مجله نماوا، علیرضا نراقی

قدرت و شیوه‌های اعمال آن در جهانی مبتنی بر ارتباطات شبکه‌ای، رسانه‌ها و عنصر تبلیغات، اشکال پیچیده و متفاوتی به خود گرفته است. پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق جهان دو قطبی پیشین دگرگون شد. فروپاشی شوروی و از بین رفتن آنچه بلوک شرق نامیده می‌شد، تصور تک قطبی شدن و یکپارچگی جهان را ایجاد کرد. لیبرال دموکراسی به تنها شیوه مطلوب حکومت تبدیل شد و این شیوه حکومت‌داری از نظر فرنسیس فوکویاما سرود پایان تاریخ بود. اما حال این تصور با برآمدن قطبی به نام چین و اقدامات خزنده روسیه جدید به رهبری ولادیمیر پوتین شکسته شده است و اعمال قدرت شیوه‌های نامترکز،  مخفی و اغلب مخربی به خود گرفته است. قدرت آشکار در جمع آوری سلاح و البته بمب‌های هسته‌ای ویترینی است که با قدرت مخفی و اعمال خزنده آن تکمیل می‌شود. پس از اقتصاد، قدرت در نفوذ رسانه‌ای و اطلاعاتی است که جنگی فعال و مداوم را بر روابط جهانی تحمیل نموده است.  نظام‌های متفاوت با لیبرال دموکراسی، از طریق تمرکز قدرت و شبکه‌سازی گسترده غیررسمی در نقاط مختلف دنیا، به وسیله ابزارهای تکنولوژیک جدید نظم جهانی را به چالش کشیده‌اند. در این شرایط بیش از هر چیز دموکراسی مابین چرخ دنده‌های اقدامات مخرب قدرت‌های غیر دموکراتیک، دولت‌های پوپولیست ملی‌گرا و  نئولیبرالیسم تهدید می‌شود. این سه عامل به طرز عجیبی بهم پیوند خورده‌اند و در بزنگاه‌های تاریخی با هم متحد می‌شوند. حال نوعی  فساد سازمان‌یافته تبدیل به شبکه جهانی مخوفی شده که سیاست و گردش سالم قدرت را به حاشیه برده است.

مستند «اقدامات فعالانه» ساخته جک برایان در سال ۲۰۱۸ به این وضعیت توجه دارد و تلاش می‌کند نقش مهم و کلیدی روسیه و ولادیمیر پوتین را در این نظام مخفی تشریح کند. ولادیمیر پوتین با ایجاد یک شبکه تبلیغاتی، اقتصادی و شبه مافیایی تحت تسلط مطلق خود، به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران تلاش می‌کند تا کشورش را شبیه به یک شرکت اداره کند. شرکتی که یک مغز متفکر و مالک نهایی دارد. پوتین با به وجود آوردن دولتی مخفی، بجای اثرگذاری بیرونی و رسمی، تلاش دارد تا از درون رقبایش را تخریب کند و در منازعات داخلی کشورها، نقشی مؤثر و تعیین کننده ایفا کند.

 پوتین در شوروی سابق مأمور کاگ‌ب، سازمان اطلاعات و امنیت شوروی بود. تخصص او ارتباط‌گیری با نیروهای امنیتی خارج از شوروری بوده است؛ اشخاصی که تلاش می‌کردند در جنگ اطلاعاتی غرب و شرق با آنچه اقدامات فعالانه می‌خواندند دست بالا را داشته باشند. این تجربه برای پوتین تبحری کم نظیر و ارتباطاتی ارزشمند ایجاد کرده است تا بتواند بر جهان امروز اثرگذار باشد. پوتین با این شاکله سیاسی، روسیه نوین خود را پدید آورده است. او که از تجزیه شوروی به مانند بسیاری از مردم روسیه احساس تحقیر می‌کرد، رسالت خود را بازگردان قدرت روسیه بزرگ تزاری تعریف کرد. قدرتی که بتواند از کنفدراسیون روسیه یک امپراطوری عظیم بسازد که در معادلات سیاسی نقش اصلی را ایفا کند.

