مجله نماوا، علیرضا نراقی

از مهارت‌های قدرت‌های مدرن در مواجهه با جنبش‌های اعتراضی و مخالف وضع موجود، این است که عبارات و مفاهیم مخالفان را می‌توانند از آن خود کنند. این قابلیت تصاحب و بلعیدن، به این معناست که قدرت به جای سرکوب مفاهیم و کلمات اعتراضی، آنها را می دزدد و از طریق معرفی کردن خود به عنوان بانی و حامی آنها، مفردات اصلی اعتراض را بی معنا می‌سازد.

مثلاً جنبش‌های اعتراضی «علیه وضع موجود» در دهه شصت و هفتاد میلادی در اروپای غربی و آمریکا، وجهی اجتماعی و ماهیتی ضدفرهنگ مرسوم و جاری داشتند، آنها مظاهر تبعیض و اعمال قدرت سیاسی در لایه‌های زیرین جامعه و تبلورات قدرت در حوزه‌های عمومی و خصوصی روزمره شده را مورد حمله قرار دادند. اما با وجود این رویکرد رادیکال در نقد و شورش علیه وضع موجود، آرام آرام نظم سیاسی غرب به سبب قابلیت ربایش و از آن خودسازی، هضم جنبش‌های فرهنگی جدید را در درون هاضمه فراخ و نیرومند خود ممکن ساخت. این راهی بود که دامن قدرت و نظام سیاسی را از تغییر و دستکاری دور نگاه می‌داشت، اما در سطح اجتماعی همه چیز را به شکلی مصرفی آزاد می‌کرد. نوعی آزادی کالایی شده و همساز و سازگار با مصرف‌گرایی و ثبات نظام سیاسی موجود.  قدرت به این ترتیب بی صورت شد، به این معنا که در هر زمان توان این را پیدا کرد که با حفظ ماهیت خود، نقاب را تغییر دهد. با اصطلاحات آشنای ادبیات چپگرایانه -صرفاً برای توضیح این موقعیت- می‌توانیم بگوییم دولت‌ها یاد گرفتند چگونه با تغییرات «روبنایی»، «زیربنا» را حفظ کنند.

این قابلیت ربایش، تصاحب و تغییر نقاب، در ساختارهای بسته و به شدت فاسد کشورهای توسعه نیافته، که چرخش قدرت و اطلاعات و تسلط بر منابع، در آنها اغلب یا صورت نمی‌گیرد یا کاملاً صوری است، نتایج تراژیکی به بار می‌آورد. مستند «سرزمین کارتل» نشان دهنده همین امر است که حکومتی فاسد با این قابلیت شیطانی «رباینده‌ی بی صورت بودن»، در حوزه‌های بسیار با اهمیتی چون امنیت و مبارزه با جرایم سازمان‌یافته، به تصاحب و خنثی سازی جنبش‌های مردمی ضد فساد و جرم نائل  می‌شود.

مستند «سرزمین کارتل» ساخته متیو هاینمن در سال ٢٠١۵ مستندی تحسین شده در جوایز اسکار، امی، بفتا و ام تی وی  و همچنین جشنواره ساندنس و… نمونه‌ای از نمایش انحرافی است که گروه‌هایی با نیت‌های خیر در بستری فاسد و غیر قابل نفوذ پیدا می‌کنند. آنها از نقطه‌ای تحول‌خواه و رهایی‌بخش آغاز می‌کنند، اما پس از کمی پیش‌روی، در تضاد با آن هدف اولیه و در مقابل مردم به کار خود ادامه می‌دهند. فیلم نشان می‌دهد ریاکاری دولت، بستر فاسد و خلأ امنیت، چگونه جنبشی حق طلب را به حرکتی مخرب بدل می‌سازد.

تراژدی گروه‌های شبه نظامی

«سرزمین کارتل» داستان دو گروه شبه نظامی در شهرهای مرزی مکزیک است که به طور موازی با کارتل‌های مواد مخدر مبارزه می‌کنند. کارتل‌ها باعث ناامنی و خشونت در شهرها هستند و عامل مرگ فجیع آدم‌های بی‌گناه. آنها از طریق ایجاد هراس و البته تطمیع جوامع فقیر مرزنشین، نیرو و همکار جذب می‌کنند و فساد را به شکلی ناگزیر و فزاینده گسترش می‌دهند.

