مجله نماوا، مرسده مقیمی

وقتی از شبه قاره بودن هند حرف می‌زنیم فقط اشاره‌مان به وسعت جغرافیایی این کشور نیست؛ بلکه داریم از زبان، فرهنگ، دین و حتی وجود سینماهای متفاوت در یک کشور صحبت می‌کنیم. گرچه همگان سینمای هند را به بالیوود می‌شناسند اما واقعیت این نیست. مثلا پنجابی‌ها سینمای خودشان را دارند و به زبان خودشان و خیلی از ایالت‌های دیگر هم همین‌طور اما سینمای جنوب هند متفاوت با همه نقاط کشور است؛ تعداد تولیدات سالانه این سینما با تولیدات بالیوود برابری می‌کند و حتی در سال‌های اخیر کار به جایی رسیده است که حق تکثیر فیلم‌های موفق‌شان خریده و در بالیوود بازسازی می‌شود! در واقع حالا جنوب هند برای خودش دارای یک صنعت فیلمسازی کاملا مجزاست. بالیوودی‌ها هم فیلم‌های‌شان همین‌طوری وارد جنوب هند نمی‌شود چون آن‌جا اصلا کسی به زبان رایج هندی صحبت نمی‌کند. مالایام، کنّادا، تلگو و تامیل؛ چهار زبان مهم و متفاوت‌اند که در جنوب هند به آن‌ها صحبت می‌شود و هر فیلمی بناست به جنوب وارد شود باید به این زبان‌ها دوبله یا زیرنویس شود.

این سینمای محلی گرچه در مقایسه با بالیوود ضعف‌هایی جدی و غیر قابل چشم‌پوشی دارد اما ذره‌ای از تب و تاب نمی‌افتد و حالا جز مخاطبان محلی، مخاطبان گسترده‌ای در سراسر هند و کشورهای همسایه دارد که سبب‌ساز حضور ستاره‌های جنوبی در بالیوود نیز شده و البته فیلم‌هایی هم در سال‌های اخیر ساخته شده که ستاره‌های بالیوودی را به جنوب هند کشانده است. یکی از فیلم‌های مورد توجه سال‌های اخیر عاشقانه تامیل زبان نامتعارفی است که سال ۲۰۱۸ توسط فیلمسازی فیلم اولی ساخته شد و چنان مورد اقبال همگان در جنوب هند قرار گرفت که ایالت‌های همسایه دل‌شان تنها به دیدن نسخه اصلی رضا نداد و فیلم توسط همان کارگردان به زبان‌های دیگر بازسازی شد.
سی. پریم کومار که فیلمبردار سینمای تامیل است و مدیریت فیلمبرداری چند کار مهم را در کارنامه دارد، وقتی فیلمنامه فیلم عاشقانه هندی ۹۶ را نوشت احساس کرد که باید خودش آن را بسازد و شاید آن زمان فکرش را نمی‌کرد که قصه کوچک پس ذهنش تا این حد مورد توجه قرار بگیرد به طوری که پس از آن کارش بشود بازسازی همان اثر به زبان‌های مختلف هندی. او که تاکنون سه بار این فیلم را ساخته و به زودی بناست نسخه بالیوودی‌اش را هم کلید بزند؛ در هیچ کدام از نسخه‌ها نتوانست موفقیت نسخه تامیل را تکرار کند.

فیلم عاشقانه هندی 96

فیلم ۹۶ داستان مردی عکاس است که در تغییر مسیری ناخواسته سر از مدرسه دوران نوجوانی‌اش در می‌آورد و وسوسه می‌شود از دوستان‌اش بخواهد پس از بیست سال دور هم جمع شوند اما فکرش را هم نمی‌کند دختری که سال‌ها دلباخته او بوده و حالا خودش مادر دختربچه‌ای مدرسه‌ای‌ست و در کشوری دیگر زندگی می‌کند هم خودش را به دورهمی برساند؛ با آمدن جانو اما تمام خاطرات گذشته جان می‌گیرد و جانو که فقط همین امشب در هند اقامت دارد می‌خواهد تا خود صبح را با عشق سابقش بگذراند و نمی‌خواهد به هیچ قیمتی موقعیتی که دیگر هرگز برایش تکرار نمی‌شود را از دست بدهد.

«۹۶» گرچه در نگاه اول راوی قصه تکراری عشق در نوجوانی و دوری به دست سرنوشت است اما امتیازش را از نگاه متفاوت به این قصه در دیداری بیست سال بعد می‌گیرد؛ اگر از مقدمه مطول تا رسیدن به آن مهمانی گذر کنیم از لحظه‌ای که مهمانی شروع می‌شود مخاطب بناست با رفت و برگشت‌های زمانی دریابد برای این دو نفر چه رخ داده اما تمرکز قصه اتفاقا بر این اتفاقات نیست که اگر کسی فیلم را به این قصد تماشا کند شاید در نظرش خسته‌کننده بیاید؛ آنِ فیلم در پرده سوم و پس از مهمانی به وجود می‌آید وقتی بناست تصویر ارتباط چند ساعته دو آدمی باشد که دیگر به هیچ ترتیبی نمی‌توانند با هم پیوند بخورند و این را هر دو به خوبی می‌دانند و از سویی آن پیوند نخست چنان قرص و محکم پابرجاست که هیچ‌گاه گسسته نشده است؛ فیلم در واقع شیمی جذاب عاشق و معشوقی قدیمی در یک دیدار محدود است پس از بیست سال، نه به قصد کام‌جویی که شاید برای به دست آوردن یادگاری‌هایی تازه، برای گذراندن بیست سال بعد!

