مجله نماوا، یاسمن خلیلی‌فرد

فیلم سیاه‌باز برخلاف بسیاری از فیلم‌های اول به سراغ سوژه‌هایی با موفقیت تضمین‌شده در گیشه و نزد منتقدان نرفته است و به بیانی، حمید همتی، کارگردان جوان فیلم، دست به ریسک بزرگی زده است و فیلمی ساخته که به‌عنوان نخستین فیلم بلند هرگز تجربه‌ی آسانی برای یک کارگردان به شمار نمی‌آید.

فیلم آغازی معمولی دارد، اما به تدریج آن‌قدر در چیدن بنای خود بادقت و درست عمل می‌کند که بعید است گره‌ی اصلی‌اش را در نیمه‌ی راه لو بدهد یا داستانش به آستانه‌ی قابل پیش‌بینی بودن برسد و این بدین معناست که فیلمنامه موفق می‌شود موقعیت‌های دشوار و پیچیده‌ی طراحی‌شده‌اش را با حفظ تعلیق به قصه‌ای درست و متقاعدکننده بدل سازد.

شاید از جالب‌ترین وجوه فیلم این باشد که اثری با ساختار مشابه آن دست کم در سینمای ایران کم‌تر ساخته شده و شاید بتوان از «پرده آخر» (واروژ کریم مسیحی) به عنوان یکی از معدود نمونه‌های مشابه به لحاظ فرم روایی و ساختار پیکره‌ی کلی فیلمنامه اشاره کرد. فارغ از قیاس کیفی این دو فیلم، «سیاه‌باز» می‌کوشد تا روایت‌پردازی‌اش را به همان شیوه‌ی گام‌به‌گام و مرحله‌بندی‌شده‌ی «پرده‌ی آخر» جلو برده و در نهایت با پرده‌برداری از تمامی رازهای متن مخاطب را غافلگیر کند. بنابراین «سیاه‌باز» برگ برنده‌ی مهمی دارد و آن فیلمنامه‌اش است؛ عنصری که در بسیاری از تولیداتِ این روزهای سینمای ایران لنگ می‌زند و منشأ اصلی مشکلات فیلم‌ها به شمار می‌رود. این که سر و شکل متن اثر مرتب باشد و حتی پایان‌بندی دچار سرهم‌بندی نشود و برعکس تناسبی قابل قبول با کلیت فیلم داشته باشد اتفاق خوشایندی است که یک کارگردانی خوب با دکوپاژ به‌جا و میزانسن‌های هوشمندانه می‌تواند آن را به فیلمی کامل تبدیل کند که این اتفاق به واسطه‌ی اندک کاستی‌هایی در بخش اجرا به صورت تمام و کمال رخ نداده است، اما نقصان‌های اجرایی کار با توجه به فیلم‌اولی بودن کارگردان نه تنها عیب بزرگی محسوب نمی‌شود، بلکه با اندکی اغماض قابل چشم‌پوشی است.

از نکات مهم «سیاه‌باز» فضاسازی آن است. فیلم با آن‌که اساساً قرار نیست شمایل فیلمی انتقادی را داشته باشد، اما در لایه‌های زیرین آن دغدغه‌مندی فیلمساز به وضوح قابل لمس است. پس از افشای هویت واقعی نادر (سام قریبیان)، مخاطب متوجه می‌شود که داستان صرفاً یک بازی سرخوشانه و ساده‌انگارانه‌ی معمایی نیست بلکه منشأ تصمیم خانواده‌ی چهارنفره برای انتقام‌جویی از نادر عمیق‌تر از این حرف‌هاست و فیلم در لحظه‌ی درستی به چرایی‌های مخاطب در این مورد پاسخ می‌دهد. با این حال فیلمساز کار خود را نه در فضایی تلخ و سیاه بلکه در فضایی فانتزی و هجوآلود خلق می‌کند و همین مسئله باعث می‌شود نتوان عنوان یک فیلم صرفاً اجتماعی را به آن اطلاق کرد و جنبه‌های دیگری از جمله اسلوب‌های ژانر فانتزی در آن پررنگ‌تر و ملموس‌تر به نظر می‌آیند.

در حالی‌که مضمون تکان‌دهنده و تاحدودی سیاه «سیاه‌باز» این امکان را برای فیلم و فیلمنامه فراهم می‌کند که در باب سیاهی و تباهی مرثیه‌سرایی کند، فیلمنامه به مسیر و فضای دیگری می‌رود و با تغییر سبک و ژانر و در قالب فضایی پویا و براساس حادثه‌ای در ظاهر معمولی اما عملاً محرک داستانش را پیش می‌برد.

پوستر فیلم سیاه باز

بازی‌های یکدست بازیگران

شخصیت‌های «سیاه‌باز» در سطح باقی نمی‌مانند. با این که مدام رنگ عوض می‌کنند و گاه مخاطب نمی‌تواند به هویت اصلی و واقعی‌شان پی ببرد، اما در عمل نویسنده با دانش بر پیشینه‌ی حقیقی آن‌ها و آگاهی از انگیزه‌ها و تصمیماتشان دست به خلق آنها زده بنابراین فیلمساز به لایه‌های نهان و درونی شخصیت‌ها نفوذ کرده و آن را عیان می‌سازد. کارگردان همچنین موفق می‌شود بازی‌هایی یکدست از بازیگرانش بگیرد. افسانه بایگان سه نقش را در فیلم ایفا کرده و هر سه این نقش‌ها به درستی ایفا شده‌اند. بازی سام قریبیان متناسب با نقش است و موفق می‌شود یک بازی متفاوت نسبت به بازی‌های دیگرش ارائه دهد. المیرا دهقانی نقش رها را خوب ایفا می‌کند و نقش با آنچه که پیش‌تر از این بازیگر جوان دیده‌ایم فاصه زیادی دارد. آتیلا پسیانی، مهدی کوشکی و شاهد احمدلو نیز هم انتخاب‌های درستی برای ایفای نقش‌هایشان به شمار می‌روند و هم بازی‌های به‌جا و به‌اندازه‌ای دارند و مهم‌تر از هر چیز هم‌بافت بودن این بازی‌ها و یکدستی ‌آن‌هاست که با توجه به ژانر متفاوت فیلم و فضایی که خلق می‌کند خوشبختانه درآمده است.

موسیقی متن خوب از دیگر امتیازات سیاه‌باز است که حجم آن مناسب است و بر فیلم سنگینی نمی‌کند.

«سیاه‌باز» با همه‌ی آزمون و خطاهایش به عنوان یک فیلم اول و با در نظر گرفتن تمامی امتیازات و کاستی‌هایش از این حیث اتفاق درستی در سینمای ایران به شمار می‌رود که از قالب تکراری و ثابت و ژانرهای بارها امتحان‌شده‌ی رایج فاصله می‌گیرد و از زاویه‌ای دیگر به یک پدیده‌ی بغرنج امروزی می‌نگرد. فیلم با آن‌که کوشیده است جوانب موثر برای فروش در گیشه را در نظر داشته باشد، اما هرگز کیفیت خود را قربانی فروش نمی‌کند و با فیلمنامه‌ای درست و فرمی قابل قبول اثری متفاوت را در سینمای ایران به جا می‌گذارد.

تماشای آنلاین فیلم سیاه‌باز در نماوا