دو گروه شبه نظامی، یکی اوتودیفنس (Autodefensas) در مکزیک به رهبری دکتر خوزه مانوئل میرلس، و دیگری گروه آریزونا بردر ریکون (Arizona Border Recon) در آمریکا، به رهبری تیم نیلر فولی به طور همزمان اما بی‌ارتباط با یکدیگر شکل می‌گیرند تا با کارتل‌ها مبارزه کنند و امنیت را به مرزها و زندگی مردم بسیار فقیر این مناطق بازگردانند. اما سرنوشت این دو گروه با هدفی مشترک، مثل هم نیست. آریزونا بردر ریکون درست یا غلط و بر اساس نیت‌هایی خوب یا بد همچنان با همان رویکرد اولیه فعال است و تلاش می‌کند تا مرزهای آمریکا را امن نگه دارد، گروه درست است که با خلأ قدرت در آن منطقه درگیر است، اما دولت را به عنوان مانع و یا رباینده‌ای در کمین خود نمی‌بیند. اما سرنوشت اوتودیفنس در مکزیک عجیب و به شدت درس آموز است. این گروه پس از مدتی فعالیت مردمی که رهبرش را به چهره‌ای نجات بخش در شمایل قهرمانانی چون چه‌گوارا قرار داده بود، در تغییر ماهیتی نرم با شعبده دولت، خود به پدیده‌ای فاسد بدل شد که به حکومت در پیش‌روی و تسلط کارتل‌ها کمک می‌کند.

فیلم نشان می‌دهد که کارتل‌های مواد بدون حمایت و نظارت دولت نمی‌توانند تا این حد قدرت داشته باشند، بنابراین دولت و کارتل‌ها دست در دست هم دارند و به طور هماهنگ صحنه را مدیریت می‌کنند. اساس شکل‌گیری گروه اوتودیفنس برای مقابله با این همدستی شوم بود. این گروه شبه نظامی در ابتدا موفق می‌شود دولت و کارتل‌ها را عقب براند و حمایت مردم را به تمامه از آن خود کند. اما دولت مکزیک به مرور با نفوذ در لایه‌های مختلف این گروه، آرام آرام آن را به انحراف می‌کشاند و رهبر اصیل آن را با اتهامات مختلف به حاشیه می‌راند و با قربانی کردن او گروه را تصاحب می‌کند. نکته با اهمیت این است که دولت مکزیک به جای مبارزه با اوتودیفنس آن را دچار دگردیسی کرد و نقاب آن را به صورت خود زد. گروه را قانونی کرد و توانست شبیه به خود کند. اتودیفنس حال به همدستی نظام‌مند و مسلح با دولت و کارتل های مواد مخدر بدل شده است. یکی از راهکارهای دولت برای دگرگون کردن ماهوی اوتودیفنس، خشن کردن این گروه بود، وارد کردن راهکار شکنجه در مقابل نیروهای مجرم و فیلم به خوبی این روند منطقی را نشان می‌دهد که وقتی شکنجه و اعمال خشونت راهکار مبارزه شد، آرام آرام بی‌گناهان هم شکنجه می‌شوند و نیروهای خشن ابتکار عمل را در دست می‌گیرند و در نهایت مردم به جای احساس امنیت از نیروی شبه نظامی می‌ترسند.

تراژدی دولت و خلأ قدرت

اینک پنج سالی از وعده جنجالی دونالد ترامپ برای ساخت دیوار میان آمریکا و مکزیک می‌گذرد. حال دیگر ترامپ در کاخ سفید نیست، اما گروهی که تیم نیلر فیلی راه انداخت هنوز در مرزها آمریکا با مکزیک فعال هستند. متیو هاینمن در فیلم خود به طور پنهان تفاوت‌های یک دولت دموکراتیک با یک نظام شبه دموکراتیک فاسد را نیز نمایان می‌کند. در یک طرف دولتی حداکثری وجود دارد که با وجود وعده‌های زیاد برای مبارزه با کارتل‌های مواد مخدر، مدام فاسد‌تر می‌شود و اتحادش با کارتل‌ها عمیق‌تر می‌شود. در مقابل دولتی حداقلی وجود دارد که با وجود این‌که فردی مثل ترامپ در آن سرکار است، اما نمی‌تواند همه چیز را تصاحب و مال خود سازد. هر چند که آمریکا دستگاهی عریض و طویل و درونی برای تبدیل همه چیز به بخشی از فرهنگ موجود دارد، اما با این وجود دموکراتیک بودن حکومت و چرخش قدرت و پاسخگویی آن سبب شده است که این دو جنبش مشابه، سرنوشت یکسانی نداشته باشند. اما فراتر از این، این مستند نشان می‌دهد که هیچ دولتی، کاری جدی و مبارزه‌ای اساسی با کارتل‌ها نمی‌کند. قاچاق انسان همچنان در مرزهای مکزیک و آمریکا وجود دارد و با گذشت بیش از پنج سال از وعده دیوار، حتی نظارت مؤثر و امنیت مداومی در مرزها جاری نیست. ملیشیا و گروه‌های خود خوانده و خودسر نیز حتی اگر منحرف نشوند، بالاخره فرسوده می‌شوند و حتی اگر مثل اغلب نیروهای شبه نظامی از منجی به کابوسی برای مردم بدل نشوند، آن‌چنان توانا نمی‌مانند تا این خلأ عظیم را پر کنند. بنابراین فیلم «سرزمین کارتل» همان‌طور که نامش گویاست، درباره خلأ قدرت در مقابله با کارتل‌ها و واگذاری زمین به نفع آنهاست. درباره این‌که دولت‌ها اگر هم با کارتل‌ها همراه و همدست نباشند، جاده را برای پیش‌روی آنها خالی کرده‌اند.

تماشای این مستند در نماوا