شیطان وجود ندارد There Is No Evil در ۳۰ دقیقه‌ی ابتدایی خود تلاش می‌کند پیام فیلم را به مخاطب رسانده و در دو ساعت بعدی فیلم مخاطب را در جهتی حیرت‌آور هدایت می‌کند. فیلم بی‌نظیر کارگردان ایرانی محمد رسول‌اف، چهار داستان درباره‌ی مردان ارتشی را روایت می‌کند که ماموریت انجام اعدام به آن‌ها محول شده است. در عین حالی که این شخصیت‌ها درگیر گزینه‌های پیش روی خود هستند، با فروپاشی خود مبارزه می‌کنند و اثر ماموریت‌شان را بر روی افراد نزدیک به خود می‌بینند.

همچنین بخوانید:
نقد فیلم لرد – تنگسیر در غربت

شیطان وجود ندارد به خاطر پارادوکس‌ شخصیت‌هایش، ماجرایی بسیار جذاب را روایت می‌کند. اوضاع برای هیچ کدام از شخصیت‌های فیلم به سادگی نمی‌گذرد. وقتی که سرانجام تمام راه‌حل‌های پیش رو یک فرد به نقطه‌ای می‌رسند که دیگر بازگشتی وجود ندارد، طبعا ارزش‌های اخلاقی به وضوح برای افراد قابل تشخیص نیستند.
چهار داستان شیطان وجود ندارد در مورد مردان و زنانی متفاوت صحبت می‌کند که به خاطر شرایط کاری‌شان در موقعیت‌هایی سخت قرار گرفته‌اند.

شیطان وجود ندارد

با اینکه بعضی از آن‌ها حاضر به انجام این کار می‌شوند و بعضی‌ قبول نمی‌کنند، اما همه‌ی آن‌ها درگیر این شک و تردید هستند. شیطان وجود ندارد فیلمی است که از مخاطب می‌‌خواهد خودش را در شرایط شخصیت‌های فیلم گذاشته و با خود فکر کند که در شرایط مشابه، خودش چه تصمیمی می‌گرفت.
فیلم بعد از یک شروع آرام به یک فیلم مهیج تغییر شکل داده و با چرخشی ناگهانی حال و هوایی عاشقانه پیدا می‌کند و در نهایت به یک درام خانوادگی تبدیل می‌شود و تمام اجزا را برای پایان باز فیلم در کنار هم می‌چیند. در کل رسول‌اف نوعی عدم‌اطمینان را در لابه‌لای فیلمش گنجانده است، و در هر قسمت زاویه‌‌ی نگاه جدیدی نسبت به مشکل مشترک شخصیت‌‌های فیلم را برای مخاطب رو می‌کند. نوع روایت‌گویی فیلم، انرژی «داستان عامه‌پسند» را با بازی‌گوشی ساختارمند کارهای جعفر پناهی ترکیب می‌کند و در نهایت سبک روایت‌گویی را خلق کرده است که مختص به خود فیلم است.

فیلمی از محمد رسول اف

شیطان وجود ندارد کاری به ماهیت مراحل قضایی اعدام ندارد، بلکه رسول‌اف بیشتر بر روی تاثیر روانی این کار پرداخته و بر روی تاثیر موجی نهادینه شدن اعدام بر روی نسل‌های مختلف جامعه تمرکز کرده است.
رسول‌اف پیش از این نیز بر روی موضوعاتی جنجالی و حساس دست گذاشته بود، از «دست‌نوشته‌ها نمی‌سوزند» گرفته تا «لرد»، که هر دوی آن‌ها درباره‌ی مردانی بودند که فشارهای نیروهای امنیتی و حکومت را تحمل می‌کردند. اما این بار رسول‌اف تمرکز فیلم را به قابی عریض‌تر معطوف کرده است، قابی که با جلو رفتن فیلم گسترده‌تر می‌شود. رسول‌اف در فیلمش بار مسئولیت‌های شخصی و حرفه‌ای افراد را در شرایط مختلف به دقت بررسی کرده است.
رسول‌اف در این فیلم روند غمگین و اضطراب‌آوری که معمولا سبک ثابت آثارش است را با روندی جدید جایگزین کرده است، روندی که در هر بخش فیلم نسبت به بخش قبلی بیشتر دیده می‌شود (شیطان وجود ندارد، او گفت:”تو می‌توانی”، تولد و مرا ببوس).

با این وجود شیطان وجود ندارد با همان روند آرام معمول کارهای رسول‌اف شروع می‌شود و داستان حشمت (احسان میرحسینی) چهل و خرده‌ای ساله را بازگو می‌کند. حشمت مرد گرم اهل خانواده‌ای است که قبل از اینکه به سرکار برود، کارهای معمول زندگی‌اش را انجام می‌دهد- با همسرش درباره‌ی رفتن به بانک بحث می‌کند، با دختر نوجوانش به خرید می‌رود و از مادرزن بیمارش مراقبت می‌کند. سکانسی که حشمت پس از یک روز عادی، به سر کارش می‌رود، گره داستانی را در دل داستان می‌کارد که در ادامه به آن بیشتر پرداخته می‌شود.
با این حال بخش بعدی فیلم داستانی کاملا متفاوت را به تصویر کشیده است. پویا (کاوه آهنگر) مرد ارتشی جوانی است که نفر بعدی در صف اجراکنندگان حکم اعدام است. پویا با هم‌رزمانش در مورد اینکه آیا می‌تواند از پس این کار بربیاید یا نه صحبت می‌کند. در حالی که به او می‌گویند خودش را جمع کرده و این کار را انجام دهد، او آخرین تلاش‌هایش را می‌کند تا هر جور که شده از زیر این کار شانه خالی کند.

شیطان وجود ندارد

اما دقیقا همین جاست که داستان با یک گره داستانی جدید هیجان‌انگیز، مخاطبی که تا به این جای کار فکر کرده بود روند فیلم را به طور کامل متوجه شده بود را شوکه می‌کند. رسول‌اف یک قدم جلوتر از مخاطب است. یکی از دوستان پویا به او می‌گوید: “قانون قانون است.”، اما هیچ‌گاه دستورالعمل‌های زندگی به این وضوح نیستند. پس از اینکه داستان فیلم به یک داستان عاشقانه تبدیل می‌شود، مرحله‌ی جدیدی از ابهام به ماجراهای فیلم اضافه می‌شود- فیلم نشان می‌دهد هر راه فراری در نهایت به خطرهای بیشتری منجر می‌شود.
فیلم‌بردار اشکان آشتیانی داستان شیطان وجود ندارد را به کمک کلوزآپ‌ها و برداشت‌های طولانی روایت می‌کند و تصویر زمینه‌ی شهرها و حومه‌ی شهرها نیز نقش مهمی در روایت داستان دارند. در روایت‌گویی رسول‌اف نوعی صمیمیت به چشم می‌خورد که به صحنه‌‌هایی شاعرانه منجر می‌شوند، این صحنه‌ها بخشی از شخصیت‌های فیلم را به مخاطب نشان می‌دهند که وصف آن با کلمات به هیچ وجه ممکن نیست.
شیطان وجود ندارد موفق شد خرس طلای هفتادمین جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم برلین را از آن خود کند.
این مطلب برگرفته از نوشته‌ی اریک کوهن در سایت indiewire است.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.