مجله نماوا، پانته‌آ گلفر

سومین و آخرین قسمت از مجموعه یادداشت‌‌ها درباره آثار سینمایی و تلویزیونی پرطرفدار و محبوب کودکان سراسر جهان به سه مجموعه سینمایی «یخ‌زده»، «داستان اسباب‌بازی» و «کارخانۀ هیولاها» و مجموعه تلویزیونی آموزشی «بلیپی» اختصاص دارد.

 انیمیشن «یخ زده» یا «فروزن» (٢ فیلم)

انیمیشن «یخ‌زده» (Frozen) از همان شروع اکران قسمت اولش بسیار میان نوجوانان و کودکان معروف شد و تصویر شخصیت‌هایش همه‌جا را، از روی لیوان سفالی و بشقاب یک‌بار مصرف گرفته تا فرش و دستمال کاغذی و جلد دفتر و کیف و کوله‌پشتی و پیراهن و زیورآلات، پر کرد اما تماشاگران بزرگسال بسیاری هم جذب آن شدند.

فیلم بلند «یخ زده» اثری پویانمایی محصول شرکت والت دیزنی پیکچرز، برگرفته از رمان «ملکه برفی» نوشته هانس کریستین اندرسن است که در سال ١٨۴۴ چاپ شد. این انیمیشن پنجاه‌وسومین فیلم بلند پویانمایی بود که شرکت والت دیزنی تولید کرد. اولین فیلم «یخ‌زده» در سال ۲۰۱۳ اکران شد و اگر نرخ تورم و کاهش ارزش دلار  در چند دهه را در نظر نگیریم، عنوان پرفروش‌ترین اثر پویانمایی تاریخ را از آن خود کرد. موفق به دریافت دو جایزه اسکار در رشته‌های بهترین فیلم بلند پویانمایی و بهترین ترانه (ترانه «رهایش کن»)  جایزه بهترین پویانمایی گلدن‌گلوب، جایزۀ بفتا، پنج جایزه آنی (شامل بهترین انیمیشن) و جوایز متعدد دیگر شد. دومین فیلم این مجموعه یعنی «یخ‌زده 2» در سال ۲۰۱۹ اکران شد. علاوه بر این فیلم‌های بلند مجموعه اصلی چند فیلم دیگر نیز در ارتباط با مجموعه ساخته شد: انیمیشن کوتاهی با عنوان «تب یخ‌زده» در سال ٢٠١۵، یک فیلم بلند انیمیشن سه‌بعدی کامپیوتری با عنوان «ماجرای یخ‌زدۀ اولاف» در سال ٢٠١٧ و دو فیلم کوتاه «روزی روزگاری یک آدم‌برفی» و «اسطوره: یک قصۀ یخ‌زده» که در همین یک سال اخیر منتشر شده‌اند.

نویسندگان داستان و فیلمنامۀ هر دو فیلم اصلی «یخ‌زده» که می‌توانید در نماوا ببینید، جنیفر لی و کریس باک هستند و همین دو نفر هر دو فیلم را کارگردانی کرده‌اند. از صداپیشگان این انیمیشن می‌توان به کریستین بل در نقش آنا، ایدینا منزل در نقش السا و جاناتان گروف در نقش کریستوف اشاره کرد.

داستان «یخ‌زده» زندگی دو خواهر با دو تفکر کاملا متفاوت را به تصویر می‌کشد. در فیلم اول می‌بینیم که ملکه السا بعد از تاج‌گذاری از قدرتش استفاده می‌کند و ناخواسته زمستانی ابدی را به تمام قلمروش می‌کشاند. اکنون خواهر او، آنا مجبور است با کمک یک آدم برفی و مردی کوهستانی که گوزن بازیگوش همراه دارد، سرما را از آن سرزمین براند… نتیجه اخلاقی این داستان برای ما این است که هیچ شخصی را نمی‌توان فقط با دیدن یک کار خوب، انسان خوبی دانست یا برعکس، فقط با دیدن یک رفتار عجیب یا غیر قابل درک از یک نفر نباید او را انسانی بد و شریر بدانیم. نظر شخصی نویسندۀ یادداشت دربارۀ این انیمیشن این است که گرافیک نسبتا خوبی دارد و روند داستانی آن نیز خوب است. با دقت در این مجموعه فیلم‌ها به مضمون مشابهی با مجموعه انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا» پی می‌بریم –که در بخش‌های قبل این یادداشت‌ها به آن پرداخته‌ایم- که وجود تفاوت نباید باعث نفرت یا دشمنی بشود، بلکه انسان‌های متفاوت باید خود را مکمل و همکار بدانند. این مسئله در مجموعه «یخ‌زده» در قالب تفاوت بین انسان‌های معمولی و انسان‌های جادویی جنگل و در مجموعه «هتل ترانسیلوانیا» به شکل تفاوت انسان‌ها و هیولاها نشان داده شده که در هر دو مورد به نظر من زیباست. با این حال متأسفانه در پایان داستان قسمت دوم انیمیشن  کم و کاستی‌هایی وجود دارد  و -به اصطلاح- در مواردی باورپذیر نیست و این از زیبایی داستان کم کرده است.

