مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

«پاریس پلیس ۱۹۰۰» (Paris Police 1900) تولید کانال پلوس فرانسه، یک سریال تاریخی ماهرانه است که نگاهی نوآر به پاریس سال ۱۸۹۹ دارد، زمانی که پایتخت مملو از یهودستیزی، خشونت، آشوب، توطئه و انقیاد زنان بود.

تصویری که سریال از دوران موسوم به «عصر طلایی» یا «دوران زیبا» در فرانسه در سال پایانی قرن نوزدهم ارائه می‌دهد، دورانی همراه با شکوفایی هنر در این کشور و بخصوص در پاریس، با برداشت پیر آگوست رنوار نقاش فرانسوی از آن زمان کاملاً متفاوت است.

 اولین بروشو در «پاریس پلیس ۱۹۰۰»
اولین بروشو

علاوه بر این، آنچه «پاریس پلیس ۱۹۰۰» از گذشته ترسیم می‌کند، به همان دوره محدود نمی‌شود. سریال با تکیه بر خشونت، فضای خیابانی خشن، صحنه‌هایی از رفتارهای به‌شدت نژادپرستانه، مقبولیت اتحادیه ضد یهود‌ فرانسه در بین اقشاری از مردم و موارد متعدد سوء استفاده‌های جنسی، چشم‌اندازی ارائه می‌کند که در دوران معاصر نیز بازتاب دارد.

فابین نوری، نو‌یسنده فرانسوی که به خاطر رمان‌های گرافیکی خود شهرت دارد، خالق و نویسنده این مجموعه هشت اپیزودی است که برداشتی صریح از یک دوران پرهیاهو است.

سریال با یک رسوایی واقعی آغاز می‌شود: فلیکس فور (اولیویه پاژو)، رئیس‌ جمهوری فرانسه، در حال معاشقه با معشوقه خود مگ استنایل (اِولین بروشو) سکته می‌کند و می‌میرد. درحالی‌که یهود‌ستیزی در پاریس بیداد می‌کند – یک پسر روزنامه‌فروش و پدرش به خاطر فروش روزنامه لیبرال «سپیده‌دم» با مقاله‌ای از امیل زولا، به‌شدت مورد ضرب و شتم ژول گرن، رهبر اتحادیه ضد یهود قرار می‌گیرند.

از سوی دیگر، با پیدا شدن نیم‌تنه یک زن جوان در چمدانی در رودخانه سن، پلیس برای پیدا کردن قاتل وارد عمل می‌شود. آنتوان ژوئن (ژرمی لائورت)، یک بازرس جوان در اداره پلیس پاریس که مردی بلندپرواز، اما پایبند به اصول اخلاقی است، داوطلب می‌شود در این زمینه تحقیق کند. او شواهد مرگ زن را کنار هم قرار می‌دهد و به‌تدریج وارد دنیایی شرور بسیار فراتر از جنایات یک روان‌پریش می‌شود.

مارک باربه و والری دشوود در «پاریس پلیس ۱۹۰۰»
مارک باربه و والری دشوود

«پاریس پلیس ۱۹۰۰» که فوریه تا مارس ۲۰۲۱ از کانال پلوس و اکتبر همان سال از در بی‌بی‌سی ۴ پخش شد، حتی با توجه به استانداردهای مالی غول تلویزیونی فرانسه، یک سریال بسیار پرهزینه است. گفته می‌شود فصل اول با بودجه‌ای معادل ۱۶ میلیون یورو (۱۹٫۴ میلیون دلار)، یعنی حدود دو میلیون یورو (۲٫۴ میلیون دلار) برای هر اپیزود ساخته شد.

دیروز جهنم بود اما ما زنده ماندیم

یکی از شاخص‌های «پاریس پلیس ۱۹۰۰» خشونت فراگیر است که در دوران عصر طلایی روی می‌دهد. نوری می‌گوید: «خشونت یک عنصر اصلی است چون من کشف کردم عصر طلایی درواقع بسیار خشن‌تر از چیزی بود که ما فکر می‌کنیم. هرچه بیشتر تحقیق کردم، بیشتر متوجه میزان فوق‌العاده زیاد خشونت‌ سیاسی، جنایی و خانوادگی شدم. باید آن را ‌طوری نشان می‌دادم که می‌دیدم. از همان ابتدا یک سریال معمولی با موضوع قتل نیست که انتظارش را دارید. یک داستان جنایی است که در تاریخ واقعی ریشه دارد. تحقیق اساس کار بود: البته که شخصیت‌ها و موقعیت‌های واقعی خیلی بهتر از هر چیزی بود که می‌توانستم ابداع کنم.»

