مجله نماوا، مهگان فرهنگ

فیلم‌های مستند ساخته می‌شوند تا حقیقتی را بیان کنند و به مخاطب نکاتی را نشان دهند تا بتواند تغییری در جهان‌شناسی و حتی سبک زندگی بوجود آورد.

مستند «ای کاش داد می‌زدم» ساخته فاطمه پریدار است که به تازگی  یک معلم  نهضت سوادآموزی شده است و برای باسواد کردن زنان افعانستانی در شهمیرزاد استان سمنان به دنبال آنها می‌رود، اما با قانونی خاص از طرف آموزش و پرورش روبرو می‌شود و مجبور است که تمامی آن شرایط را طی کند.

در طول فیلم، فیلمساز با حداقل امکاناتِ موجودِ خودش و همراهی خانواده‌اش مسیرهایی را  که برای شکل دادن یک کلاس در روستا، طی می‌کند، نشان می‌دهد. ضمن اینکه در این میان توانسته کنش و واکنش‌های زنان روستا و زنان افغان را درباره‌ی سواد داشتن، نشان دهد.

او مخاطب را با حسی که نسبت به دختری افغان که دوست دوران کودکی‌اش بوده آشنا می‌کند و درجاهایی از فیلم با مرورِ چند عکس قدیمی، این حس را تازه می‌کند و انگیزه‌ی خودش را برای این کار و ادامه دادن، قدرت می‌بخشد.

در ساخت فیلم های مستند، ایده نامحدود است. فاطمه پریدار در این فیلم دوربین را بر تمام فعالیت سالانه‌اش برای رسیدن به هدفش شاهد گرفته. در این میان طبیعت روستای سنگسر به کار او زیبایی بصری بخشیده است.

پوستر ای کاش داد می‌زدم

مستندهایی که به زندگی مردم می‌پردازند، بسیاری از واقعیت‌ها را نشان می‌دهد. فاطمه  پدیدار تمام چانه‌زنی‌هایش و متقاعد کردن آدم‌ها برای حضور در کلاس سوادآموزی را به راحتی نشان داده است. او به‌دنبال زنان ایرانی و افغان راه‌های سختی را طی می‌کند و با هر کدام مخاطبش را با یک قصه‌ی جدید، روبه‌رو می‌کند. از بی بی ناز که همسرش برای سواددار شدنش کارشکنی می‌کند تا زنان افغان که دور هم کار می‌کنند و از اینکه دوست دارند درس بخوانند، می‌گویند. زنان افغان شاکی از این‌اند که طالبان و داعش به آنها اجازه درس خواندن نداده است و آن‌ها بی‌سوادند. کارگردان درشخصیت‌پردازی‌ها به‌دلیل رویارویی با زنان روستایی و مهاجر،  تمامی نکات را رعایت کرده است. در جاهایی برخی از زنان صورت خود را از دوربین برمی‌گردانند و او این نکات را در فیلم رعایت کرده است.

سوادآموزی؛ مهمترین دغدغه‌ی معلم جوان

امروزه ســواد، نوعی مهارت اصلی و بنیادی برای یادگیری، به حساب می‌آید که منجر به بهتر شدنِ نتیجه‌ی زیستن در کنار یکدیگر می‌شود؛ چیزی که در فیلم خانم معلم برآن تاکید دارد و همسر بی بی ناز را نگران می‌کند، اینکه او چیزهای جدید یاد می‌گیرد.

دشــواری و مشـکلات یادگیری برای سنین بالا یکی از مواردی است که همیشه افراد بی‌سواد را نگران کرده است و این در فیلم کاملا مشخص است. اما تلاش خانم معلم در این راستا قابل تقدیر است، او خانه به خانه به دنبال آن‌ها می‌رود وهمه‌ی فعالیت‌هایش را برای سواددار کردن زنان آن جا به‌کار می‌گیرد. او با وجود کرونا، باز دست از تلاش نمی‌کشد.

شفاف‌‌سازی و حالات شخصی معلم جوان در سراسر فیلم مشخص است. او در فیلم فقط به روایت شخصی خودش نمی‌پردازد، بلکه نظام تفکر و اندیشه‌ی مردمان آن منطقه و به موازات آن زنان افغان را هم نشان می‌دهد. این نکته که زنان افغان بیشتر طالب یادگیری هستند و در کلاس‌ها شرکت می‌کنند، از بهترین تصاویر فیلم است و شاید اشاره به همان قدر عافیت دانستن است؛ تصاویر این زنان مهاجرکه با تمام سختی‌ها و بچه‌هایی که به همراه دارند باز در کلاس درس شرکت می‌کنند، آن‌ها رویای کودکی خود را دنبال می‌کنند. همانطور که خانم معلم جوان رویای کودکی‌اش و درس نخواندن زهره را پی می‌گیرد. مستند «ای کاش داد می‌زدم»، تلاش انسانی است برای تحقق بخشیدن به رویاهای کودکی و مفهوم انسانیت.

تماشای آثار پانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت در پردیس نماوا