 مشکل اصلی روسیه این است که با اقتصاد بسته و فاسد خود توان رقابت با قدرت‌های دیگر را ندارد. از دیگر سو موازنه قدرت در عرصه نظامی نیز میان آمریکا و روسیه شکسته شده است و روسیه توان رقابت نظامی هم ندارد. از اینجاست که روایت مستند «اقدامات فعالانه» آغاز می‌شود و فیلم توضیح می‌دهد که چگونه پوتین با تک صدایی در درون مرزها، مسلط شدن بر جمهوری-های جدا شده از شوروی سابق و از همه مهمتر با ارتباط‌گیری شبکه مافیایی ثروتمندان متحد خود، با سیاستمداران خاصی در غرب که اغلب ضد جهانی شدن، اتحادیه‌های بین المللی و توافقات جهانی هستند، بر سیاست کشورهای غربی به خصوص آمریکا اثر می‌گذارد و قدرت خود را بر جهان استیلا می‌بخشد.

فیلم به طور مشخص در این روایت نشان می‌دهد که در پس شکاف‌های سیاسی و فرهنگی غرب، پوتین نقش اصلی را ایفا می‌کند. از همین زاویه هم هست که فیلم به انتخابات سال ۲۰۱۶ می‌رسد و نشان می‌دهد چگونه روسیه به عمیق‌ترین لایه‌های سیاست در آمریکا نفوذ کرده و بر دموکراسی و نظام سیاسی آن کشور اثرگذاشته است. فیلم در تحقیقی مفصل این نکته را تشریح می‌کند که این اثرگذاری از سال‌ها پیش با ارتباطات اقتصادی و شخصی زمینه سازی شده‌اند. پوتین در سناریویی پیچیده بازیگران سیاسی خاصی را وادار به ایفای نقشی کرد که مورد نظر خودش بود. افرادی که شاید مهمترین آنها دونالد ترامپ است. مردی که بنا به مستندات این فیلم ستایشش از پوتین بیشتر از تحسین انسانی قدرتمند و قاطع، ریشه در ارتباطاتی اقتصادی و حتی اخاذی-های شخصی و خصوصی داشته است.

البته «اقدامات فعالانه» فیلمی بی طرف نیست. مستندی است که از جایگاه و نقطه نظر کمپین حزب دموکرات آمریکا به مسئله نگاه می‌کند. فیلم دو شخصیت را مقابل هم قرار می‌دهد: هیلاری کلینتون و ولادیمیر پوتین. از زمانی که هیلاری وزیر امور خارجه دولت اوباما بود، با پوتین ارتباطی تنش‌زا داشت و تلاش می‌کرد جهان را متوجه خطر پوتین کند. فیلم نشان می‌دهد که به همین علت پوتین انگیزه‌ای قوی داشته است برای اینکه از ریاست جمهوری هیلاری کلینتون جلوگیری کند. پوتین در این راه از بهترین مهره خود در آمریکا یعنی دونالد ترامپ بهره برد و موفق شد بزرگترین دولت رقیب خود را از درون به دولتی همدست و متحد تبدیل کند. دولت ترامپ آشکارا به قدرت رسیدن خود را مدیون اقدامات فعالانه پوتین بود. فیلم در پی این است که پوتین را به عنوان ویروسی ویرانگر در درون دموکراسی غربی نشان دهد. کسی که دارد از درون دموکراسی را پوک می‌کند. فارغ از نقاط ضعف و قوت «اقدامات فعالانه»، این فیلم-مقاله تصویر جذاب و روشنگری است از آنچه در زیر لایه سیاست جهان در حال رخ دادن است. تصویری است از آنچه واقعا سیاست را مبتذل کرده است اما توانسته مدل‌های موازنه قدرت را دگرگون سازد.

تماشای «اقدامات فعالانه» در نماوا