مجله نماوا، گلاره محمدی

دومین تجربه بهرنگ توفیقی در شبکه نمایش خانگی پس از سریال «آقازاده»، درامی معمایی- پلیسی با رگه‌هایی روانکاوانه است که می‌تواند تماشاگرِ کنجکاو و مشتاقِ روایت‌های نو را با خود همراه سازد.

توفیقی که در یک دهه گذشته مجموعه‌های تلویزیونی متعددی را کارگردانی کرده، در «سرگیجه» تلاش دارد با بهره‌گیری از تجربیات پیشین و همراهی بازیگران تراز اول و پشت صحنه‌ای از حرفه‌ای‌ترین‌های سینمای ایران، اثری متفاوت و دیدنی را به مخاطبانش ارائه کند.

اینکه حامد بهداد (پیمان) به عنوان نقش اول سریال تعادل روحی-روانی ندارد و داستان نیز از نگاه او روایت می‌شود، این باور را در بیننده به وجود می آورد که مرز میان ذهنیت او و واقعیت بسیار باریک است و آنچه می‌بیند یا می‌شنود می‌تواند در بازه زمانی کوتاهی قطعیت خود را از دست بدهد. با دیدن همین دو قسمت ابتدایی این موضوع برای تماشاگر جا می‌افتد و می‌پذیرد که هر لحظه ممکن است آنچه دیده یا شنیده دستخوش تغییر شود.

هادی حجازی‌فر با طراحی گریم و لباس متفاوت و با کم‌گویی‌هایی که شاهدش هستیم (چه در مواجهه با پیمان و چه در صحبت‌هایی که با پیام دهکردی (بهرام) دارد) شخصیتی مرموز را به نمایش می‌گذارد و با اتفاقی که در پایان قسمت اول برایش می‌افتد، بیننده انتظار دارد بیشتر از او بداند. پیام دهکردی در دومین تجربه همکاری با بهرنگ توفیقی نقشی جذاب و البته شیرین را بازی می‌کند و سابقه رفاقتش با کامران و حضورش در شرکت، نقش او را نیز در اتفاقات آتی پررنگ جلوه خواهد داد.

رعنا آزادی‌ور (فریبا) و شبنم مقدمی در نقش دو زن که نقشی محوری و تاثیرگذار دارند حاضرند و رازآلود بودن قصه را دوچندان می‌کنند. حضور آنها تاکید بر گذشته‌ای دارد که از آن گریزی نیست و سایه اتفاقاتی که در گذشته هر یک از این شخصیت‌ها از سر گذرانده‌اند (چه در ارتباطات کاری و چه در مراودات خانوادگی) بر زندگی آن‌ها باقی‌ست. آنچه تاکنون به وضوح دیده می‌شود این است که هیچکس به دیگری اعتماد ندارد و شَک اولین گزینه ایست که به ذهن تک تکِ شخصیت‌ها می‌رسد.

در این میان نمی‌توان از فضای بصری که متناسب با حال و هوای داستان طراحی و اجرا شده و در باورپذیری و پذیرش روایت نقش مهمی دارد سخنی نگفت؛ طراحی صحنه، نورپردازی و فیلمبرداری در بسترسازی روایت بیشترین تاثیر را داشته‌اند و نباید از حضورشان که البته به هیچ وجه خودنمایی نمی‌کند غافل شد.

تنها نکته‌ای که جای بازنگری دارد میزان استفاده از موسیقی است. اینکه موسیقی در ایجاد اوج و فرود داستان نقش داشته باشد یا در لحظاتی بار احساسی، هیجانی یا حس تعلیق را تشدید یا تقویت کند، امری رایج است، ولی شنیده شدن زیاد آن در لحظاتی قطع ارتباط بیننده و اثر را موجب شود.

با ادامه این سریال و پیشرفت مسیر داستان، باید منتظر نقش‌آفرینی دیگر بازیگران مطرح همچون مهراوه شریفی‌نیا، هومن سیدی، علی عمرانی و فرید سجادی حسینی نیز باشیم و حضور تاثیرگذار آنان را در روند داستان ببینیم.

از آنجا که تا لحظه نگارش این یادداشت تنها دو قسمت از مجموعه بیست قسمتی «سرگیجه» منتشر شده و فرم روایی داستان با پیچیدگی‌هایی همراه است، می‌توان گفت این مجموعه با شروعی غافلگیرکننده و منحصر به فرد، نمره قابل قبولی را در کارنامه کارگردانش ثبت می‌کند و می‌تواند مخاطبانِ دلسرد از مجموعه‌های یکنواخت و تکراری را به سوی خود بکشاند و توقع آنها را از اثری خوش ساخت و استاندارد ارتقاء بخشد.

باید منتظر ماند و دید در ادامه چه چیز در انتظار تماشاگرانِ «سرگیجه» خواهد بود.

تماشای «سرگیجه» در نماوا