سری انیمیشن «داستان اسباب‌بازی‌» (۴ فیلم)

چه می‌شد اگر اسباب‌بازی‌ها پنهان از چشم انسان‌ها برای خود زندگی داشتند؟ مجموعه «داستان اسباب‌بازی‌» قصد دارد زندگی اسباب‌بازی‌ها را به دور از چشم صاحب آن‌ها تصویر کند. مثلاً نشان می‌دهد که اسباب‌بازی‌ها ناراحت می‌شوند اگر ما آن‌ها را در صندوق بگذاریم یا وقتی خراب می‌شوند، چقدر به زحمت می‌افتند و زندگی برایشان سخت می‌شود. این موضوع از یک لحاظ زیباست اما از طرف دیگر باعث می‌شود به آدم احساس عذاب وجدان دست بدهد از این‌که چرا اسباب‌بازی‌هایش را دیگر نمی‌خواهد. از لحاظی هم ترسناک است… به این فکر کنید که اسباب‌بازی‌هایتان نگاهتان می‌کنند یا شما را زیر نظر دارند. هیچ‌کس دوست ندارد یک نفر او را زیر نظر بگیرد، حتی اگر اسباب‌بازی باشد. من خودم به‌شخصه بعد از دیدن این انیمیشن دیدگاهم نسبت به عروسک‌هایم عوض شد و کمی ازشان ترسیدم. اما اگر از این ملاحظه‌ها صرف‌نظر کنیم، «داستان اسباب‌بازی» در کل برای آن‌که با خانواده تماشا کنیم، انیمیشن زیبایی است و از نظر من فضای گرمی که این اسباب بازی‌ها با هم ایجاد می‌کنند و این‌که هوای همدیگر را دارند، داستان را زیبا می‌کند.

اولین فیلم «داستان اسباب‌سازی» تاریخ‌ساز بوده و از لحاظ بصری چشم‌انداز جدیدی را برای بقیه انیمیشن‌ها گشوده است. «داستان اسباب‌بازی‌» نخستین انیمیشن بلند تمام رایانه‌ای است که شرکت پیکسار در سال ۱۹۹۵ تولید کرده است. این انیمیشنی است که بسیاری از بزرگسالان امروز هم با آن خاطره دارند. چهار انیمیشن بلند سینمایی این مجموعه در سال‌های ١٩٩۵، ١٩٩٩، ٢٠١٠ و ٢٠١٩ تولید شدند و جان لسه‌تر، که داستان این مجموعه را با پیت داکتر و اندرو استنتن نوشت، سه فیلم اول را کارگردانی کرد و البته کارگردان فیلم چهارم را جاش کولی بر عهده گرفت. موسیقی این مجموعه فیلم‌ها را رندی نیومن ساخته است و از جمله بازیگرانی که در نسخه انگلیسی مجموعه «داستان اسباب‌بازی‌ها» صداپیشگی کرده‌اند، می‌توان از تام هنکس در نقش کلانتر وودی، تیم آلن در نقش باز لایتوود فضانورد، آنی پاتز در نقش بو، جوآن کی. زاک در نقش جسی، مایکل کیتون در نقش کن و کیانو ریوز در نقش دوک نام برد.

فیلم‌های این مجموعه در مجموع چندصد جایزه بین‌المللی برده‌اند اما از نظر تعداد جوایز اسکار، فیلم اول برنده یک جایزه  بهترین دستاورد فنی ویژه و نامزد سه جایزه فیلمنامه، موسیقی و ترانه بود، فیلم دوم نامزد جایزه اسکار موسیقی، فیلم سوم برنده دو اسکار بهترین انیمیشن بلند و بهترین موسیقی و نامزد سه جایزه بهترین فیلم، بهترین تدوین صدا و بهترین فیلمنامه اقتباسی و چهارمین «داستان اسباب‌بازی‌» برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند و نامزد جایزه بهترین موسیقی متن بوده است.

