مجله نماوا، علیرضا نراقی

من مسبب رنج کشیدن خود هستم

آیا مسبب رنج ما اتفاقات ناخوشایندی است که تجربه می‌کنیم؟ مرگ، بیماری، فقر، سؤتفاهم‌های ارتباطی، غرایز ارضانشده، خودخواهی و خودمحوری دیگران، اضطراب منزلت اجتماعی و… اغلب برای ما مؤید این مطلب است که رنج‌ها حاصل زمختی و بی‌عدالتی ذاتی زندگی و البته بی‌ملاحظگی دیگران است. به طور قطع همه ما لیستی بلند بالا از آزارهایی داریم که خودمان را در به وجود آمدن‌شان مقصر نمی‌دانیم و آنها را تراژدی بودن خود تلقی می‌کنیم. تمام این رخدادها جریانی از احساسات و افکار درونی را ایجاد می‌کنند و ما نه با آن رخداد لحظه‌ای و گذرای بیرونی، بلکه با این جریان فکری درونی زندگی می‌کنیم. پس از آن واقعه- مرگ، بیماری، بی‌اعتنایی، تصادف، سؤتفاهم و…- این جریان افکار است که با ما می‌ماند و قصه ما را می‌سازد. رخداد تمام شده، اما غم من، خشم من، اضطرابم، احساس بی‌ارزش بودنم، حس بی‌کس بودنم، حالت آشفتگی و درماندگیم، باور به مورد ستم قرار گرفته شدنم و… ادامه پیدا می‌کنند. این احساسات و افکار فقط با آن وقایع بیرونی تحریک شده‌اند، اما آنچه باقی مانده و ما رودرویش هستیم ذهن خودمان است. ذهنی که به خوبی آموخته تا همه چیز را به سمت عادت‌های آشنای خود هدایت کند.

 پس ما تمام رخدادهای بیرونی را از زاویه یک راوی نامعتبر می‌بینیم: ذهن خودمان با عادت‌های خودساخته‌اش. آدمیان اغلب درون این خودمحوری دفن می‌شوند، بسیار رنج می‌کشند و بیشتر از آن رنج می‌دهند و البته کمتر متوجه این فرایند معیوب و دردآور می‌شوند. مراقبه مسیری است برای کشف این فرایند و خنثی کردن آن. راهی برای درک این نکته که «من مسبب رنج کشیدن خود هستم» پس می‌توانم این رابطه بیمار با ذهنم را تغییر دهم. اولین کار این است که مکث کنم؛ دست از همراهی با افکارم بردارم؛ تفسیر مداوم رخدادها را متوقف کنم و مشاهده کنم، فقط مشاهده. اینگونه در درون من فضایی ساخته می‌شود، فضایی آرام و حقیقی که من را قوی‌تر می‌کند و رنج را کاهش می‌دهد. خیلی زود در فضای مراقبه متوجه مسموم و مصنوعی بودن جریان‌های فکری و بی‌اصالت بودن احساسات خود می‌شوم و از درون چیزی همچون رهایی را کشف می‌کنم.

سریال درخشان و آموزنده «راهنمای ذهن: مدیتیشن» یک راهنمای نظری و عملی قوی، سرراست و دقیق است برای آموختن مراقبه و فراتر از آن در مراقبه زندگی کردن. در فضایی که هر چقدر وسعت پیدا می‌کند، رنج‌ها حقیرتر می‌شوند. در این سریال با بیانی ساده به زیبایی این مطلب عمیق و ظریف توضیح داده می‌شود که ما قرار نیست تغییر کنیم، تلاش برای تغییر خود نوعی تلاش برای رنج بیشتر است. ما باید رابطه خود با ذهنمان را تغییر دهیم و این تغییر خود به خود ما را نیز تغییر می‌دهد و تغییر ما مساوی است با تغییر جهان پیرامونمان.

