سیامک انصاری بازیگری است که اوایل دهه هفتاد روی کار آمد و تماشاگران برای اولین‌بار او را در سریال سفر به چزابه ساخته رسول ملاقلی‌پور فقید دیدند که در پی موفقیت فیلم سفر به چزابه ساخته شد و ادامه جهان همان فیلم بود در ساختاری تلویزیونی.
نقش بعدی مهمی که سیامک انصاری را نزد تماشاگران محبوب کرد و باعث دیده شدن بیشترش شد، هتلسریال مرضیه برومند بود که انصاری در آن نقش متصدی پذیرش هتل را بازی می‌کرد. کاراکتر او در سریال جایش با امیرحسین صدیق عوض می‌شد و این اتفاقات متفاوتی را در طول سریال رقم می‌زد.
از آن‌جایی که آغاز کار انصاری در تلویزیون با ملاقلی‌پور بود وآن‌ها تجربه موفق سفر به چزابه را باهم پشت سرگذاشته بودند و این همکاری موفقیت‌آمیز از آب درآمد، هم ملا‌قلی‌پور تمایل به کار دوباره با انصاری را داشت و هم انصاری از کار کردن با کارگردانی جدی مانند ملاقلی‌پور، تجربیات زیادی را کسب کرده و می‌کرد.
این بود که سیامک انصاری اولین فیلم سینمایی خود را هم در کنار ملاقلی‌پور کار کرد و برای اولین بار در فیلمی از او، بر پرده سینماها ظاهر شد. کمکم کن اولین فیلم مشترک آن‌دو در کنار هم بود و این همکاری بعدتر در اپیزود سوم نسل سوخته ادامه یافت که می‌توان آن را مهم‌ترین همکاری انصاری و ملاقلی‌پور دانست.
بعد از این اما مسیر سیامک انصاری به سمت آثار کمدی تغییر کرد. اکثر تماشاگران کارنامه کاری انصاری را از اینجا به بعدش به‌یاد دارند. عموما او را در نتیجه همکاری‌های پی در پی با مهران مدیری و حضور در سریال‌های محبوب او به‌خاطر می‌آورند.

همچنین بخوانید:
مهران مدیری و فرهنگ‌عامه: ها ای که الآن گفتی یعنی چه؟!

سیامک انصاری هرچند امروز به عنوان یک بازیگر کمدی شناخته می‌شود اما همانطور که گفته شد، برخلاف بسیاری از بازیگران دیگر کمدی، کار خود را نه تنها با آثاری جدی که با یکی از جدی‌ترین و سخت‌ترین کارگردانان سینمای ایران یعنی رسول ملاقلی‌پور آغاز می‌کند.
این مسئله به خوبی نشانگر آن است که انصاری استعداد بازیگری بالایی دارد و تنها به‌خاطر بامزه بودن و دست و پا انداختن در فیلم‌های طنز (مانند عموم بازیگران بی استعداد سینمای کمدی) بازیگر نشده است و واقعا چیزی در چنته دارد.
نکته مهم درباره بازی سیامک انصاری این است که برخلاف بازیگران کمدی که سعی دارند با اجرایی پر از اغراق و اکت‌های زیادی تماشاگران را به خنده بیاندازند، انصاری بازی بسیار خوددار و درونگرایانه‌ای دارد و برای خنداندن تماشاگر خود را به صرافت نمی‌اندازد و بیخودی بازیش را اغراق‌آمیز نمی‌کند. او از بروز اکت‌های بیرونی پرهیز می‌کند و در سکوت و با هیچ‌کاری نکردن موفق به خنداندن تماشاگر می‌شود. ضمن اینکه واکنش‌های او، خصوصا در میمیک و چهره‌اش تبدیل به امضای شخصیش در بازیگری شده است.
به بهانه تولد او نگاهی انداخته‌ایم به پنج نقش‌آفرینی به‌یادماندنی‌اش تا به امروز.

