مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

بازنمایی خلقیات اجتماعی در کالبد شخصیت‌ها، یکی از تمهیدهای آشنا برای بیان تفاوت نگرش‌ها در سبک زندگی نسل‌هاست؛ بدین معنا که تلقی و برداشت هر نسل از پدیده‌ها و موضوعات مبتلا به در دایره‌ای از دانش زمان می‌گنجد.

به عنوان نمونه بخش مهمی از اختلافات میان نسلی موجود که در ارتباطات والدین و فرزندانشان بروز و نمود یافته در گستره همین دانش زمانی قابل تعریف است؛ به واقع درک و دریافت پدر و مادری که در روزگار پیشامدرنیستی دهه ۳۰ و ۴۰ در ایران متولد شده نسبت به بسیاری از موضوعات اجتماعی به معنای عام بسیار دور از فرزندی شکل گرفته که متعلق به دنیای کنونی فرامدرن است.

در حقیقت فرزندی که با توسعه فناوری‌های مختلف و در کسری از زمان به اطلاعات مختلفی دست می‌یابد یا از حیث دسترسی به سرگرمی انتخاب‌های متعددی دارد که گاه او را به سرگیجه در برگزیدن شیوه تفریحش می‌رساند، به طوری واضح از پدر یا مادرش فاصله دارد که سرگرمی شان در محدوده دورهمی و شب‌نشینی‌های خانوادگی و دوستانه مرسوم در سبک زندگی سنتی تعریف شده یا در لاکچری‌ترین شرایط به وقت گذرانی در سینما و پارک و رستوران می‌رسد.

همین خط تفاوت اولیه را به موارد دیگر تعمیم بدهید تا به حفره‌ای بزرگ در ارتباطات بین نسلی برسید که مفاهمه و ادراک نسل‌ها از هم را به کاری مشکل بدل کرده است. در این میان کاراکتر قیمه در مجموعه مهمونی یک بازنمایی هدفمند از تصویری همیشه مراقب و دلسوز از مادران است.

سریال مهمونی

قیمه؛ فرورفته در شمایل فرد دوراندیش

قیمه از یکسو بسیار سنجیده سخن می‌گوید و در جایگاهی از راوی کلاسیک قرار می‌گیرد و از سوی دیگر به دلیل ذات مهربان و دلواپسی‌ها و پرسشگری‌هایی که از هرکسی دارد در کالبدی از یک بانوی دارای احترام در جمع، منطبق با ویژگی‌های شمایلی فرد دوراندیش فرو می‌رود.

او ضمن اینکه حواسش به همه افراد است از مراقبت و توجه به احوال درون و برون دیگران نیز غافل نیست. به واقع کاراکتر قیمه نماینده‌ای جذاب از افرادی است که دوست دارند از همه امورات پیرامونی باخبر باشند و با همین میل کنکاش گاه تا محدوده‌هایی از مراودات و ارتباطات شخصی افراد پیرامون خود پیشروی می‌کنند تا بتوانند با مشاوره و راهنمایی دادن به افراد مختلف آنها را در زندگی کاور و حمایت کنند.

این میل به پشتیبانی و کنجکاوی که در کاراکتر قیمه وجود دارد البته شاید چندان از سوی همه گروه‌های سنی بازخورد مثبتی  نگیرد و به ویژه نسل زیسته در دنیای فرامدرن و مجهز به آگاهی لحظه‌ای از رویدادها، گاه افرادی چون «قیمه» را نادیده می‌گیرند و مهربانی و پیگیری‌های آنها را بر نکات دیگری تعبیر می‌کنند.

در همین بزنگاه مهم از اختلاف بین نسلی میان شخصیت بچه و قیمه به عنوان نماینده دو گفتمان زیستی، راهکار در همزیستی و ادراک درست تفاوت‌های زمانی هر نسل است. به واقع تجربه گرایی و اندرزگویی قیمه و پیران دِیر در تقابل با بی‌حوصلگی و همه چیزدانی بچه و گروه نسلی فرزندان امروز سبب شکل‌گیری موقعیت‌هایی می‌شود که بیش از هرچیز نمایه همان حفره بزرگ در ارتباطات بین نسلی است.

قیمه در برآیندی کلی تصویری از مادران دلسوز را تداعی‌گر است که میل به مراقبت در آنها تا اندازه‌ای بالاست که گاه مرز میان مشاوره و مداخله را گم می‌کنند و مهربانی و حمایت‌های آنها از سوی فرزندان امروز تعبیر به گیر دادن یا دخالت‌های نابه‌جا می‌شود. در چنین بزنگاهی است که ساخت مجموعه مهمونی در عین پوشش‌دهی به مقوله سرگرمی عمومی، می‌تواند تداعی‌گر یک آموزش همزیستی مصلحانه میان نسل ها باشد و بر همین اساس است که طهماسب در برخورد با هر فرد نسخه‌ای متفاوت از گویش و بینش را اجرا می‌کند تا به سهم خود قدمی برای اصلاح نگرش نسل‌ها نسبت به هم بردارد.

تماشای سریال مهمونی در نماوا