مجله نماوا، فرهاد خالدی نیک
تا به حال تجربهی تماشای فیلم با بغضی عجیب را پشت سر گذاشتهاید؟ بغضی که از همان لحظات ابتدایی فیلم، گلویتان را بگیرد و نزدیک به یک ساعت از زمان فیلم، همراهیتان کند و رهایتان نکند؟ این دقیقاً کاری است که مستند «رموز سطح: دیدگاه ریاضیات مریم میرزاخانی» ساختهی جورج پاول چیچری با شما میکند. مستندی زندگی نامهای محصول سال ۲۰۲۰ کشور آمریکا درباره مریم میرزاخانی. ریاضیدان نابغهای که هنوز در ابتدای راهی بزرگ بود و چه حیف که خیلی زود از دنیا رفت.
فیلم با نمایش تصاویری از هنر معماری شهر اصفهان شروع میشود. بناهای تاریخی و عمارتهایی که سرشار از ایدههای ریاضی هستند و نمونههای مشخص و آشکاری از پیوند ناگسستنی علم ریاضی و هنر ناب ایرانی محسوب میشوند. اصفهان از جهتی دیگر نیز در زندگی قهرمان فیلم، تاثیرگذار بوده است. شهری که میزبان اولین دوره مسابقات ریاضی بوده و استعداد مریم میرزاخانی و بسیاری دیگر از دانشآموزان مستعد، در آنجا شکوفا شده و از این رو کارگردان بر روی ویژگیها و اهمیت این شهر، تمرکز و تاکید افزونتری میکند.
«رموز سطح» با نریشنهایی از زبان مریم میرزاخانی دنبال میشود. نمایش عکسهایی از دوران کودکی مریم و حرفهایش درباره این که در دوران راهنمایی، ریاضیاش چندان خوب نبوده و با توجه به علاقه وافرش به کتاب و رمان، گمان میکرده روزی نویسنده خواهد شد، مخاطب را به شنیدن هر چه بیشتر داستان زندگی او فرا میخواند. با این حال بخش عمده زمان فیلم به پخش صحبتهای همسر، اساتید، دوستان و همکلاسیهای مریم میرزاخانی اختصاص دارد. صحبتهایی که از زوایای مختلف، ابعاد شخصیتی این نابغهی متواضع را میشکافد و هر چه که از زمان فیلم پیش میرود، غم حاصل از نبود او را پررنگتر می کند. بخصوص آنجا که فیلم از تلاشهای او در مسائل مربوط به هندسه سطوح، پرده برمیدارد و نمایش دستنوشتهها و چرک نویسهای مریم، تصاویر گرافیکی فیلم را تکمیل میکنند.
یکی از ارکان اصلی مستند «رموز سطح»، به صحبتهای پروفسور رویا بهشتی، دوست صمیمی و همکلاسی قدیمی مریم اختصاص دارد. دوستانی نزدیک که از دوران راهنمایی تا دانشگاه با هم همراه بودهاند و حتی در تلاش برای اخذ پذیرش، دانشگاههایی را برمیگزینند که در یک شهر بوده و نزدیکی آنها به یکدیگر را تداوم بخشد. رویا بهشتی و مریم میرزاخانی نویسندگان کتابی به نام «نظریه اعداد» نیز هستند که گفته میشود همچنان چراغ راه دانشآموزان در المپیادهای ریاضی است. یکی از تکاندهندهترین بخشهای فیلم به شرح واقعه ناگوار سقوط اتوبوس حامل دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به داخل دره میپردازد. حادثه دردناکی که منجر به درگذشت و مجروح شدن برخی از دانشجویان شد و مریم و رویا خوششانس بودند که از این حادثه، جان سالم به در بردند. حادثهای که میتوانست پایان زودهنگامتری را برای زندگی کوتاه مریم رقم بزند و اساسا ساخت و تماشای چنین فیلمی را منتفی کند.
با این حال چیزی که بیش از هر چیز در ظاهر و گفتههای دیگران درباره مریم میرزاخانی به چشم میآید، سادگی، فروتنی و بیآلایشی اوست. گویی آن همه نبوغ و استعداد شگرف، نه تنها باعث غرور کاذباش نشده بلکه به درک بهتر او از حقایق زندگی و واقعیات غیر قابل انکار عالم وجود منجر شده است. ریاضیدان بزرگی که وقتی در سال ۲۰۱۴ به عنوان اولین و تنها زن ریاضیدان، مدال باارزش فیلدز را تصاحب کرد، حتی به پدر و مادرش هم خبر این موفقیت بزرگ را اطلاع نداده بود و وقتی علتش را پرسیدند، در کمال حیرت گفته بود: فکر نمیکردم چیز خاصی باشد!
میرزاخانی به گفتهی یکی از توصیفکنندگانش، نشان داد که دانشطلبی فعالیتی بدون مرز، بیزمان و فارغ از جنسیت است و موفقیت خیرهکنندهاش به دختران و زنان دیگر، امید و اعتماد به نفسی دو چندان داد. او بهواقع نماد بارز امید بود برای نسل جوانی که تازه در ابتدای راه بودند. نسلی که کارگردان با به تصویر کشیدن تعدادی از ایشان در مدرسه فرزانگان، یعنی همان مدرسهای که نوابغی چون مریم میرزاخانی و رویا بهشتی را پرورش داده، رشد و بالندگی و حضور قریبالوقوعشان در المپیادهای جهانی و مجامع معتبر بینالمللی را نوید میبخشد. با این حال موضوعی که بیش از هر چیز قابل تامل و تاثربرانگیز می نماید، کوچ همیشگی این استعدادهای فوقالعاده از سرزمین مادریشان است. سرزمینی که به هر صورت ایشان را کشف و باصرف هزینههای فراوان به بلوغ رسانده است ولی به راحتی آب خوردن، آنها را از دست میدهد و گاهی برای همیشه از نعمت فرزندانی چنین شایسته محروم میشود. ناگفته پیداست که با جذب این استعدادهای نوظهور توسط دانشگاههای معتبر، تمام افتخارات و منافع حاصل از دانش و تفکرات ذهن خلاق ایشان، نصیب از ما بهتران میشود. دیگرانی که انگار بیشتر از ما اهمیت حضور مریم و مریمها را دریافتهاند و باارزش قائل شدن برای آنها، پس از جذب و استخدام ایشان، در ارتقاء سطح علمی و تامین خواستههای مادی و معنویشان ذرهای کوتاهی نمیکنند. دیگرانی که حتی پس از مرگ اسطورهها نیز کم نمیگذارند و با ساخت فیلمهایی این چنین تاثیرگذار، نقشی کلیدی در ماندگاری یاد و خاطرهی بزرگانی چون مریم میرزاخانی ایفا میکنند.