پاورچین

پاورچین

پاورچین اولین همکاری انصاری و مهران مدیری با یکدیگر است که نام انصاری را بر سر زبان‌ها انداخت. آن‌چه در اولین نقش‌آفرینی مهم او در جهان کمدی‌ها بسیار به چشم می‌آید و تماشاگر را نسبت به تفاوت بازی او با دیگر بازیگران کمدی، در همین اول کار هوشیار می‌کند؛ اینست که او زمانبندی و تایمینگ شوخی‌ها را خوب می‌داند. به این معنی که می‌داند دقیقا باید کی واکنش نشان دهد و چطور زمان آن را با بازی طرف مقابل تنظیم کند تا بر شوخی نقطه تاکید گذاشته شود و بیشتر به چشم مخاطب بیاید.
او در «پاورچین» نقش سپهر برادر زن فرهاد با بازی خود مهران مدیری را بازی می‌کند. پسری که از خارج برگشته است و قرار است اخلاقیاتش مانند خارجی‌ها کول و بی‌خیال باشد و همینطور هم هست. برخلاف دیگر مردان سریال او بسیار بی‌خیال است و همش در پی عشق و حال. همین تفاوت میان او با فرهاد و داوود است که نقشش را ویژه می‌کند.
ضمن اینکه مدل شوخی‌هایش با شادی (خواهر فرهاد) ‌تا پیش از اینکه باهم ازدواج کنند، بسیار بامزه و درعین حال برای صنعت کمدی آن سال‌ها بسیار بدیع و جدید به‌نظر می‌رسد. همان راحتی و عدم تلاش بیش از حد برای بامزه بودن، باعث می‌شود سپهر در عین بامزگی بسیار هم شبیه به آدم‌های واقعی شود و باورپذیر باشد.
او بعد از ازدواج هم همینقدر راحت و کول باقی می‌ماند و نمونه‌ای از زوج این چنینی را به تصویر می‌کشد که تماشاگر آثار کمدی تا پیش از این، آن را ندیده است.

قهوه تلخ

سیامک انصاری قهوه تلخ

سریال «قهوه تلخ» یکی از نمونه‌ای‌ترین بازی‌های سیامک انصاری است. نقش‌آفرینی او در این سریال محصول شبکه نمایش خانگی، انگار برآیندی از همه همکاری‌های پیشین با مهران مدیری در سریال‌هایی مانند «شب‌های برره»، «نقطه‌چین» و «باغ مظفر»‌ است.
چه از منظر کاراکتری که بازی می‌کند، چه از منظر کیفیت بازیگری، «قهوه تلخ» نتیجه سال‌ها کار مشترک و همکاری‌های پیشین است. مستشار ترکیبی است از کاراکترهایی که انصاری پیش‌تر بازی کرده است: مانند شخصیتش در «شب‌های برره» از ناکجا‌آباد ناگهان وسط یک جهان توهمی چشم باز می‌کند و به یک غریبه در مجمع دیوانگان می‌ماند. از سوی دیگر همان راحتی و کول بودن کاراکتر را از «پاورچین» و «نقطه‌چین» به عاریه گرفته است.
بازی او هم همینطور است. نگاه‌هایش در دوربین که پیش‌تر هم در نقش‌های دیگر مورد استفاده قرار می‌گرفت، این‌جا در بامزه‌ترین حالت خود قرار دارد که نتیجه به‌موقع‌ترین واکنش نشان دادن‌های او به وقایع و رفتار آدم‌هاست.

ساعت پنج عصر

ساعت ۵ عصر - سیامک انصاری

اولین فیلم سینمایی مهران مدیری برخلاف انتظار عموم تماشاگران، یک فیلم کمدی نبود. یک اثر ابزورد یا یک کمدی سیاه است که تماشاگر قرار نیست با آن قهقهه بزند و تنها لبخندی تلخ روی لبش خواهد نشست. بازی سیامک انصاری هم در این‌جا مانند دیگر همکاری‌ها با مدیری، طنزآمیز نیست و بیشتر لحنی دوگانه و معلق میان شوخی و جدی دارد.
استاد بازی‌های این‌چنینی رضا عطاران است. او بهتر از هرکسی می‌تواند کاراکتری را در مرز جدیت و کمدی بودن خلق کند و طوری آن‌را به اجرا دربیاورد که تماشاگر حقیقتا نداند با چه‌چیزی روبه‌رو است. بازی انصاری در «ساعت پنج عصر» بسیار متاثر از سبک بازی رضا عطاران می‌باشد و البته بیراه نیست اگر بگوییم کیفیت این لحن دوگانه هم بسیار بالاست.
«ساعت پنج عصر» به خوبی نشان می‌دهد که انصاری هرچند نکات ویژه بازی عطاران را گرفته اما رنگ شخصی خود را به این لحن دوگانه در اجرا می‌زند و باز هم سعی می‌کند بیش از همه با نگاه‌های متعجب و عمیقش و اجرای گیجی و گنگی از حضور در شرایطی که انتظارش را نداشته است، تماشاگر را در مرز میان جدیت و خنده نگه دارد.

