مجله نماوا، محمد حیدری/ دانشجوی تغذیه

اولین چیزی که در «مجبوریم» ساخته رضا درمیشیان مرا جذب کرد، صف‌کشی و دسته‌بندی شدن در برابر یک پرسش اخلاقی بود؛ کمتر فیلمی در سال‌های اخیر چنین حالتی را برای من ایجاد کرده است، مثل یک مستند اجتماعی که در انتها سوالی طرح می‌کند و بیننده را به فکر فرو می‌برد.

بدون اینکه بخواهم داستان را لو بدهم، فیلم از دو داستان اصلی که موازی پیش رفتند و هر دو هم به نحوی دو راهی اخلاقی ایجاد می‌کردند ساخته شده که البته یکی، پررنگ‌تر بود.

آن پرسش اخلاقی،این است: آیا کسی که دانش و قدرت بیشتری دارد می‌تواند برای کسی دیگر تصمیم بگیرد و یا در حق او تصرف کند؟ مثلا شهروندان درجه‌ یکِ جامعه‌ای مهاجرپذیر برای مهاجران قانون وضع کنند. یا شرکت‌های صنایع غذایی برای مصرف کنندگان ضابطه تولید و فرآوری مواد غذایی را تغییر دهند. (مثال از داستان فیلم نمی‌آورم تا لذت دیدن فیلم از دست نرود.)

فرض کنید در علم غذا به این نتیجه برسیم که مصرف گوشت قرمز با بروز پرفشاری ارتباط بسیار معنی‌داری دارد. اصلا به این نتیجه برسیم که مصرف گوشت قرمز، آدمی را به کام مرگ می‌کشد. به‌عنوان یک سیاستگذار در حوزه غذا آیا این حق را داریم که مصرف آنرا ممنوع اعلام کنیم؟

دانشمندان و کارشناسان تغذیه با دانش‌شان به این نتیجه رسیدند و سیاستگذاران هم لازم دیدند جهت کنترل این فاجعه قانون و دستوری صادر کنند‌. آیا صرف داشتن این دانش، کسی این اختیار را دارد که حق مصرف آنرا از دیگران سلب کند؟

البته در اینجا قضاوت اخلاقی بسیار به مورد بستگی دارد و قاعده‌ای جامع در دسترس نیست. مثلا اگر مورد واکسن کرونا را در نظر بگیرید، زدن واکسن از نظر اخلاق فردی کاملا به انتخاب و اختیار خود فرد است، اما از نظر اخلاق اجتماعی اگر کسی واکسن نزند، در ایجاد همه‌گیری و انتقال بیشتر ویروس و در نتیجه تهدید حیات دیگران نقش داشته و از این حیث، نزدن واکسن شاید برای خود فرد از سوی حاکم الزامی ایجاد نکند، اما چون حاکم در برابر عموم مردم مسئول است اجباری کردن واکسیناسیون، اخلاقی است.

این فیلم از این جهت حائز اهمیت است که این دوراهی اخلاقی را ایجاد می‌کند. از یک سو قانون، حقی برای همه‌ی انسان‌ها در نظر گرفته (در فیلم یک سوی درگیری وکلا هستند) و از سوی دیگر، علم پزشکی و سیاست‌گذاری بهداشت با علم به عواقب و پیامدهای آن، آن حق را ستاندنی و قابل تصرف می‌داند. (در فیلم در مقابل وکلا، پزشک و پزشکی قانونی قرار گرفته.)

داور اصلی اما علم و فلسفه اخلاق است. من در این dispute با رای جامعه پزشکی همدل‌تر هستم. در اخلاق فایده‌گرا اصل بر اینست که بیشترین نفع برای بیشترین شمار جمعیت منظور شود. وقتی بخواهیم قانونی وضع کنیم مثل سقط جنین و یا مصرف مواد روان‌گردان و غیره همیشه چنین فرض می‌کنیم که حق طبیعی هر انسان گرچه یک ارزش فی نفسه است و هیچ عاملی نباید آنرا تحدید کند، اما این حق همراه با مسئولیتی هم‌اندازه آن تعریف می‌شود. زندگی اجتماعی سبب پدیدار شدن مسائل بین فردی متنوعی شده که ما را از قضاوت پدیده‌ها به‌عنوان یک رخداد منزوی و سترون و جدا از دیگر عوامل منع می‌کند.

اخلاق ذات‌گرا و وظیفه‌گرا هیچ‌گاه از حد یکسری قواعد و منطق‌های پیشینی فراتر نمی‌رود. حال آنکه تجربه‌گرایی در حوزه اخلاق اینرا به خوبی نشان داده که حقوق برای جامعه‌ای که آنچنان پایبندی به مفهوم مسئولیت اجتماعی ندارند اتفاقا به پایمالی بیشتر حقوق در سطح جامعه منجر می‌شود. درواقع، اگر یک حق پایمال شود تا میلیون‌ها حق پاسداری شوند بهتر است تا میلیون‌ها حق فدای حفظ و صیانت از یک حق شود.

تماشای «مجبوریم» در نماوا