مجله نماوا، شهرام اشرف ابیانه

«کالکتیو»، مستندی افشاگرایانه و دیدنی با ریتمی پُر افت و خیز که تریلرهای سیاسی کوستاو گاوراس را تداعی می‌کند. فیلمی با محوریت یک دو شخصیت مرکزی که در مقابله با فساد قدعلم کرده‌اند. دون کیشوت‌هایی دوست‌داشتنی و عاری از فساد، تجسم آن‌چه که نیست و حضور اینان بدان عینیت داده؛ تصویری از آرمانی انقلابی که در خلاء آمدن دولت‌‌ِ حاکم، رُخ می‌نمایند اما عمری کوتاه دارند چون برآمده از خیال جمعی جامعه‌اند و زمینه برای حضور همیشگی‌شان آماده نیست. کما‌آنکه حضور وزیر جوانِ بهداشت با آن آرمان‌های پرشور، تنها به دستگیری و برکناری چند خلافکار می‌انجامد و در انتخاباتِ جدید با سرکار آمدن دوباره‌ی حزب حاکم، وضع به مِنوال سابق برمی‌گردد.

فیلمساز گویی این همه را می‌داند و و فیلمش را در جریان این خلاءِ قدرت سامان داده. انگار بخواهد ما را در جریان یک خیال زودگذرِ آرمان‌شهری هنوز نیامده شریک کند. جایی که می‌توان همراه روزنامه‌نگاری که اولین بار فساد در سیستم بهداشت را علنی کرده همراه تیمِ مستندساز به اتاق کار وزیر بهداشت جوان راه یافت و همراه او زیر و بم این فاجعه و دست‌های پشت پرده‌ی آن را شناسایی کرد.

دوربین الکساندر نانائو زمانی را نشان می‌دهد که برای مدتی کوتاه ورق برگشته و تبهکاران در تقلا برای نجات خود به تصفیه درون سازمانِ درهم تنیده‌ی خود دست زده‌اند. نوعی هرج و مرجِ پیش‌بینی نشده که شکاف‌هایی برای ورود به ساختار قدرت باز کرده. گویی پرده برای لحظه‌ای کنار زده شده تا فساد در در شاکله‌ی قدرت را نشان‌ دهد.

«کالکتیو» به تماشاگرش حسی از قدرت می‌دهد و این‌ که در این مبارزه تنها نیست. دوربین نانائو به هرجا بتواند سرک می‌کشد و سیاستمداری نیست که از سوالات گزنده‌ی خبرنگاری که جریان این فساد را اولین بار علنی کرده در امان باشد. دولتمردانِ آمده جلوی دوربین برای اولین بار پِی می‌برند دوربین‌های جلوی رویشان صحنه‌ای تشریفاتی را ضبط نمی‌کنند، به سلاح‌هایی می‌مانند که علیه آنان به کار گرفته شده‌اند. صحنه‌های کنفرانسِ مطبوعاتی، به میدان​‌های جنگِ چریکی تبدیل شده با سوالاتی آتشین که این دولتمردان شیک و اتو کشیده جوابی برایش ندارند. دور از انتظار نیست که صحنه را برای مدتی کوتاه ترک کنند و آن را به جوانانی با آرمان‌های پرشور و انقلابی بسپارند. این وضع ادامه دارد تا از طریق انتخابات، نظم و قانون دیکته شده از بالا اعمال شود و تبهکارانِ درون سیستم لانه کرده به سر کارهای خود بازگردند.

«کالکتیو» شرح این جدال است. زمانی که پایه‌های قدرت حاکم به لرزه افتاده و به اشتباه تصور می رود همه چیز می‌رود تا روالِ درست خود را طی کند. در جریان فیلم می‌فهمیم سیاستمدارانِ فاسد چطور به قدرت باز‌می‌گردند و و رسانه‌های جمعی همراه آنان چه نقشی در به قدرت رساندن‌شان دارند. جریانی از ساز و کار دروغ و تهمت‌زنی علیه وزیر تازه آمده شکل می‌گیرد تا زمینه برای بازگشت قدرت حاکم فراهم شود. این همه «کالکتیو» را به تریلری سیاسی تبدیل کرده و وزیر بهداشت جوانِ فیلم از این منظر شباهت غریبی به دادستان انقلابی فیلم «زد» کوستاگاوراس پیدا می‌کند.