نوری که به‌عنوان فیلمنامه‌نویس کارهایی چون «مرگ استالین» و «روزی روزگاری در فرانسه» شهرت دارد، عاشق ریز و درشت تاریخ است. او در عین حال بیش از یک سال را صرف مستندسازی آن دوره کرد. نوری توضیح می‌دهد: «ایده این بود که اتفاقات واقعی را بیش از ابداع آن‌ها ملاک قرار دهم، حتی با این که داستان‌های خیالی به من اجازه ‌داد، مثلاً پرونده چمدان خونین را به فور شابرول مرتبط کنم».

 ژرمی لائورت در «پاریس پلیس ۱۹۰۰»
ژرمی لائورت

رویکرد نوری در سریال در شرایطی است که این روزها نوستالژی فزاینده‌ای درمورد گذشته به چشم می‌خورد. او توضیح می‌دهد: «چیزی که من درباره این رویکرد نوآر به تاریخ دوست دارم این است که نشان می‌دهد قبلاً اوضاع بهتر نبود. بله، خیلی‌ها درمورد گذشته حس نوستالژی دارند، اما از آن زمان پیشرفت‌هایی حاصل شده است. این به من کمک می‌کند خوش‌بین بمانم. دیروز جهنم بود اما ما زنده ماندیم. شاید امروز بتوانیم کاری انجام دهیم.»

در یکی از صحنه‌های کلیدی اپیزود اول، زنی جوان در اداره پلیس توضیح می‌دهد به‌عنوان وکیل در آنجا حضور دارد و در پی احقاق حقوق یک موکل است. به‌جز ژوئن، تمام افسران پلیس حاضر در اداره از خنده منفجر می‌شوند. نوری می‌گوید: «وقتی چند سال پیش کار روی سریال را شروع کردم که گمان می‌کنم کمی قبل از جنبش “من هم” بود، اولین چیزی که دیدم یک سطح شگفت‌انگیز از بی‌عدالتی بود. واقعاً حیرت‌زده شدم. در فرانسه، زنان تا سال ۱۹۴۴ حق رأی دادن نداشتند. چرا بخشی از مردم باید حقوق کمتری داشته باشند؟ زنان همیشه ازنظر سیاسی، اقتصادی و جنسی مورد استثمار بودند. یکی از چالش‌های اصلی من این بود: برای شخصیت‌های زن چه کار کنم؟ در آن دوره زنان مطرح، قدرتمند و باهوشی بودند که بدون داشتن حقوق برای به دست آوردن جایگاه خود در جامعه مبارزه می‌کردند. شخصیت‌های زن سریال من – مگ استنایل و ژان، وکیل (با بازی اوژنی دروان) – مبارزان واقعی هستند و من آن‌ها را دوست داشتم.»

«پاریس پلیس ۱۹۰۰»

برخی از صحنه‌های «پاریس پلیس ۱۹۰۰» بدون هیچ نقطه‌ دید شخصیتی محسوس، یا مستقیم در نور پنجره یا نور پشت در، گرفته شده‌اند و شخصیت‌ها به سبک قصه‌های مصور به‌صورت ضد نور به تصویر درمی‌آیند. نوری درباره این که چه میزان از حس یک رمان گرافیکی را به سریال منتقل کرد، توضیح می‌دهد: «درواقع، خیلی روی انتقال این حس تأکید داشتم. شما در یک رمان گرافیکی، باید از طریق ویرایش و کادربندی حرکت ایجاد کنید. خیلی از نمونه‌های عالی رمان‌های گرافیکی از سینما سرنخ می‌گیرند و “پاریس پلیس ۱۹۰۰” هم رویکردی سینمایی دارد. چیزی که درباره این سریال دوست داشتم این بود که پیوند بین متن و کارگردانی خیلی قوی‌تر از برخی تجربیات قبلی من است. ما از همان ابزار استفاده کردیم: بیشتر از یک دوربین که خیلی معمول نیست؛ سینماسکوپ؛ نماهای دالی و حداقل استفاده از استدی‌کم.»