بی‌پولی

بی‌پولی - سیامک انصاری

نقش مکمل انصاری در «بی‌پولی» نشان داد که انصاری علاوه بر تلویزیون در سینما هم می‌تواند یک بازیگر قابل توجه باشد و در مقیاس پرده هم استعدادش جواب می‌دهد و حتی بار کمدی اثر را می‌تواند بر دوش بکشد.
هرچند نباید مهارت حمید نعمت‌الله در بازی گرفتن از بازیگر را فراموش کرد. او کارگردانی است که حتی در کار با بازیگران خودرای و پراغراقی مانند حامد بهداد در «آرایش غلیظ» نشان داده که چطور می‌تواند از عهده کنترل کردن آن‌ها بربیاید و تبدیلشان کند به همان کاراکتری که باید جلوی دوربین خلق شود.
تمایز بازی انصاری در «بی‌پولی» با دیگر تجربیات کارنامه کاریش هم احتمالا از همین شیوه هدایت بازیگر نعمت‌الله نشات می‌گیرد. ضمن اینکه مانند همیشه پرهیز از برون‌افکنی بی‌دلیل در بازیگری، بیان خوب و پخته و نگاه‌های خیره‌ی تاثیرگذار که در بازی او همواره حاضر بوده است، در «بی‌پولی»‌ هم منجر به خلق شخصیتی کمدی می‌شود که با انتظار تماشاگر از یک بازیگر کمدی، تفاوت‌های اساسی دارد.

دراکولا

دراکولا - سیامک انصاری

سیامک انصاری در «دراکولا» در نقش اصلی ظاهر نمی‌شود و یکی از نقش‌های مکمل یعنی ساقی خون دراکولا را ایفا می‌کند. باوجودیکه در نقش مکمل بازی می‌کند اما در صحنه‌هایی که حضور دارد، وزن صحنه را به سمت خود می‌کشد، همانطور که بار کمیک را.
حضور انصاری در «دراکولا» واقعا به‌یادماندنی است و یکی از بهترین اجراهای نقش مکمل در فیلمی کمدی. ضمن این‌که این کاراکتر یک تفاوت عمده با باقی اجراهای انصاری خصوصا در سریال‌های آخرش دارد؛ برخلاف چهره فریخته و مبادی آداب، مودب و متشخصی که این اواخر همواره از او دیده‌ایم (که در میان عده‌ای کودن گیرافتاده)، در «دراکولا» او یک ساقی لات و کوچه بازاری است که دیگر هیچ خبری از آن منش همیشگی و گفتار مودبانه در او نیست و این برای تماشاگر جدید و تازه است. اما صمیمیت انصاری با دوربین و راحتیش با کاراکتری که نقش آن را ایفا می‌کند، باعث می‌شود تماشاگر خیلی زود به این حضور متفاوت خو بگیرد و حتی شخصیت محبوب و مورد علاقه‌اش در فیلم شود.
انصاری می‌تواند چه در سینما و چه در تلویزیون تماشاگر را طوری بخنداند که شبیه به اسلوب ثابت و پیش‌پا افتاده صنعت کمدی سینما و تلویزیون ایران نیست. اصول و رنگ شخصی خود را دارد که از استعداد و هوش آقای بازیگر می‌آید و در کنار رضا عطاران متفاوت‌ترین کمدین دهه‌های اخیر را نتیجه می‌دهد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.