مجله نماوا، فرهاد خالدی نیک
دوستداران دنیای توپ گرد، اتو ریهاگل را به خوبی میشناسند. سرمربی بزرگ آلمانی که شاهکاری بزرگ خلق کرد و توانست در عین ناباوری تیم ملی فوتبال یونان را به مقام قهرمانی جام ملتهای اروپا برساند. در مستند ورزشی «پادشاه اوتو» لحظاتی تماشایی از زندگی ورزشی این چهره شاخص فوتبال جهان، به تصویر در آمده است. مستندی محصول سال ۲۰۲۱ کشورهای آمریکا، انگلستان و یونان به کارگردانی کریستوفر آندره مارکس که با دوبله فارسی در نماوا قابل تماشا است.
فیلم با نقل قولی از کتاب ادیسهی هومر و تصاویری از حضور اتو ریهاگل در استادیوم پاناتنائیک شهر آتن آغاز میشود. حضوری که با آن نماها و حرکات دوربین از پشت قهرمان فیلم، به گونهای طراحی و صحنهپردازی شده که شمایل یک اسطوره را در ذهن متبادر میکند. اسطورهای در ورزشگاهی که یادآور اسطورههای باستانی یونانیها است. اسطورهی امروز یونانیها اما نه یک یونانی، که یک آلمانی است. یک آلمانی منضبط و سختکوش که به یونان آمد، ماموریت تاریخی خویش را بر عهده گرفت و معجزهای آفرید که در تاریخ این کشور جاودان باقی خواهد ماند.
کریستوفر آندره مارکس برای معرفی بهتر و بیشتر ریهاگل، به کمی دورتر میرود. به سالهای آغازین زندگی او در شهر اسن آلمان. سالهایی که زندگی اهالی این شهر کاملاً تحت تاثیر اتفاقات جنگ جهانی دوم و بمباران متفقین بوده و به شکلی سخت و متفاوت رقم خورده است. ریهاگل خودش در مقام توصیف آن شرایط دشوار بر میآید و ضمن یادآوری آن چه که در دوران جنگ و پس از جنگ بر سر او و خانوادهاش آمده، از دلایل گرایشش به فوتبال پرده بر میدارد. فوتبال میتوانست او و همنسلانش را از آن شرایط اسفناک رها کند و او از این فرصت به نحو احسن استفاده کرده است. فیلم با نمایش تصاویری آرشیوی از اوضاع آن روزهای آلمانها و فوتبال بازی کردن نوجوانان، ما را با نریشن همراه میکند و علاوه بر نکات ورزشی، اطلاعات عمومی مخاطب را نیز ارتقاء میبخشد. این اطلاعات باارزش، به ویژه آنجا که از تفاوتهای یونانیها و آلمانیها سخن به میان میآید، جلب نظر میکند. آن جا که یونانیها خود از خصوصیات اخلاقی و روحیات مردمانشان پرده بر میدارند و اعتراف میکنند که در مقایسه با آلمانیها، به نظم و انضباط، اهمیت کمتری میدهند و دوست دارند کارها را به تعویق بیندازند. در چنین شرایطی مرد آلمانی به کشوری میآید که رئیس فدراسیونش تیم ملی فوتبالشان را به یک سیرک سیار تشبیه میکند. سیرکی که ریهاگل وظیفه نظم دادن و شخصیت بخشیدن به آن را بر عهده گرفت و تیم را برای کسب اولین پیروزی تاریخش در جام ملتهای اروپا راهی پرتغال کرد. ریهاگل که رویای زندگیاش، سرمربیگری تیم ملی فوتبال آلمان بود حالا رویاهای بزرگش را در قالب تیم ملی یونان جستوجو میکرد. تیمی که فاقد ستارههای بزرگ و بازیکنان نامی و تاثیرگذار بود و اعضایش فاقد اعتماد به نفس و خودباوری لازم به نظر میرسیدند. حتی مردم یونان نیز تیم ملیشان را باور نداشتند و ورزشگاههای خالی، نشان از ناامیدی مطلق یونانیها از تیم ملی کشورشان داشت. ریهاگل اما تمام اینها را نادیده گرفت و تلاش کرد با تکیه بر برنامهریزی دقیق و تاکتیکهای فوتبالی، ماموریت تاریخیاش را به سرانجام برساند.