اوژنی دروان در «پاریس پلیس ۱۹۰۰»
اوژنی دروان

یک سریال پسا نوآر

«پاریس پلیس ۱۹۰۰» آشکارا بیانگر گسترش روند تولید سریال‌های اروپایی در سطح جهانی است. فرانسوا گیونه، مدیر اجرایی بخش تلویزیون استودیوکانال با تائید این مسئله می‌گوید: «تولیدات کانال پلوس روزبه‌روز بیشتر و بیشتر سینمایی می‌شوند و این همان چیزی است که در بازار مقبولیت دارد. این روزها تقاضا برای تولیدات غیر انگلیسی‌زبان بیش از هر زمان دیگر است و اعتقاد دارم “پاریس پلیس ۱۹۰۰” نمونه بسیار خوبی از یک سریال اروپایی است که می‌تواند در دنیا سفر کند؛ مثل «مارپیچ» کانال پلوس که حالا در فصل هشتم خود قرار دارد و پخش بسیار خوبی در بی‌بی‌سی ۴ داشت. “پاریس پلیس ۱۹۰۰” هم یک سریال ادامه‌دار است؛ کانال پلوس و فابین حداقل چهار فصل را در ذهن دارند؛ مانند “مارپیچ”، هر فصل بر یک جرم و موضوع خاص تمرکز دارد. برای من، “پاریس پلیس ۱۹۰۰” همان “مارپیچ” جدید است.»

گیونه با اشاره به اختصاص بودجه‌ای قابل توجه برای تولید «پاریس پلیس ۱۹۰۰» توضیح می‌دهد: «این یک روند تازه است: ساخت تولیدات اروپایی با ارزش هنری بالا، بودجه‌های زیاد و پتانسیل سفر در سطح جهانی. ما نمونه آن را قبلاً با سریال‌های دیگر استودیوکانال مثل “جنگ دنیاها” که اپیکس برای پخش از ایالات متحده خریداری کرد، شاهد بودیم.»

مارک باربه در «پاریس پلیس ۱۹۰۰»
مارک باربه

«پاریس پلیس ۱۹۰۰» همچنین یک سریال پسا نوآر است؛ شر را نه به آسیب‌شناسی فردی، بلکه به یک تألم اجتماعی بسیار گسترده‌تر مربوط می‌کند. گیونه این نکته را تائید می‌کند و می‌گوید: «بله، به تعادل می‌رسد. از یک‌سو، یک تریلر تاریخی بر مبنای رویدادهای واقعی و شخصیت‌های تاریخی است. لویی لپین، کمیسر پلیس واقعاً وجود داشت. وکیل زن جوان از اولین وکیل زن فرانسوی الهام گرفته شد. سخنرانی‌ها از سخنرانی‌های واقعی می‌آید. از سوی دیگر، به لحاظ تمرکز بر خشونت سیاسی، مبارزه زنان برای حقوق و برابری، یک سریال فوق‌العاده معاصر است؛ بسیار مدرن است و در جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم طنین‌انداز است.»

مروری بر گذشته با نگاهی امروزی

مارگریت استنایل، معروف به مگ یکی از شخصیت‌های اصلی سریال است، معشوقه سابق رئیس‌جمهور فلیکس فور که پس از مرگ او برای گذران زندگی به جاسوسی روی می‌آورد. او با وجود جایگاه خود به‌عنوان یک شهروند درجه دو در جامعه‌ای به‌شدت متعصب و مردسالار، تلاش می‌کند از نردبان ترقی بالا برود.

بروشو درباره این شخصیت می‌گوید: «زنان در آن زمان هیچ حقی برای خود نداشتند. نه می‌توانستند رأی بدهند و نه می‌توانستند حساب بانکی داشتند. به‌محض این که یکی می‌گفت “من این دختر را می‌شناسم، او فاحشه است”، او را سه ماه در زندان سن لازار حبس می‌کردند.»

 اولین بروشو در «پاریس پلیس ۱۹۰۰»
اولین بروشو

بروشو، مگ را زنی خوش‌قلب، هرچند کمی شیطان توصیف می‌کند. «حتی اگر او کارت‌های خوبی نداشته باشد، می‌تواند بازی را ادامه دهد، چون حرکت‌های پیش رو را می‌بیند.»

شاید «پاریس پلیس ۱۹۰۰» مروری بر گذشته باشد، اما بروشو آن را یک سریال مدرن می‌داند. نه‌فقط به این دلیل که شخصیت‌های زن قوی را برجسته می‌کند، بلکه چون بیانگر مسائلی است که در دوران معاصر همچنان طنین دارد، به‌ویژه با تأکید بر کلمه به کلمه سخنرانی‌های آتشین ژول گرن، فعال یهود‌ستیز معروف و مدیر هفته‌نامه‌ای به نام «ضد یهود». بروشو می‌گوید: «استفاده از نفرت به‌عنوان یک ابزار بازاریابی… بسیار شبیه چیزهایی است که در چند سال گذشته تجربه کرده‌ایم.»

منبع: ورایتی، ست ژور

تماشای سریال «پاریس پلیس ۱۹۰۰» در نماوا