مجله نماوا، سحر عصرآزاد

فیلم سینمایی «پل خواب» به بحران زندگی یک جوان به عنوان کاراکتری نمونه‌وار از نسل معاصر می‌پردازد که در کش و قوس مشکلات اقتصادی، روحی، روانی و فرهنگی دست به یک کنش انتحاری می‌زند تا این گونه بن بست پیش روی خود و همنسلانش را موکد کند.

اُکتای براهنی اولین فیلم بلند سینمایی خود را سال ۱۳۹۳ پس از ساخت فیلم‌های کوتاه و مستند، براساس فیلمنامه‌ای از خودش ساخت. اقتباسی ایرانی و به روز از رمان روانشناختی «جنایت و مکافات» اثر داستایوسکی که سال ۱۸۶۶ میلادی برای اولین بار در یک نشریه روسی منتشر شد.

طی سالیان در جوامع و فرهنگ‌های مختلف؛ اقتباس‌های مستقیم و غیرمستقیم متعددی در مدیوم‌های مختلف از این رمان انجام شده که هر بار سویه‌ای جدید و متمایز از اثر داستایوسکی را برجسته کرده و بیانگر بی‌زمان و بی‌مکانی تم محوری و درامی است که لایه‌های عمیق روح انسان را در تلاطم ارتکاب جرم و مواجهه وجدان و بازتاب اجتماعی جرم می‌کاود.

از نمونه‌های رویکرد اقتباسی به این رمان در سینمای ایران می‌توان به فیلم سینمایی جنایت محمدعلی سجادی اشاره کرد که سال ۱۳۸۲ ساخته شد و شهرام حقیقت‌دوست نقش قهرمان اصلی یعنی راسکولنیکف (سیاوش) را متناسب با درام طراحی شده ایفا کرد.

۱۰ سال بعد اکتای براهنی با تمرکز بر دستمایه‌های روانشناختی رمان «جنایت و مکافات»، اقتباسی آزاد و هوشمندانه از این رمان انجام داد؛ با رویکردی مدرن و ایرانی به هسته ملتهب درام و بن‌بستی که قهرمان را به سمت انتخاب کنشی انتحاری پیش می‌برد.

فیلم پل خواب

«پل خواب» در عین حالیکه نام یک روستای واقعی در بخش آسارا شهرستان البرز است؛ که ریشه‌های رئال درام را حفظ می‌کند، به واسطه ترکیب، معنا و حس و حالی که بر ذهن مخاطب به جای می‌گذارد واجد رمز و رازی زیرپوستی است که جهان فیلم و موقعیت تراژیک قهرمان را به جهان تخیل و قصه و داستان البته از نوع کابوس‌وار پیوند می‌دهد.

شخصیت محوری یا به گفته بهتر راسکولنیکف این فیلم؛ شهاب (ساعد سهیلی) است. جوانی که در سال های آغازین دهه ۹۰ شمسی، پایه‌های زندگی بی‌ثباتش به واسطه اقتصاد معیوب جامعه به لرزه افتاده و همین سویه از فیلم است که آن را واجد دیدگاهی جامعه شناختی از روزگار خود می‌کند. روزگار جامعه، مردمان و جوانانی که امروز (سال ۱۴۰۱) آینده آنها است و حالا ما می‌دانیم چه سهمگین است طوفانی که براهنی ۱۰ سال قبل نشانه‌های بروز آن را در سویه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، روحی و روانی جامعه ایران ترسیم کرده بود.

جامعه‌ای که شهاب و پدرش (اکبر زنجانپور) به عنوان یک معلم بازنشسته در کش و قوس مشکلات اقتصادی آن دست و پا می‌زنند؛ نسل جوان که نماینده‌اش شهاب است برای خروج از بحران روی اصول اخلاقی نسل گذشته که نماینده‌اش پدر است، پای می‌گذارد و این شکاف در هر گام عمیق‌تر و غیرقابل ترمیم‌تر می‌شود. به گفته بهتر می‌توان اقتباس آزاد فیلمساز از رمان داستایوسکی را از تقابل وجدان و بازخورد جامعه، به تقابل این دو کاراکتر تعمیم داد که نماینده دیدگاه‌هایی با شکاف اجتماعی عمیق هستند. در چنین شرایط متزلزلی است که شهاب برای اثبات موجودیت، هویت و استقلال خود در مقابل تحقیر و سرخوردگی که از سوی پدر، نامزد (آناهیتا افشار)، پیرزن پولدار (شهین تسلیمی) و جامعه به او وارد می‌شود، دست به کنشی تعیین کننده و البته تخریب‌گرانه می‌زند.

