مجله نماوا، فریبا اشوئی
جمهوری قبرس بیش از ۶ دهه قبل، براساس توافقنامهای که با ضمانت کشورهای ترکیه، انگلستان و یونان در سال ۱۹۵۹ امضاء شد، به عنوان یک کشور مستقل، هویت بینالمللی یافت. اصل و اساس این توافقنامه بر این مهم استوار بود که دو ملت تُرک و روم (با تبار یونانی) در کنار یکدیگر با آرامش زندگی کنند. بر اساس قانون اساسی در این جمهوری تازه تاسیس، حقوقِ شهروندی برای تُرکها و رومیهای جزیره، یکسان در نظر گرفته شده بود. اما با بالا گرفتن سیاست انوسیس که مبدع آن یونانیهای ناسیونالیست بودند و هدفی بزرگ، مثل ادغام جزیره قبرس با کشور یونان را در سر میپروراندند، کم کم شرایط جزیره متشنج و بحرانی شد.
مجموعه جذاب و دیدنی «روزی روزگاری در قبرس»، با الهام از تحولات سیاسی و بحرانهای این جمهوری کوچک و پرماجرا که به شکل جزیرهای سرسبز، در شرق دریای مدیترانه قرار دارد و از سال ۱۹۷۴ با یورش کشور ترکیه به این جزیره، به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شده، ساخته شده است. این مجموعه که اساسا تولید کشور ترکیه است، توسط چند کارگردان (هاکان اینان، باریش ارچتین، عثمان تاسجی) هدایت و راهبری شده است.
پیرنگ اصلی داستانِ سریال روزی روزگاری در قبرس، متمرکز بر بحرانها و اتفاقات دلخراش پیش آمده برای تُرکهای ساکن جزیره است. حوادثی که از سال ۱۹۶۳ با حمله گروه تروریستی EOKA به روستای ایواسیل، در نزدیکی شهر لِفکوشه و کشتار فجیعِ نوئل خونین در این روستا و روستاهای مجاور آغاز میشود و با گسترش خشونت در سراسر جزیره ادامه مییابد.
مهمترین پیام این مجموعه، تقبیح و نمایش زشتیِ تفکر مذموم انوسیس (اتحاد و با هدف جنبش جوامع پرشمار یونانی ساکن خارج از یونان برای پیوستن به این کشور) و بررسی تبعات آن با مستندسازی تصویری از آنچه در تاریخ شفاهی و اسناد و عکسها، درباره نسلکشی و فجایع انسانی پیامد آن آمده و در تاریخ ثبت شده، است.
درام با طراحی و تبیین دو رویکرد، روایت را تعقیب میکند. رویکرد نخست که بر پدیده جنگ داخلی و نسلکشی تُرکها متمرکز است و رویکرد دوم که به داستانکهای جاری در دل این پدیده شوم و خشن میپردازد. پایه و اساس جان بخشی و سر پا نگه داشتن مجموعه، در اصل پرداخت قابل قبول همین داستانکهای دراماتیک است. حکایت عاشقی پنبه و معشوقش علی که قبل از علنی شدن عشقشان با مرگ معشوق به پایان میرسد. حکایت دلدادگی کمال و اینجی و جداییشان بهواسطه جنگ. حکایتی قدیمی از ماجرای عشق یک طرفه درجهدار EOKA سامسون، به اینجی و انتقامش از او با ربودن او و دخترش از روستا که خود پایه مهم و تعیینکنندهای در طراحی و پیشبرد فرآیند دراماتیک متن به حساب می آید. حکایت ناتمام عشق بازرس آنکارالی و کوچ قبل از وصالش از ترکیه به قبرس تنها به واسطه حس وطنپرستانه و به قصد کمکرسانی به هموطنانش در قبرس، نیز یکی دیگر از داستانکها و خرده پیرنگ های دیدنی و شنیدنی این مجموعه است.