شاهد بروز حقیقت باشیم

روای سریال «راهنمای ذهن: مدیتیشن» اندی پادیکامب است. اندی خود به سبب رنج‌های شخصی‌اش، زندگی شهری و تحصیلات آکادمیک را ترک کرد. راهب شد و فنون مراقبه را آموخت. او اینک یکی از بنیانگذاران یک شرکت دیجیتال سلامت است که با برنامه‌های «راهنمای ذهن» فنون مراقبه و توجه آگاهی (mindfulness) را به کاربران می‌آموزند. او در این سریال با توضیحاتی دقیق به ما می‌گوید که برای فرار از زندگی پر سر و صدا و غلط خود نیاز نیست که الزاماً به طبیعت پناه ببریم و راهب/راهبه‌ای در یک معبد دور باشیم. همین که بتوانیم مکث کنیم، بنشینیم، چشمان‌مان را ببنیدیم و بدون درگیر شدن با ذهن، افکارمان را مشاهده کنیم و گردش احساس را در بدنمان درک کنیم و با جهان در سکون و سکوت ارتباط برقرار کنیم متحول خواهیم شد، واقعیت را در خواهیم یافت و حقیقتی که همواره جاری است را خواهیم دید. فقط با نشستن و درک اهمیت هیچ کاری نکردن و مکث کردن در زندگی. اگر چنین نکنیم آنوقت افکار خود را با واقعیت اشتباه می‌گیریم. در درون فضای شلوغ ذهن خود مدام دست و پا می‌زنیم و همیشه خسته، آشفته و نگرانیم.

زندگی در عصر ما به شکلی باورنکردنی شلوغ و پر سر و صداست؛ صدای خشن برپا شدن آسمان خراش‌ها، فریاد آدم‌ها سر یکدیگر برای یک دانه گوجه فرنگی، صدای آمبولانس‌هایی که مکرر می‌گذرند و بیماری و مرگ را به طرزی دلهره‌آور یادآور می‌شوند، گره خوردن خودروها در خیابان و جنگی که میان کودکانی بزرگ‌نما بر سر اسباب‌بازی‌های گران قیمت‌شان در می‌گیرد و روبرو چیزی نیست جز دیوارهای بلند با پنجره‌هایی بسته که مانع فراتر رفتن از این شلوغی می‌شوند. رو به آسمان می‌کنیم… آسمان نیز آلوده است، آنقدر آلوده که به آبی وسیع آن نیز نمی‌شود پناه برد. اما یک نکته اینجاست؛ آسمان آبی است، آنجا حضور دارد، این را مطمئنیم، تنها آلودگی‌های ساخته شده در سبک زندگی ماست که جلوی چشم‌مان را گرفته و  باعث شده آسمان آبی را نبینیم. اما باید یادمان باشد که حقیقتی به نام آسمان آبی هنوز آنجاست. سکوت و سکون هنوز در جان ما هست و تمام این ابرهای تیره فکر که آن را غبار آلود کرده‌اند، ساخته شیوه زندگی ماست که متکی بر خودمحوری و فرافکن کردن افکار و عقده‌هاست. پس کافی است همانطور که یادمان می‌آید آسمان آبی است، با آن فضای ساکن و آرام جهان که توسط انسان آلوده شده است ارتباط برقرار کنیم. مراقبه راه ارتباط یافتن با عمق تمام نشدنی و آگاهی محض آن جهان است.

در سریال «راهنمای ذهن: مدیتیشن» اندی پادیکامب با مثالی زیبا راه کنار آمدن با شلوغی ذهن و البته چیستی مراقبه را توضیح می‌دهد و تصویر می‌کند: تصور کنید که کنار جاده‌ای نشسته‌اید و باید گذر خودروها و ترافیک را ببینید. ترافیک ذهن شما و خودروها افکاری است که در ذهن شما حرکت می‌کنند. در ابتدا ساده است اما کم کم ممکن است اتفاقاتی بیفتد که فکر کنید باید سوار یکی از خودروها شوید و یا خودرویی را تعقیب کنید. مراقبه کمک می‌کند تا سوار آن خودروی وهمی نشوید، بیهوده دنبالش ندوید، بلکه گذرش را ببینید و رهایشان کنید. این شلوغی و ترافیک دیگر شما را آشفته و مضطرب نمی‌کند.