با فیلمی تاثیرگذار روبروئیم درباره فساد در سیستم بهداشت عمومی رومانی در پی آتش‌سوزی کلوپی به نام کالکتیو که سقوط دولت سوسیال دموکرات حاکم را در پی دارد. الکساندر نانائو تمام کلیشه‌های این‌گونه‌ی فیلمسازی را رعایت کرده، آن اندازه که انگار در حال تماشای فیلمی داستانی هستیم با بازیگرانی که داستانی را بازی می‌کنند. در حالی‌که این دوربینِ فیلمساز و نحوه‌ی به کارگیری رویدادهای واقعی است که به فیلم شکل و شمایل اثری داستانی می‌دهد.

چه چیز «کالکتیو» را این اندازه دیدنی کرده؟ فیلمبرداری خیره‌کننده در نمایش صحنه‌هایی با نور و کنتراست کم تا شدت حادثه را به بیننده برساند، بی‌گمان عاملِ اصلی است و البته استفاده‌ی هوشمندانه از نماهای نزدیک تا آدم‌های اصلی داستان را به شخصیت‌های مرکزی رویداد بدل کند، آن‌گونه که بیننده را به همذات‌پنداری با آن‌ها وا دارد، انگار اینان همان صدای فروخفته‌ی قربانیانی باشند که عینیت یافته و به صدای مسلط جامعه بدل شده‌اند.

همچنین می‌توان از به کارگیری درستِ صدای محیط یاد کرد و خلق نوعی سکوتِ گویی مبارزه جویانه در صحنه‌های کنفرانسِ مطبوعاتی فرمایشی؛ سکوتی اعتراضی علیه کسانی که پشت تریبون‌اند و تا پیش از این جوابگو نبودند، صحنه‌ای که در آن فقط صدای فلاش دوربین‌های عکاسی شنیده می‌شود و در عین حال در همین صحنه خلق فضایی برای آماده کردن بیننده از فاجعه‌ای که هنوز نیامده و با آمدنش همین اعتراض نصفه نیمه را در نطفه خفه خواهد کرد.

«کالکتیو» سه شخصیت محوری مثبت دارد. روزنامه‌نگاری که خبر فساد در سیستم بهداشت عمومی را برملا کرده و با سوألاتِ گزنده‌اش سیاستمداران را به سردرگمی واداشته. وزیر بهداشتِ جوان جدیدی با آرمانی‌ پرشور در مقابله‌ی جدی با فسادی که به همه‌ی ارکانِ دولت و سیستم بهداشت ریشه دوانده و مثل همیشه با موانعی پیش‌بینش نشده روبروست و خیلی زود در مقام شخصیت اصلی فیلم، رویدادها را از منظر او و از اتاقِ کارش نظاره می‌کنیم. سومی، زنی است نمادِ یکی از قربانیان بی‌شمار آتش‌سوزی کلوپ کالکتیو که دستش را در جریان آتش‌سوزی از دست داده و حضورش وجدان زخم‌خورده‌ی جامعه را به یاد می‌آورد.

گه گاه به این زن رجوع می‌کنیم. در جریان استفاده‌ی او از دست مصنوعی یا در صحنه‌ی برپایی نمایشگاهی از جریان آن‌چه بر سر این زن و دیگر قربانیان آمده. این شخصیتِ آخری خیلی زود نماد اعتراضی می‌شود که بر سر قربانیان آمده. نشانِ سیستمی که با قربانی کردنش او را وسیله‌ی منافع مادی خود قرار داده بود. تبدیل شدنش به ستاره‌ای که دوربین‌های خبری را به خود جلب می‌کند.

«کالکتیو» چیزی بیش از یک فیلم خوب است. داستانی است از آرمانی که لحظه‌ای سربرمی‌آورد و خیلی زود به خاطره‌ها می‌پیوندد. صحنه‌ی پایانی فیلم در گورستان و بر مزار قربانیانِ آتش‌سوزی، بر تلخی این آرمانِ از دست رفته تاکید دارد. صدای موسیقی‌ پخش شده در ماشین، از ایده‌آلی می‌گوید که تنها صدایش را از طریق ضبط صوت ماشین می‌توان شنید؛ در هوای بارانی و ابری وتصویری از چشمانِ اشک آلودِ راننده از آینه‌ی جلوی ماشین و چهره‌هایی سکوت کرده و در خود غرق شده‌؛ حال و هوای آدم‌هایی به آخر خط رسیده، گویی فیلم مرثیه‌ای باشد برای این صدای همیشه فروخفته.

تماشای این مستند در نماوا