وقتی آرامش محو میشود
همه چیز از برگزاری جشن و شبنشینی به مناسبت کریسمس، در محیطی آرام و صمیمی توسط اهالی روستای ایواسیل آغاز میشود. در میانه این آرامش، تظاهرات مشکوکی هم مثل جابجایی اسلحه، شعارنویسی و تحرکات و آمادهسازی ابزار کشتار با معرفی گروه EOKA به چشم میخورد که همه نشان از آرامش قبل از طوفان دارند. این سیکل تکرار شونده سینوسیِ آرامش- طوفان، تا پایان داستان همچنان برقرار است و شاید یکی از دلایل مهمی که مخاطب، داستان را پس نمیزند، تعبیه همین تعادل در جریان پرداخت درام است که فرصت تنفس و تامل را برای مخاطبش، مغتنم دانسته و روح و روانش را زیر هجوم حملات و اتفاقات ناخوشایند، لِه نمیکند و بازیچه احساسی قرار نمیدهد. طراحی و جایگذاری متناسبِ خرده پیرنگهای مختلف با بسامدهای متنوع و تلاش برای انتقال صحیح معانی، احساسات و اطلاعات در طول روایت این مجموعه با در نظر گرفتن حفظ ریتمِ متن و اجرای تمپوی درست در توازن و متعادلسازی این ریتم به وقت تدوین، در کنار انتخاب متنوع لوکیشن و جغرافیای اقلیمی، زمانی و مکانی، انتخاب درست نما و قاببندی تصاویر متناسب با ضرورت وحساسیت معنای سکانسها و موسیقی خوب، احساسی، حماسی و در قسمتهایی هم تریلر و متناسب با حال و هوای مجموعه، در کنار بازیهای حسی و خوب بازیگرانی چون احمد کورال (کمال)، پلین کاراهال (اینجی)، سرکان چایاوغلو (آنکارالی)، تایانچ آی آیدین (سامسون) و….
همه و همه اینها در کنار هم، باعث شده تا مجموعه داستانیِ «روزی روزگاری در قبرس» به مجموعهای حرفهای، قابل قبول و قابل ارجاع تاریخی بدل شود که حتی در ابعادی، قابلیت قیاس با نمونههای حرفهایِ اروپایی و امریکایی را هم دارد.
اما نکته قابل توجه درباره این مجموعه و مجموعههای دیگر تولید شده در کشور ترکیه، این است که ترکها اساسا صنعت سریالسازی را خوب بلد شدهاند و حتی این صنعت، از ساخت و تولید فیلم در این کشور هم سبقت گرفته و به استانداردهای قابل قبول جهانی نزدیک شده است. مجموعههای ترکی چیزی حدود یک دهه است که مخاطب جهانی یافته و به اقبال بینالمللی دست یافتهاند. این به معنای آن است که ایده و سوژههای انتخاب شده مخاطب جهانی دارند، طراحی متن، انتخاب لوکیشن، انتخاب بازیگر، تکنیکهای پیشرفته تصویربرداری، جلوههای ویژه میدانی و بصری، موسیقی و… قابل قبول بوده و به استاندارهای جهانی نزدیک شدهاند و قاعدتا این یک موفقیت بزرگ در صنعت سریالسازی برای این کشور است که میتواند اَرزآوری و جذب سرمایه و ثروت برای آن به ارمغان آورد.
بهرهوری و انتفاع از این صنعت، در واقع تاکیدی است بر قدرت جادویی پرده نقرهای و اهمیت بهسزای آن در اهداف سیاسی اجتماعی و استراتژیک، که کشور همسایه (ترکیه) برای نیل و دستیابی به اهداف و آرمانهای سیاسی و اجتماعی بلند بالایش، به خوبی بر اهمیت این بهرهوری واقف است و سرمایهگذاریهای بلند مدت و متنوعی در این حوزه داشته که برایش اقبال و محبوبیت گسترده در میان کشورهای همسایه، جهان عرب، خاورمیانه، هند و حتی تا اروپا و کشورهای ایتالیا و اسپانیا به همراه داشته و هر سال نیز بر مخاطبان بینالمللیاش افزوده میشود تا جایی که حتی این روزها سریالهایش را بر اساس سلیقه و در خواست مخاطبان خارجی خود تولید میکند و نظر مخاطب بینالمللی بر خواسته مخاطب داخلی به جهت تامین منافع مهم مالی و معنوی کشور از اهمیت و ارجحیت بالاتر و خاصتری برخوردار است.