مجله نماوا، محمّد تقی‌زاده

«کلاوس» انیمیشنی اسپانیایی است که در نود و یکمین دوره جوایز اسکار نامزد جایزه بهترین انمیشین شد اما موفق به تصاحب آن نشد. کلاوس اسم خاص و نام یکی از کاراکتر‌های انیمیشن است که قرار است تداعی‌گر شخصیت بابانوئل باشد از این رو می‌توان کلاوس را بازنمایی قصه بابانوئل اسطوری‌ای نامید. این محصول پویانمایی با بودجه نه چندان بالای ۴۰ میلیون دلاری و از سوی نتفلیکس توزیع شده است. کلاوس همچنین اولین انیمیشن سینمایی اورجینال شبکه‌ نتفلیکس محسوب می‌شود که در سال‌های اخیر به عنوان یکی از شبکه‌های تلویزیونی فعال و جریان‌ساز در تولید فیلم، سریال و انیمیشن برای اهالی سینما شناخته شده است.

سرجیو پابلوس در جایگاه فیلمنامه‌نویس و کارگردان این انیمیشن از جمله افراد شناخته ‌شده در کمپانی دیزنی به شمار می‌آید که بیشتر به عنوان پایه‌گذار انیمیشن‌های Despicable Me (من نفرت انگیز) و Smallfoot (پاکوچولو) نزد دوستداران دنیای انیمیشن به شهرت رسیده است. پابلوس در این کارتون که نخستین تجربه کارگردانی وی محسوب می‌شود و در استودیوی شخصی وی در اسپانیا تولید شده توانسته از تجربه ارزنده خود در کمپانی دیزنی و تخصص ویژه‌اش در نگارش فیلمنامه بهره ببرد و یکی از ارزشمندترین و ماندگارترین انیمیشن‌های یک دهه اخیر صنعت پوبانمایی جهان را خلق کند.

کلاوس از لحاظ گرافیکی و فنی اثری جالب توجه و متفاوت است که شباهت زیادی با آثار مشابه خود ندارد و این آشنایی‌زدایی می‌تواند در وهله نخست باعث نوعی جذابیت و کنجکاوی‌برانگیزی برای تماشاگران باشد. فضاسازی کارتون کلاوس از دیگر ابعاد قابل توجه و ملاحظه آن است جایی که فیلمساز توانسته با بهره‌گیری از نور و رنگ، علاوه بر القای فضاهای سرد و تاریک و گرم و روشن ابعاد زیبایی شناسی و فرمیک اثر خود را تاحد زیادی ارتقا دهد. در کلاوس و با ورود «جاسپر» به «اسمیرنزبرگ»، فضای سرد و تلخ شهر را با رنگ‌های تاریک و گرفته نشان می‌دهد و رفته رفته با تغییراتی که در شخصیت‌ها و حال و هوای اهالی آن رخ می‌دهد رنگ و نور و فضای انیمیشن نیز تا حد زیادی تغییر می‌کند.

تغییرات اجتماعی و تحولات فردی از جمله تِم‌های برجسته و ارزشمند انیمیشن کلاوس است که به تدریج و به دور از کلیشه و بزرگنمایی‌های مرسوم برخی کارتون‌ها صورت می‌گیرد. تبدیل یک جوان خودخواه و تنبل به یک انسان عاشق‌پیشه و فعال که در عین حال فداکاری و ازخودگذشتگی را به خوبی آموخته، آشکارترین وجه تحول فردی داستان است که با شخصیت‌پردازی درست و دقیق جاسپر صورت گرفته است. در بُعد اجتماعی نیز شاهد تغییرات جالب و تاثیرگذاری در اهالی شهر هستیم که رفته رفته خلق و خوی دشمنی و جنگ طلبی آنها به ضد خود تبدیل شده و حضور  تدریجی جاسپر و کلاوس در این تغییر بسیار با اهمیت بوده است. کلاوس که در کنار شخصیت جاسپر، کلیدی‌ترین و موثرترین شخصیت قصه است علاوه بر سیر و سلوک فردی می‌تواند بر احوالات جاسپر نیز تاثیر بگذارد و این دو با همین فرمول عمل خالصانه و تغییر دل‌های سخت به نرم، توانستند تحولی شگرف در مردمی به ظاهر تغییرناپذیر ایجاد کنند به نحوی که اسمیرنزبرگ به عنوان شهری سرد و برفی که به جنگ طلبی و دشمنی شهرت یافته بود به محلی برای دوستی و عشق‌ورزی تبدیل شود.

انیمیشن کلاوس در مجموع یکی از آثار برگزیده و قابل توجه دنیای انیمیشن در دهه اخیر از نظر فرم و محتوای سینمایی است که نادیده‌گرفتنش از سوی آکادمی اسکار نه تنها از ارزش‌هایش فرو نکاسته بلکه باعث ظهور و معرفی یکی از انیماتورهای مستعد، خلاق و البته باتجربه با عنوان سرجیو پابلوس به دنیای پویانمایی شده که از همین حالا می‌توان برای نمایش اثر بعدی وی منتظر ماند.

تماشای «کلاوس» در نماوا