مجموعه آموزشی «بلیپی»

مجموعه فیلم‌های «بلیپی» برای کودکان ۵ تا ٨ سال  بسیار مناسب است.  کودکان از طریق تصاویر و گفتار گوینده که ترکیبی از تصاویر زنده و انیمیشن است دربارۀ مسائل مختلف مانند چگونه درست کردن توت‌های یخ زده یا آشنایی با ماشین‌آلات ساخت‌وساز یا هواپیماها، یا رنگ‌ها و… بسیاری چیزها می‌آموزند و این فیلم‌ها برایشان بسیار مفید است. شیوه درس دادن بلیپی به کودکان هوشمندانه است و آنچه یاد می‌گیرند، ارزشمند و کاربردی است. همچنین گویش شیوای نسخۀ زبان اصلی این مجموعه (که با دوبله فارسی و اختصاصی نماوا و همچنین زبان اصلی در نماوا در دسترس است) فرصتی مناسب برای کودکان فراهم می کند تا با زبان انگلیسی آشنا شوند.

اما این انیمیشن را برای تماشای بزرگسالان توصیه نمی‌کنم. شاید لحن و گفتار بلیپی برای کودکان قابل توجه و بامزه باشد اما برای بزرگسالان ممکن است جذاب نباشد و اگر بزرگسال هستید، بعد از دیدن چند قسمت از مجموعه خسته می‌شوید.

مجموعۀ «بلیپی» محصول ٢٠١۴ آمریکا است و استوین جان آن را تهیه کرده و خود او در نقش مجری ظاهر شده است.

مجموعه انیمیشن «کارخانۀ هیولاها» (شامل دو فیلم و یک سریال)

باز هم مسئله این است که انسان‌ها از هیولاها بیشتر می‌ترسند یا هیولاها از انسان‌ها. در اولین فیلم این مجموعه انیمیشن شرکت پیکسار که «کارخانۀ هیولاها» نام دارد و در سال ٢٠٠١ تولید شده است، هیولاها تصمیم می‌گیرند کودکان را بترسانند و از صدای جیغ آن‌ها برق تولید کنند تا برق موردنیاز شهر به این ترتیب تأمین شود. هیولاها از این‌که به کودکان بربخورند، وحشت دارند. اما روزی یکی از کودکان وارد دنیای هیولاها می‌شود و همه چیز به هم می‌ریزد.  

داستان فیلم دوم این مجموعه که محصول ۲۰۱۳ آمریکاست «دانشگاه هیولاها» نام دارد، پیش از قسمت اول می‌گذرد و زمانی را  تصویر می‌کند که شخصیت‌های اصلی در دانشگاه تحصیل می‌کردند و روابط زیاد دوستانه‌ای با هم نداشتند. بر اساس این شخصیت‌ها سریالی نیز با عنوان «هیولاها در محل کار» تهیه شده که امسال فصل اول آن در ١٠ قسمت ٢٢ دقیقه‌ای تهیه و پخش شده است.

مجموعۀ پویانمایی رایانه‌ای «کارخانه هیولاها» را نویسنده‌ای به نام بابز گاناوی پدید آورده است. پیت داکتر، دیوید سیلورمن و لی آنکریچ فیلم اول را کارگردانی کرده‌اند و فیلم دوم را دن اسانلان ساخته است. از صداپیشگان این مجموعه می‌توان به جان گودمن صداپیشه شخصیت سالیوان، بیلی کریستال صداپیشه شخصیت مایک و مری گریس برای صداپیشگی شخصیت بو اشاره کرد. بازیگران مشهور دیگری مانند استیو بوشمی، جیمز کابرن، هلن میرن و جنیفر تیلی از دیگر صداپیشگان این مجموعه بوده‌اند که برنده و نامزد ده‌ها جایزه در جشنواره‌های مختلف بوده‌اند و از جمله فیلم اول آن برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی (ساخته رندی نیومن) شده است.

بسیاری از کودکان از تاریکی می‌ترسند و در این مجموعه به شکل طنزآمیزی به این مسئله پرداخته شده است. وقتی بچه‌های فیلم «کارخانۀ هیولاها» می‌گویند چیزی داخل اتاق هست، یعنی در واقع یکی از این هیولاهای داخل کارخانه گیر افتاده است. این کارخانه درهای تمام اتاق‌های کودکان سراسر جهان را دارد. کارخانه جیغ کودکان را جمع می‌کند و نگه می‌دارد. این کارخانه همچنین یک دانشگاه دارد که تمام هیولاها آرزو دارند به آنجا بروند و درس بخوانند. اما همه هیولاها ترسناک نیستند بنابراین خیلی از هیولاها در دوره‌های آموزشی رد می‌شوند. این انیمیشن دیدگاه کاملاً متفاوتی نسبت به ترس‌های کودکی به ما نشان می‌دهد و همین موضوع است که مجموعه  را جذاب می‌کند. نظر شخصی من این است که این انیمیشن داستان جالبی دارد و از دیدن آن ضرر نخواهید کرد.

فیلم‌ها و سریال‌های کودکان را اینجا ببینید