مجله نماوا، رضا صائمی

«اقامت در خانه» را باید اثری بینا ژانری دانست که قصه آن بین واقعیت و فانتزی برساخته می‌شود و سویه‌های سورئالیستی آن با جلوه‌های ویژه کامپیوتری، فیلمی مهیج هم از آن ساخته که البته قرار است در نهایت با نوعی فلسفه زندگی و روانشناختی مرتبط با آن گره خورده و پیامی اخلاقی را به انسان مدرن امروزی منتقل کند. از این حیث تماشای فیلم برای مخاطب ایرانی که یک تراژدی تاریخی و اجتماعی را تجربه می‌کند و ملال و افسردگی بر روح جامعه حاکم است می‌تواند جذاب‌تر و حتی درمانگر باشد. از سوی دیگر «اقامت در خانه» واجد موقعیت و مفاهیم متافیزیکی بوده و با قصه‌ای از عالم روح هم در هم تنیده شده است.

داستان فیلم درباره یک روح سرگردان است که موقتاً در کالبد نوجوانی به نام مین قرار می‌گیرد که به تازگی خودکشی کرده است. او صد روز فرصت دارد که علت مرگ مین را کشف کند و زندگی او را تغییر دهد. در واقع ردپای متافیزیک و عالم روح در اینجا نه قرار است فیلم را در ذیل ژانر وحشت قرار دهد و نه قرار است از عوالم معنوی و آخروی مثلا جهان پس از مرگ سخن به میان می‌آید. بلکه اینجا همه عناصر و مولفه‌ها و مفاهیمی که مقوله مرگ را صورت‌بندی می‌کند قرار است در نهایت به فهم بهتر و رهایی‌بخش زندگی کمک کند و در خدمت تبیین و ترویج زندگی قرار بگیرد.

فیلم محصول سال ۲۰۱۸ کشور تایلند به کارگردانی پارکپوم وونگپوم است که اقتباس ادبی هم محسوب می‌شود با الهام از رمان «رنگارنگ» به قلم اتو موری ساخته شده است. ضمن اینکه «اقامت در خانه» را می‌توان در ذیل سینمای نوجوان هم قرار داد که مصائب و مسائل رفتاری و تربیتی در این دوره به ویژه بحران هویت را در یک ساختار فانتزی روایت می‌کند و کارکردهای تراپی هم دارد. گرچه نمی توان فیلم را صرفا به سینمای نوجوان محدود کرد. فیلم بیشتر ناظر به رویکردهای عرفانی-روانشناختی مرتبط به مهارت‌های خودیاری در زندگی فردی است که رگه‌هایی از خوانش فلسفی و الهیاتی هم در آن پیداست تا این پیام فلسفی-اخلاقی را بازنمایی کند که زندگی انسان در این جهان یک تجربه گذرا و موقت است و از این حیث رنج‌های آن هم رنج موقت است.

خودکشی مین و فرصت دوباره دادن به او برای کشف دلایل خودکشی در واقع هم نقدی به شرایط انسان مدرن امروزی دارد که دچار یاس و احساس نومیدی و پوچی است و میل به زیستن در او کم شده. ضمن اینکه خود مفهوم خودکشی نیز در نهایت به کشتن خود واقعی آدم‌ها به پای خواسته‌ها یا خطاهای شناختی در انتظاری که از زندگی دارد ربط پیدا کرده و قرار است مخاطب را به نوعی به بازگشت به خویشتن دعوت کند تا او برای ناکامی‌ها و رنج‌های خود معنایی جستجو یا دست و پا کند که او را به رستگاری هدایت کند؛ اینکه آدمی در این جهان سرگیجه‌آور و آشفته باید با مراجعه به درون خویش و مکاشفه درونی، معنا و راهی به رهایی و آرامش پیدا کند و زندگی خلاقانه و شادی برای خود خلق کند.

در نهایت مین در بازگشت دوباره به زندگی و تجربه زندگی پس از خودکشی، به بازتجربه تجربه‌های پیشین دست می‌زند، اما این بار با ذهن خودآگاهی که قرار است راز خودکشی‌اش را کشف کند. اما این مکاشفه در نهایت به کشف خود و خودشناسی منجر شده و او ریشه رنج‌ها و ناکامی‌ها و میل به خودکشی در خودش را می‌شناسد و با تجربه‌ای که به واسطه عشق به پاتا دختر همکلاسی‌اش پیدا می‌کند میل به زندگی نیز در او برانگیخته و تقویت می‌شود. البته مین در این مکاشفه در می‌یابند با همه نقدی که به خانواده‌اش دارد باز هم آنها را دوست داشته و باید قدرشان را بداند. همین حس و حال به ترمیم رابطه سرد و بدبینانه او با مادرش کمک کرده و حالش را بهتر می‌کند. اما فراتر از همه رمز و رازهایی که مین در مکاشفه موقت خود بدست می‌آورد فهم موقت بودن زندگی مهمترین دلیل و معنایی او برای حس زیستن و خوشبختی اوست. خانه در عنوان «اقامت در خانه» در واقع استعاره و ارجاعی نمادین از یک موقعیت بزرگتر یعنی کل جهان است و فیلم قرار است حول محور این معنا، مخاطب را به این نگره و نگرش دعوت کند که راز شاد زیستن و شکوفایی در این دنیا فهم این معناست که دنیا و زندگی موقت است.   

تماشای «اقامت در خانه» در نماوا