مجله نماوا، نغمه خدابخش

«جرمى چارلز رابرت كلاركسون» روزنامه‌نگار و نويسنده به نام بريتانيايى و مجری موفق و محبوب بی‌بی‌سی است. وی به دلیل علاقه زیاد به اتومبيل و داشتن اطلاعاتی مفید در این زمینه توانست در برنامه پرطرفدار «تخت گاز» به شهرت و محبوبیت برسد. لحن طنزآمیز او در برنامه‌ای خشک و بی‌روح یکی از دلایل جذب مخاطب در این برنامه بود. جرمی زبان تند و گزنده‌ای داشت و بی‌پروا حرف‌هاى تند و انتقادی و گاهی توهین‌آميزی نثار برخى از سازمان‌ها و نهادها مي‌کرد با این‌حال باز هم از محبوبيت ويژه‌اى در ميان مخاطبان برخوردار بود هرچند تندروى او در نهايت باعث اخراج وى از بى‌بى‌سى شد!

«جرمی» در مسابقات اتومبیل‌رانی نیز شرکت می‌کرد و بعد از یک حادثه تصمیم به مهاجرت از شهر و رفتن به مزرعه چند هکتاری خود می‌گیرد، مزرعه ای که از سال ٢٠٠٨ آن‌را خریداری کرده و توسط جوانی اداره می‌شد.

مستند هشت اپيزودی «مزرعه كلاركسون» تلاش «جرمى» را براى راه‌اندازى مزرعه بزرگش در حومه شهر در روستایی قدیمی به تصوير مي‌كشد. ماجرای مزرعه کلارکسون از سال ٢٠١٩ آغاز می‌شود، جرمى كه هيچ تجربه و سررشته‌اى در زمينه كشاورزى ندارد با راهنمایی مشاور مالی خود و با خريد يک تراكتور بزرگ ساخت شركت لامبورگينى، یکی از شرکت‌های ماشین‌سازی مورد علاقه جرمی، براى كشت و كار آماده مي‌شود. او با همراهى مشاور مالى خود میزان هزینه‌ها و وسایل مورد نیاز را بررسی کرده و از اطلاعات جوان بيست‌ويک ساله‌ی محلى، کیلب، كه شناخت كافى از مزرعه موردنظر و همچنين كشاورزى دارد كمک گرفته تا مزرعه را براى كشت و بهره‌بردارى آماده كند. بدين ترتيب چالش‌هاى جرمى آغاز مي‌شود.

در هر قسمت از اين مستند جذاب شاهد اتفاقات غيرمترقبه و هيجان‌انگيزى هستيم كه جرمى به ناچار با آنها دست و پنجه نرم مي‌كند. در طول روايت اطلاعات جسته گريخته و مفیدی در مورد كشاورزى به مخاطب داده مي‌شود از جمله نحوه كار با ماشين‌آلات و كاركرد آنها در زمين‌هاى زراعى، تاثير آب و هوا در زمان و نحوه كاشت محصول و در کل مصائبی که سر راه یک کشاورز وجود دارد تا محصولی را به سرانجام رساند.

«مزرعه كلاركسون» به واسطه روايت جذاب و كنجكاوى برانگيزى كه دارد مخاطب را به خود جذب می‌کند حتی اگر هیچ علاقه‌ای به کشاورزی و دامداری نداشته باشیم لحظه به لحظه با «جرمی» همراه می‌شویم و از پرسه زدن در طبیعت لذت می‌بریم و همراه با او چالش‌های جالبی را تجربه می‌کنیم.

حضور و بازى جرمى در این مستند و نوع گويش طنازانه و شوخ ‌طبعی او ترغیب مخاطب را برای همراهی با شخصیت اصلی دو چندان می‌کند. المان‌هايى چون فيلمبردارى از دیگر نکات مثبت و ویژه‌ی روایت است. خلق تصاویر دیدنی و چشم‌نواز مناظر طبیعی، تماشای رشد لحظه به لحظه گیاهان و آرامش حاکم بر فضای روایت، ذهن بیننده را برای ساعاتی از فضای شلوغ و دغدغه‌های زندگی صنعتی و ماشینی شهری دور کرده و لذت و آرامش را به او منتقل می‌کند. تصویربرداری از نحوه کار با ماشین‌آلات کشاورزی نیز در نوع خود جذاب و تماشایی‌ست، کافی‌ست در قسمت هشتم به پلان‌هایی که کمباین، ماشین مخصوص برداشت، در حال کار کردن در مزارع است، دقت کنیم.