ماموریتی که در کمال شگفتی با موفقیت انجام شد و یونان در کشور پرتغال به مقام قهرمانی یورو ٢٠٠۴ رسید. قهرمانیای که در طول فیلم به خوبی به آن پرداخته میشود تا حتی جوانانی که آن بازیها را به چشم ندیدهاند، به درستی از کم و کیف ماجرا آگاه شوند. ماجرایی که بسان معجزه در سالهای ابتدایی قرن بیستویکم به وقوع پیوست و نام اتو ریهاگل را جاودانه ساخت. او تنها با تاکتیک دفاع چند لایه و حمله کنترل شده، میتوانست شانس یونان برای کسب موفقیت را زیاد کند و به خوبی از پس این کار برآمد.
حسن فیلم در این است که در این راه از تصاویر آرشیوی دیدنی و کمتر دیده شدهای بهره میگیرد. تصاویری که با پخش بخشهایی از صحبتهای بازیکنان و مربیان یونانی همراه میشود تا تصویر دقیقتری از وقایع رخ داده، پیش روی مخاطب قرار دهد. بازیکنانی که حالا به جرگهی پیشکسوتان پیوستهاند و تماشای چهره و حال و هوای کنونیشان خالی از لطف نیست. در عین حال در دوبله فارسی، صدای محمدرضا احمدی به مدد تصاویر آمده تا ناخوداگاه میزان هیجان صحنههای ورزشی بالاتر رود.
در جایی از فیلم به جملهای قابل تامل اشاره میشود: «فوتبال در واقع بازتابی از جامعه است». مستند «پادشاه اوتو» این واقعیت را به خوبی نشان میدهد. واقعیتی که بارها در کشور خودمان و در موقعیتهای اجتماعی مختلف، اثبات شده و دیدهایم که چگونه رخدادهای اجتماعی و حتی سیاسی، در نتایج تیمهای فوتبالمان تاثیرگذار هستند. سوژهای که به نظر میرسد حتی میتواند دستمایه ساخت یک مستند ورزشی جالب توجه توسط مستندسازان ایرانی قرار گیرد. مستندسازانی که کاش بیش از پیش سوژههای ناب فوتبالی را در دستور کار قرار دهند. مستندهایی که اگر با کیفیت و درایت بیشتری ساخته شوند حتی قابلیت دیده شدن و افتخارآفرینی در جشنوارهها و بازارهای جهانی را دارا هستند. به عنوان نمونه اتفاقاتی که در طول دوران حضور کارلوس کیروش در فوتبال ایران رقم خورد و تاکتیک مناسب و ذهنیت برندهای که در میان بازیکنان تیم ملی شکل گرفت، میتواند سوژههای بکری را در اختیار مستندسازان قرار دهد.
اتو ریهاگل اولین مربی خارجی بود که با تیم ملی کشوری دیگر، قهرمان اروپا شد. آلمانی منضبطی که بعد از قهرمانی با یونان، با آن که پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی کشورش را دریافت کرده بود، تصمیم گرفت در یونان بماند و اسطورهی یونانی لقب گیرد. یونانیهایی که یکی از آنها در پایانبندی فیلم پیشنهاد میدهد که تندیس ریهاگل را میان اسطورههای بلند آوازهی یونان باستان، در استادیوم پاناتنائیک قرار دهند. آلمانی نامداری که نامش با یونان و یونانیها گره خورده است و تا همیشه پادشاه یونانیها باقی خواهد ماند!