براهنی توانسته برای ترسیم منگنه شرایط که هر لحظه عرصه را بر شهاب تنگ‌تر کرده و او را به این انتخاب انتحاری سوق می‌دهد؛ (علاوه بر حضور مداوم طلبکارها) به خوبی بسترسازی رئال کند. او این مهم را وامدار نگاه موشکافانه خود به جامعه روز و به‌خصوص گعده‌های انسان‌های سرخورده است؛ آنها که از زندگی بیشتر طلب می‌کنند، اما دستشان کوتاه است و ناامیدانه دست و پا می‌زنند.

آژانس کرایه ماشین یا تاکسی تلفنی یکی از این محافل است که البته تا دهه گذشته رونق زیادی داشت و امروز جای خود را به سیستم حمل و نقل اینترنتی داده است. همین شکل محفلی که امروز کمرنگ شده، شناسه‌ای از روزگار و جامعه‌ای است که بستر پیش‌برنده درام است.

این همان محفلی است که می‌توان در آن ریشه سرخوردگی‌های چند نسل را در کنار هم از نظر گذراند و در عین حال بطالت انتظار کشیدن برای مسافر، این امکان را به درام‌نویس داده تا قهرمان را در موقعیتی مستعد برای سقوط به سراشیبی خودتخریبی قرار دهد.

همجواری شهاب و محسن (هومن سیدی) از مواجهه‌هایی است که انرژی تغییر را به قهرمان و درام تزریق می‌کند؛ هرچند در جهت تخریب. محسن حکم تلنگری را دارد که نیمه تاریک شهاب را بیدار می‌کند و او را به واسطه سرخوردگی‌ها و گره‌های درونی به یک تصمیم انتحاری وامی دارد.

فیلم پل خواب

اما نکته مهمتر این است که شهاب در نتیجه این همجواری به استفاده از ماده مخدر شیشه روی می‌آورد و همین کار زمینه‌ای منطقی برای باورپذیری رفتار و کنش او ایجاد می کند تا عملکردش خلق الساعه جلوه نکند؛ به‌خصوص با توجه به پس‌زمینه خانوادگی و فرهنگی‌اش. به این ترتیب ارتکاب به قتل نه فقط به واسطه عقده‌مندی و سرخوردگی بلکه به واسطه قرار گرفتن تحت تأثیر مخدر شیشه نیز ریشه‌های روانشناختی عملکرد شهاب را برجسته می‌کند. در عین حالیکه فیلمساز در حال ارائه تصویری شناسنامه‌دار از مردمان یک جغرافیا در مقطع زمانی مشخص است که زمینه‌ساز شکل گرفتن دوقطبی افراطی امروز در سرزمین ما است. به همین واسطه است که می‌توان اقتباس آزاد اکتای براهنی از رمان داستایوسکی را هوشمندانه و در عین حال وامدار دیدگاه روانشناختی اثر اولیه دانست که نه فقط به مواجهه اخلاق و وجدان و جامعه بلکه به تقابل و شکاف بین نسل‌ها و طبقات اجتماعی و آثار تخریبی رواج بیمارگون مخدرهای صنعتی در جامعه سرخورده ایران می‌پردازد.

فیلم از حضور گروه بازیگران خوش قریحه‌ای از چند نسل بهره می‌برد که بهترین انتخاب‌ها از همنسلان خود و به گفته بهتر زبان گویای کاراکترهایی هستند که روی کاغذ شکل گرفته‌اند. از ترکیب جادویی اکبر زنجانپور و ساعد سهیلی به عنوان پدر و پسری نمونه‌وار و نماینده شکاف تاریخی نسل‌ها تا ترکیب کاربردی هومن سیدی و سهیلی به عنوان نمایندگان نسلی سرخورده و به بن بست رسیده و حتی ترکیب به اندازه آناهیتا افشار و سهیلی به عنوان زوجی بی سرانجام و البته ترکیب مخرب شهین تسلیمی و سهیلی به عنوان نمایندگان رابطه فروپاشیده دو طبقه اجتماعی فرادست و فرودست و به گفته بهتر دو قطبی افراطی که جامعه بیمار امروز در آن سقوط کرده است.

تماشای آنلاین فیلم پل خواب در نماوا