از طرفی ارتباط جرمى با کیلب كه در اين مسير همراه اوست، بده بستان‌ها و بحث‌هایی که در حین کار دارند همچنين ارتباط او با شخصيتى به نام «جرالد»، به دليل لحن گفتار و نوع گویش خاصی که دارد، و جرمی متوجه منظور او نمی‌شود! باعث خلق لحظات جذاب در این مستند شده است.

جرمى که قصد اولیه‌اش کاشت و بهره‌برداری محصولات کشاورزی و صرفا گندم و جو بوده است به مرور و با امکاناتی که مزرعه وسیع او دارد به تهیه و تامین نیازهای دیگری نیز فکر کرده و برای وسعت بخشیدن به مزرعه‌اش آنها را به مرحله اجرا می‌گذارد و بدین ترتیب چالش‌های جدیدی را پیش روی خود قرار می‌دهد. کاشت گیاهان خاص، تاسیس فروشگاه برای فروش محصولات کشاورزی، خريد دام، نگهدارى و تامين چراگاه، باردارى و زايمان گوسفندان و چگونگى پرورش آنها، ساخت مرغدارى و اداره آن، زنبورداری و تهیه عسل و پرورش ماهی از تجربیاتی است که جرمی در زندگی تازه خود امتحان می‌کند و از آنجایی که برای هر اقدامی نیاز به گذراندن مراحل اداری همچون اخذ مجوز و تائیدیه و این‌گونه امور است که با روحیه او سازگاری ندارد، کاغذبازی‌ها و قوانین را به نقد می‌کشد.

تجربه تازه جرمى و تقارن آن با شيوع ويروس كرونا و اثرات آن روى كشاورزی و دامداری از ديگر نكات قابل تامل در «مزرعه کلارکسون» است. نکته‌ای که در مستند «مزرعه کلارکسون» حائز اهمیت است تصمیم آدمی معروف به تغییر نوع زندگی‌ست و این نکته مخاطب را به فکر کردن وادار می‌کند. آدمی که با وجود شهرت و اعتبار و ثروت از زندگی روتین خود در شهری بزرگ فاصله گرفته و به طبیعت پناه می آورد و حاضر به انجام کارهایی می‌شود که از توان او خارج است. این که یک مجری معروف تلویزیونی را در سکانسی ببینی که دغدغه‌اش راه انداختن تراکتور و یا نگران بارش باران است یا او را در صحنه‌ای ببینی که در حال کمک کردن به گوسفند برای به دنیا آوردن بره‌اش است! از نکات قابل تأمل است.

«مزرعه کلارکسون» همراهی مخاطب را در لحظه به لحظه روایت می‌طلبد گویی مخاطب با شخصیت اصلی وارد مزرعه می‌شود، شخم می‌زند، بذر می‌کارد، بارش بی‌موقع باران دل‌نگرانش می‌کند، خشکسالی عذابش می‌دهد، مرگ دام غصه‌دارش می‌کند و درنهایت موفقیت و اتمام کار سرخوشی را نصیبش می‌کند.

هر اپيزود این مستند جذاب با عنوانى آغاز مي‌شود «تراكتور» «گوسفندداری» «فروشگاه‌داری» «پروژه حيات‌وحش» «همه‌گيرى جهانى» «گداختگی» «نرم کردن» و «برداشت محصول» عناوين قسمت اول تا هشتم «مزرعه کلارکسون» است كه بدين ترتيب مخاطب را براى رویارویی با چالش جديد آماده مي‌كند.

در انتها در آخرين قسمت همزمان با به تصوير كشيدن مشكلات برداشت و فروش محصول و محاسبه سود حاصل از آن، جایی که شخصیت‌های قصه نفسی راحت می‌کشند چالشی تازه پیش روی جرمی قرار می‌گیرد؛ تصمیمی مهم که جرمی باید به تنهایی از پس آن برآید، ماندن در مزرعه و تحمل دردسرها و تکرار راهی که رفته یا بازگشت به شهر و انتخاب زندگی سابق؟

تماشای این مستند در نماوا