تازه‌ترین اقتباس سینمایی از آوای وحش The Call of the Wild جک لندن، یک فیلم ماجراجویانه‌ی تاثیرگذار و مهیج از آب در آمده است. دلیل تاثیرگذاری این فیلم، علاوه بر کارگردانی خوب کریس ساندرز و اقتباس خانوادگی و زیبای‌ فیلم‌نامه‌نویس مایکل گرین از رمان کلاسیک سال ۱۹۰۳، تغییراتی است که آن‌ها نسبت به داستان اصلی در فیلم ایجاد کرده‌اند؛ تغییراتی که‌ در نهایت به تصویر کشیدن نسخه‌ی قوی‌تری از داستان لندن کمک کرده است.
بهتر است یادآوری کنیم دیدگاه لندن از انسان و طبیعت در رمان آوای وحش هیچ شباهتی به یک داستان عاشقانه ندارد؛ بلکه حتی در برخی موارد در این رمان سگ‌ها در حال خوردن سگ‌های دیگر هستند. در داستان او یک سگ از نژاد سنت‌برنارد و کالی اسکاتلندی به نام باک از صاحب ثروتمندش در کالیفرنیا دزدیده شده و در جایی از منطقه یوکان، که این نژاد برای کشیدن سورتمه‌ها‌ طرفدار زیادی دارد، به قاچاقچیان فروخته می‌شود. ورود باک به فرهنگ شمالی، زد و خوردهای زیادی را از صاحبان جدید‌ش و دیگر سگ‌های آن منطقه به همراه دارد. چیزی که لندن خلق کرده است، دنیایی است که در آن برای نجات پیدا کردن و بقا، نباید حتی لحظه‌ای ضعف نشان داد.

 آوای وحش

اما این تصویر جایی در اقتباس ساندرز و گرین ندارد. البته باز هم باک از خانه‌اش دزدیده می‌شود و به دلالان فروخته می‌شود، اما در فیلم خشونت کمتری نسبت به کتاب به تصویر کشیده شده است. در این اقتباس از آوای وحش، سگ‌ها هیچ‌وقت به قصد کشت به یکدیگر حمله نمی‌کنند، اتفاقی که دفعات زیادی در رمان لندن دیده می‌شد. به جز یک یا دو استثناء، دنیای انسان‌های داستان نیز گرم‌تر از پیش است. در نیمه‌ی اول داستان صاحبان باک یک زوج دوست‌داشتنی (عمر سی و کارن گیلان) هستند و در نیمه‌ی دوم جان تورنتون (هریسون فورد) آخرین و دوست‌داشتنی‌ترین صاحب باک، مردی عزادار است که تنها در طبیعت می‌تواند کمی رهایی پیدا کند.
این آوای وحش The Call of the Wild برای به تصویر کشیدن حرکات در صحنه‌‌های تعقیب و گریز، تا حد زیادی بر روی باکی که با جلوه‌های ویژه‌ی تصویری درست شده است تکیه کرده است؛ کاری که به تصویر کشیدن آن با یک سگ واقعی به هیچ وجه امکان‌پذیر نبود. با این که ممکن است در ابتدا تصور کنیم که حتی باورپذیرترین جلوه‌های تصویری نیز نسبت به حضور یک حیوان واقعی می‌تواند تاثیر کمتری بگذارد، اما تیم جلوه‌های تصویری آوای وحش این حیوان را با شخصیتی چند لایه خلق کرده‌اند.

فیلمی اقتباسی از رمان جک لندن

باک در این فیلم با جزئیات زیاد به تصویر کشیده شده است و حتی ریز ترین ژست‌ها و حالت‌های او نیز به زیبایی نشان داده می‌شود. علاوه بر این به کمک فیلم‌برداردی یانوش کامینسکی، فیلم‌برداری که هر چیزی از یک علفزار آرام گرفته تا یک بهمن ترسناک را به زیبایی ثبت می‌کند، باک و جلوه‌‌های ویژه‌ی تصویری فیلم بسیار باورپذیر به نظر می‌رسند.
در نیمه‌ی ابتدایی فیلم آوای وحش The Call of the Wild به حضور انسان‌ها توجه کمتری شده است و فیلم بر روی باک که در حال آشنا شدن با دنیای‌ خطرناک مناطق شمالی است، تمرکز کرده است. اما در نیمه‌ی دوم و حضور فورد به عنوان دوست صمیمی باک، بعد انسانی فیلم پررنگ‌تر می‌شود. تورنتون باک را چنگال افرادی حریص و طمع‌کار درآورده و در مقابل باک نیز او را که در غم از دست دادن پسرش و ازدواج شکست‌خورده‌اش فرو رفته است، نجات می‌دهد. این اتفاق تغییر مثبتی نسبت به چیزی که لندن از تورنتون به تصویر کشیده است به حساب می‌آید. در فیلم رابطه‌ی تورنتون و باک در حین سفر در مناطق شمالی عمیق‌تر می‌شوند، رابطه‌ای که به هیچ وجه این شکل در کتاب به تصویر کشیده نشده بود. فورد به شخصیت تورنتون جاذبه و آسیب‌پذیری را اضافه کرده است، ویژگی‌ای که حتی در صحنه‌هایی که ممکن بود با چند حرکت اشتباه، بسیار سطحی به نظر برسد نیز به زیبایی به تصویر کشیده شده است.

هریسون فورد

آوای وحش ۲۱ فوریه بر روی پرده رفت.

و حالا نظر سایر منتقدین درباره‌ی این فیلم:

مارین لی لنکر منتقد اینترتینمنت نوشته است:

“با اینکه این داستان رستگاری و بقا به فضای رسانه‌ای امروز ارتباط چندانی ندارد، اما باز هم ظرفیت این را دارد که با گذشت صد سال از انتشار رمان اصلی، همچنان مخاطب را سرگرم کرده و بر روی او تاثیر بگذارد. حضور فورد و بازی زیبای او همان چیزی است که این داستان به شدت نیاز داشته است.”

دن مکا منتقد فیلم استیج در نقد خود آورده است:

“برگ برنده‌ی فیلم آوای وحش The Call of the Wild بازی فورد است که در نیمه‌ی دوم فیلم به زیبایی به ایفای نقش پرداخته است. فیلم‌بردار یانوش کامینسکی که سابقه‌ی همکاری با استیون اسپیلبرگ را در کارنامه دارد، قاب‌های زیبایی را به تصویر کشیده است. آهنگساز جان پاول نیز آهنگ‌هایی نسبتا الهام‌بخش را برای این فیلم ساخته است. در نهایت اما انرژی که کارگردانی سندرز به این اثر وارد کرده است، حقیقتا این فیلم را به اثری تماشایی تبدیل کرده است.”

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.