راهنمای ذهن: مدیتیشن پوستر

جوهر قانون طبیعت مراقبه است

کل سریال «راهنمای ذهن:مدیتیشن» مبتنی بر نقاشی متحرک است. اما تصویرسازی سریال خود نوعی راهنما و توضیح دقیق در باب کلمات است. با اینکه در کل سریال صدای راوی پخش می‌شود و به نظر نکات اصلی قالبی متکی بر زبان دارند، اما این سریال آموزشی بار تصویری مهم و بسیار مؤثری دارد که دیدن آن و نه فقط شنیدنش، سبب درک بهتر و دقیق‌تر مطالب می‌شود. از نکات برجسته سریال، مراقبه‌ها و فنون مختلف مراقبه است که در پایان به شیوه عملی آموزش داده می‌شود و از مخاطب خواسته می‌شود تا با آن همراهی کند. در امتداد موضوع هر قسمت، تمرینی عملی و دقیق در همان قسمت انجام می‌شود و تصویر، اشکال و رنگ‌ها با دقت ساخته و پرداخته شده‌اند تا مخاطب راحت‌تر در موقعیت مراقبه بنشیند و این فضای بدیع را تجربه کند.

به چند دلیل سریال «راهنمای ذهن: مدیتیشن» شبیه به یک کتابچه راهنما است که باید چندین بار به آن مراجعه کرد. این سریال بیشتر از آموزشی مقدماتی یک منبع دائمی است که از مقدمات تا مراقبه پیشرفته، از مراقبه کلی تا مراقبه موضوعی را در بر می‌گیرد. اولین علت وجود نکات راهنما و بینش‌بخش متعددی است که درک آنها به مرور و بر اثر عمل مراقبه دقیق‌تر می‌شود، دومین دلیلی که رجوع چندباره را الزامی می‌کند تمرینات عملی مختلف برای انواع مراقبه است. همچنین علت دیگر رجوع‌پذیری و یکبار مصرف نبودن سریال این است که مراقبه در نفس خود امری است که با استمرار و ایجاد فضایی دائم در زندگی اثرات درازمدت و ماندگارش را نشان می‌دهد و این سریال مدام فردی را که جذب این عمل در زندگی شده است به سمت خود می‌کشد تا مثل یک کتابچه راهنما با آن بیشتر مراقبه کند و سطح تمرکز و توانایی حضور خود را تقویت کند.

مراقبه در ظاهر نشستن و هیچ کار نکردن است. بودن بدون عمل و بدون تلاشی برای رسیدن یا تصاحب موقعیت و حالتی دیگر. نشستن در این وضعیت ساکن برای افرادی که در عصر اسطوره‌سازی از موفقیت و برتری‌طلبی هر چه بیشتر زندگی می‌کنند دور از ذهن است و بیشتر نوعی فانتزی به نظر می‌آید. هنوز اغلب مردم با وجود رنج فراوان از سبک زندگی خودمحورانه و عمل محور این واکنش آرامش‌بخش را مورد تمسخر قرار می‌دهند و نوعی فرار از بی‌رحمی زندگی تلقی می‌کنند. اما با مکث و نگاهی دقیق‌تر به طبیعت و همچین پژوهش‌های علمی انجام گرفته ناشی از اثرات مثبت مراقبه بر بدن در خواهیم یافت که آنها در عصر علم، بر نوعی خرافه و انکار اصرار می‌ورزند. با نگاهی به طبیعت و موجودات دیگر در خواهیم یافت که تمام عناصر جهان تنها در یک چیز و آن هم بودن مشترک هستند. جوهر طبیعت بودن است.

تماشای سریال «راهنمای ذهن: مدیتیشن» در نماوا