اگر همچنان تلقی مخاطب از عاشقانه‌های هندی، فیلم خوش آب و رنگی باشد که دختر و پسری بانمک و خوش بر و رو با وجود مخالفت خانواده‌های‌شان ازدواج می‌کنند و در پایان هم همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود! «۹۶» بدترین انتخاب ممکن است اما برای آن‌هایی که می‌دانند سینمای هند دیگر شبیه قبل نیست و نمی‌خواهد فقط کارخانه رویاسازی باشد؛ «۹۶» تلاشی است در خور توجه از عشقی نافرجام که اصلا قصه‌اش این نافرجامی نیست که دوست داشتن است بدون در نظر گرفتن هیچ چیز دیگر.

«۹۶» البته مثل غالب فیلم‌های سینمای جنوب هند همچنان از نظر کیفیت ساخت نمی‌تواند راضی‌کننده باشد و از این حیث هیچ با فیلم‌های بالیوودی که همپای نسخ هالیوودی پیش می‌روند، نیست اما مخاطب سینمای هند باید بداند که سینمای جنوب هند خلاف بالیوود سینمایی کاملا بومی و محلی است با امکانات محدود که برخی فیلمسازان آن در تلاش‌اند تا تصویر متفاوتی بسازند از آن‌چه در کلیپ‌های مجازی از آثار جنوب هند پخش می‌شود و اسباب تمسخر و باید پذیرفت که «۹۶» در این مهم موفق عمل می‌کند، خاصه این‌که با توجه به تمرکزش بر شخصیت‌ها و استفاده از بازیگران شناخته‌شده سینمای جنوب هند (ویجی سِتوپاتی و تریشا کریشنان) می‌تواند تصویر ملموسی از «رام» و «جانو» بسازد، مخصوصا ستاره اصلی که نقش رام را بازی می‌کند و از بهترین‌های جنوب هند است؛ البته هر دو بازیگری که مقطع نوجوانی شخصیت‌ها را بازی می‌کنند (آدیتیا باسکار و گوری جی. کیشان) هم از ستاره‌ها عقب نمی‌مانند تا روایت فیلم در گذشته نیز جذاب باشد؛ فیلم اما آن‌قدر که از یک فیلمبردارِ فیلمساز شده انتظار می‌رود جز در صحنه‌های ابتدایی قاب‌بندی‌های چشمگیری به نمایش نمی‌گذارد و دوربین در جایگاه کلاسیکش که در واقع چشم مخاطب است عمل می‌کند و نه بیشتر. تدوین آر. گووینداراج هم می‌توانست با وسواس بیشتر صورت بگیرد اگر فیلمساز دلش می‌آمد از برخی جزئیات بی‌دلیل پرهیز کند، اتفاقی که در دوبله هندی اثر رخ داده و از زمان فیلم حدود نیم ساعت کم شده است این میان موفق‌تر از همه گوویند وسنتا عمل می‌کند که با موسیقی‌اش به کمک لحظات عاشقانه فیلم می‌آید، خاصه این‌که جانو دختری خوش صداست که دوستانش او را به آوازهایش می‌شناسند و موسیقی بخشی از شخصیت‌پردازی او محسوب می‌شود. فیلم خوشبختانه گرچه از موسیقی بهره می‌برد اما برای جذب مخاطب، یک‌پارچگی درام را با رقص‌هایی که از کار بیرون بزند خراب نمی‌کند و به قیمت از دست دادن بخشی از مخاطبان از گنجاندن رقص در فیلم چشم می‌پوشد.

فیلم عاشقانه هندی 96

به هر روی باید پذیرفت نمی‌توان از کنار فیلمی که از زمان ساخته شدنش تا همین حالا در حال بازسازی است و توانسته طیف زیادی را با خود همراه کند و امتیاز بالایی بگیرد و تقریبا سه برابر هزینه‌ای که صرف ساختش شده، بفروشد، ساده گذر کرد و البته که سینما همیشه بنا نیست شکوه یک اجرای درخشان فرمیک باشد و یا آینه شفافی برابر روزگار تیره ما؛ گاهی می‌تواند بدون ادعا فیلم اول فیلمسازی باشد که از عشق حرف می‌زند، از عشق‌هایی که شاید چون خیلی سینمایی و افسانه‌ای به نظر می‌رسند، واقعیت روی خوش نشان‌شان نمی‌دهد و نمی‌گذارد کار به وصال برسد.

تماشای فیلم ۹۶ در نماوا