مجله نماوا، محمد تقی‌زاده

«درخت زندگی» به عنوان پنجمین فیلم ترنس مالیک در مقام فیلمساز، متفاوت‌ترین و مناقشه‌برانگیزترین فیلم کارنامه هنری وی به حساب می‌آید که از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۸ تنها ۱۰ فیلم در آن وجود دارد و نشان از وسواس این کارگردان آمریکایی دارد. اطلاق عنوان متفاوت و مناقشه‌برانگیز به فیلم مالیک از آن جهت بوده که برخی فیلم را در حد بهترین‌های تاریخ سینما بالا بردند و حتی دوره روایت‌گری در سینما را به قبل و بعد از «درخت زندگی» تقسیم کردند در عین حال مخالفان فیلم بر این باور بودند که مالیک در تمهیدی غیرهنری با برگرفتن برخی ابزارهای فرمی و محتوایی از قبیل موسیقی، متن کتاب مقدس و تصاویر چشم نواز قصد ترعیب تماشاگر و فرار از قصه‌گویی کلاسیک دارد و اینگونه تولیدات سینمایی را بی‌ارزش نامیدند!

«درخت زندگی» پس از تاخیرهای طولانی در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۱ اکران و موفق به کسب جایزه نخل طلای بهترین فیلم شد. در این سال «درخت زندگی» در اسکار داوری و موفق به نامزدی در رشته‌‌های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری شد. در حال حاضر نشریات مختلف سینمایی و غیرسینمایی این فیلم را در لیست ۱۰ فیلم برتر خود در هزاره جدید قرار دادند برای مثال گاردین در سال ۲۰۱۹ «درخت زندگی» را در لیست ۱۰۰ فیلم برتر خود در قرن بیست و یکم در جایگاه ۲۸ام قرار داده و آسوشیتدپرس در اقدامی قابل توجه این فیلم را سرلیست بهترین‌های خود در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ جای داده است.

محل تمایز و بحث فیلم «درخت زندگی» به سبک جدید و نوع روایتی است که ترنس مالیک برای بیان روایت نمایشی خود برگزیده است؛ مالیک در رویکردی مدرن و فارغ از کلیشه‌های رایج در قصه‌گویی سینمایی، وضعیت و شرایط یک خانواده چند نفره را روایت می‌کند که با الگوهای مرسوم سینمای کلاسیک فاصله و تفاوت زیادی دارد از سوی دیگر استفاده از مولفه‌های دیگر هنری از قبیل موسیقی، فیلمبرداری چشم‌نواز و متن کتاب مقدس باعث شده علاوه بر جذابیت بالای شنوایی و دیداری فیلم، «درخت زندگی» از حیث مضامین معنوی و اعتقادی نیز فیلم مهم و تاثیرگذاری به شمار آید.

فیلم با جمله‌ای از کتاب ایوب نبی شروع می‌شود: «آنگاه که زمین را بنیان نهادم، کجا بودی… آنگاه که ستارگان صبح باهم سرود خواندند و پسران خدا همگی فریاد شادی سردادند.» و این فضای معناگرایانه و عرفانی در بسیاری از لحظات فیلم بر آن سوار شده و باعث ایجاد نوعی آشنایی‌زدایی مخاطبان هزاره جدید با عرفان، معنویت و حتی دین و مذهب می‌شود. بررسی ریشه‌های این نوع نگاه فیلمساز آمریکایی حاکی از تعلق خاطر مالیک به فلسفه و عرفان در سطحی متعالی در حد تدریس در دانشگاه و رویکرد آکادمیک دارد، چنانچه با نگاهی به وبلاگ شخصی ترنس مالیک که «همه چیز می‌درخشد» نام دارد نشان می‌دهد که: ترنس مالیک در MIT در زمینه فلسفه‌های کهن که امروزه در عرصه سیاست و فرهنگ و به خصوص هنر فعال است، از جمله کابالا (شبه‌عرفان یهودی) تدریس می‌کرده و گورانسون که بین سال‌های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۱ در MIT تحصیل می‌کرده، در کلاس‌های مالیک شرکت داشته است. وی در مطالب خویش از علائق مشترک خود و ترنس مالیک در دوران تحصیل در MIT به ویژه درباره فلسفه کابالایی «درخت زندگی» گفته است. رویکرد معناگرایانه مالیک در این فیلم در بسیاری از نقدهای سینمایی با نگاه بزرگانی چون تارکوفسکی و اوزو مقایسه شده و برخی نیز این نگاه فیلمساز آمریکایی را ملهم و مقلد از سینماگران روسی و ژاپنی عنوان کرده‌اند.

رویکرد ناتورالیستی و توجه به طبیعت، دیگر مولفه مشترک اغلب فیلم‌های ترنس مالیک است که در «درخت زندگی» می‌توان یکی از مظاهر بروز و ظهور آن را مشاهده کرد. پیوند انسان و طبیعت و نمایش تصاویر متحیرکننده از آن باعث شده تماشاگر عام و خاص به خوبی به این ظرفیت خدادادی برای حیات و تداوم زندگی انسانی آگاه و حتی نوع بینش خود به طبیعت را تغییر دهند. به طور کلی علاقه ترنس مالیک به فلسفه باعث شده که بیشتر فیلم‌های وی چیزی فراتر از یک سرگرمی سینمایی باشد و جهان‌بینی و حتی ایدئولوژی زیستن نیز در این فیلم‌ها به مخاطب ارائه می‌شود.

نمی‌توان از «درخت زندگی» نوشت و از تبحر و جادوی فیلمبرداری امانوئل لوبزکی سخنی به میان نیاورد. فیلمبردار مکزیکی که هشت بار نامزد اسکار و سه بار پیاپی برای فیلم‌های «جاذبه» آلفونسو کوآرن، «مردپرنده‌ای» و «از گوربرگشته» ایناریتو موفق به تصاحب اسکار شده و بیراه نیست اگر او را بهترین فیلمبردار حال حاضر دنیا دانست که علاوه بر بالابردن جذابیت بصری فیلم‌ها، سبک جدیدی در سینما نیز بنا نهاده و بی‌تردید درخت زندگی بدون فیلمبرداری لوبزکی نه از نظر فرمی و نه از نظر تاثیرگذاری به این اثری که در حال حاضر قابل تماشا است، تبدیل نمی‌شد.

تماشای «درخت زندگی» در نماوا