مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

هر دوره زمانی ستاره خاص خودش را می‌طلبد و هر نسل برمبنای خاستگاه تربیتی و اندیشه‌ای خود به برندی شمایلی وصل می‌شود که بیشتر تداعی‌گر باورهای او باشد.

در شرایط کنونی که فیلم‌هایی از جنس «دینامیت»، «انفرادی»، «هزارپا»، «فسیل» و «هتل» می‌توانند نسل‌های دهه هشتاد به این سو را با خود همراه کنند و به بیان بهتر جامعه هدف بسياری از این فیلم‌ها دو نسل متولد دهه ۸۰ و ۹۰ هستند، بررسی این نکته که علت‌های این جذب شدن چه بوده، شاید راهگشای بسیاری از ابهامات در شناخت این دو نسل و مطالبات آنها باشد.

در چنین فضایی، ظهور مجتبی شفیعی به عنوان یک کمدین آیتمی در قالب برنامه مشهور زودنیوز همان بزنگاه درستی است که می‌توان با توجه به آن بیشتر به درونیات این دو نسل پی برد و بهتر آنها را درک کرد. شیفتگی بیش از حد این دو نسل به شوخی‌های بی‌پروا و دیالوگ‌های دوپهلوی جنسی در فیلم‌ها و سریال‌های کمدی این روزها شاید برآیندی مهم از همان شخصیت مستقل، مبارزه جو، مطالبه‌گر، کمتر فرمان‌بر و گریزان از امرپذیری این نسل‌ها نیز باشد.

آنها به خود باور دارند، تکلیف خواسته‌هایشان مشخص است، محافظه‌کار نیستند، از خطوط تربیتی رسمی و عرفی کمتر تبعیت می‌کنند و در یک کلام بیشتر ندا دهنده خواسته‌هایی هستند که گاه مرزهای سنجش و قضاوت را نیز درمی‌نوردد و در قالب اطلاق کلمه وسط باز به بسیاری از بازیگران نام آشنای ایران به نوعی مجادله‌ای گفتمانی را با کلیدواژه‌های فکری دیگر نسل‌ها آغاز می‌کنند.

بر همین اساس فهم این نکته که چرا آنها برای اطلاق کلمه بهترین به یک هنرمند یا یک فیلم و سریال، از چارچوب‌ها و نظم پیشین تبعیت نمی‌کنند و منادی نظمی جدید در این عرصه هستند، بستری مناسب است برای واکاوی تفاوت‌های بینشی نسل‌ها براساس اقتضائات زمانی. در همین چارچوب است که اجراهای آیتمی مجتبی شفیعی در «چیدمانه» تا این اندازه مورد استقبال واقع شده و از سوی پیج‌های اینستاگرامی که بیشتر مخاطبانشان را متولدان دو دهه ۸۰ و ۹۰ شکل داده‌اند وایرال و بازانتشار می‌شود.

اما به صورتی موجز به این نکته بپردازیم که چه رازی در اجراهای مجتبی شفیعی نهفته است که استقبال مخاطبانی از نسل‌های مختلف را به دنبال داشته است؟

همخوانی اجرا با فهم دراماتیک نسل‌ها هر نسل برای خود خاطراتی دارد و ارزش افزوده‌هایی که یک شخصیت، یک رویداد، یک فیلم، یک سریال، یک کتاب، یک موسیقی و در برآیندی کلی یک سوژه خاص را در ذهن آنها وجهی متمایز می‌بخشد.

مجتبی شفیعی با همراهی نویسنده و کارگردان «چیدمانه» توانسته تا آن خاطره‌های خوانشی، دیداری و شنیداری را برای مخاطبان قابل لمس بسازد و از سبک‌های مختلف موسیقی و خوانندگی برای برقراری پیوند گفتمانی و ذهنی با مخاطبان بهره ببرد؛ حتی مجتبی شفیعی از گریم و لباس نیز غافل نبوده و تلاش کرده تا بازنمایی جالبی از خاطرات منفک نسل‌ها داشته باشد و در یک خط مشترک آنها را به هم گره بزند.

استفاده از تارهای صوتی و تغییرات میمیک نیز بخش دیگری از ظرفیت‌های شفیعی در احیای شمایلی آیتمی از کمدی را نشان می‌دهد و ظهور کمدینی را نوید می‌دهد که می‌تواند حفره خاص ایجاد شده در کمدی شنیداری و آیتمی را بپوشاند.

با ارزیابی ۶ قسمت پخش شده از چیدمانه و بازانتشار گسترده بخش‌های نمایشی این رئالیتی شو که با هنرنمایی شفیعی ملاحت خاصی دارد می‌توان به این نکته بیش از پیش پی برد که خلاقیت از دروازه نوستالژی راحت‌تر به مقصد جذب مخاطب می‌رسد.

تماشای «چیدمانه» در نماوا