مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

پیش از آن که تیلور شریدان برای نئو وسترن «اگر سنگ از آسمان ببارد» (۲۰۱۶) نامزد اسکار بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی شود؛ و در کنار جان لینسون یکی از خالقان «یلواستون» (۲۰۱۸ تا حالا)، سریال پرطرفدار پارامونت نت‌ورک باشد، تقریباً ۲۰ سال را به‌عنوان یک بازیگر کارهای تلویزیونی گذراند و به دنبال نقش‌هایی از نوع گاوچران‌ها/کابوی‌های امروزی بود. شریدان ۵۱ ساله با سوارکاری و طناب زدن در نواحی زراعی تگزاس بزرگ شد و قبل از این که به حرفه نمایش علاقه‌مند شود، تصور می‌کرد زندگی خود را با رفتن از مزرعه‌ای به مزرعه دیگر خواهد گذراند. در عوض، او در تلویزیون نقش آدم‌های سرسخت و مردان قانون را بازی کرد.

شریدان از زمانی که به پشت دوربین رفته، سعی کرده است مطمئن شود بازیگران نقش‌های مکمل که در به تصویر کشیدن‌ شخصیت‌‌های عجیب و غریب و نامعمول تخصص دارند، خیلی گسترده‌تر از خودش نقش آدم‌های سرسخت و مردان قانون را بازی کنند. شریدان از «سیکاریو» اولین فیلمنامه‌ خود که به پرده سینما راه پیدا کرد تا به امروز، راوی داستان‌های جنایی پیچیده‌ در مناطقی بوده است که وضعیت قانون در آنجا خیلی مشخص نیست و شامل مردان و زنان قوی می‌شود که برای محافظت از میراث خود می‌جنگند.

تیم مک‌گرا و ایزابل می در سریال ۱۸۸۳
تیم مک‌گرا و ایزابل می در «۱۸۸۳»

حتی سریال عامه‌پسند «یلواستون» – درباره مبارزات قدرت در اطراف یک مزرعه وسیع در مونتانا – به اختلافات مالکیت بین دامداران همیشگی، سرمایه‌گذاران ثروتمند که می‌خواهند زمین‌‌های گسترده را به استراحتگاه‌های سطح بالا تبدیل کنند و مردم بومی که برای حفظ زمین می‌جنگند، می‌پردازد.

«یلواستون» موفقیت بزرگی را برای پارامونت به همراه داشته است. هر اپیزود این سریال که پخش فصل چهارم آن ماه پیش به پایان رسید، به‌طور متوسط ​​بیش از هفت میلیون بیننده در یک روز داشت. (با در نظر گرفتن آمار تماشاگرانی که هر اپیزود را با تأخیر می‌دیدند، این تعداد به ۱۱ میلیون تماشاگر برای هر اپیزود می‌رسید.)

هرچند منتقدان خیلی از «یلواستون» استقبال نکرده‌اند، اما بازتاب خوب سریال بین تماشاگران، وایاکام‌سی‌بی‌اس، شرکت مادر پارامونت را تشویق کرد روی مجموعه‌های تلویزیونی بیشتری شبیه سریال شریدان کار کند، سریال‌هایی مانند درام جنایی «شهردار کینگزتاون» که از پارامونت پلاس پخش شد. از دیگر کارهای در دست ساخت می‌توان به «۶۶۶۶»، اسپین‌آف «یلواستون»؛ «مرد زمین» سریالی درباره دکل‌های نفتی تگزاس؛ و «کانزاس سیتی» یک سریال جنایی دیگر با بازی سیلوستر استالونه اشاره کرد.

تازه‌ترین مجموعه تلویزیونی شریدان، یکی دیگر از اسپین‌آف‌های «یلواستون» است: سریال «۱۸۸۳» که پخش آن از ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱ از پارامونت پلاس شروع شد و شامل ۱۰ اپیزود است. سریال جدید نگاهی به تاریخچه مزرعه دارد و ماجراهای جیمز داتون (تیم مک‌گرا)، همسرش مارگارت (فیث هیل) و دختر بزرگ آن‌ها السا (ایزابل می) را در حالی دنبال می‌کند که با کاروانی از دلیجان و گاری، از تگزاس به سمت خانه جدیدشان در مونتانا حرکت می‌کنند و در راه با خطرات و اتفاقات ناخوشایندی روبرو می‌شوند.

شریدان در این گفت‌وگو درباره هدف خود از ساخت سریال «۱۸۸۳» و مسیر کاری خود که عمدتاً تلاش برای گسترش درک مخاطبان خود از گاوچران‌ها و غرب آمریکاست، صحبت می‌کند.

تیلور شریدان و سام الیوت در سریال ۱۸۸۳
تیلور شریدان و سام الیوت

چرا اولین اسپین آف «یلواستون» را به یک پیش‌درآمد تبدیل کردید و چرا داستان را این‌قدر عقب بردید؟

پیشگامانی که به غرب آمریکا مهاجرت کردند هرگز به‌درستی به تصویر کشیده نشده‌اند. خیلی از آن‌ها از اروپای مرکزی، اروپای شرقی و آسیا آمده بودند و راهنماهایی را استخدام کردند تا آن‌ها را به غرب ببرند. آن‌ها زبان انگلیسی بلد نبودند، هرگز اسب ندیده بودند، هرگز اسلحه در دست نگرفته بودند و نمی‌دانستند این سرزمین عملاً به گروه دیگری از مردم تعلق دارد، اما بومیان آمریکا بزرگ‌ترین تهدید برای این کاروان‌ها نبودند. اگر به عوامل اصلی مرگ در طول مسیر نگاه کنید، دلیل اول افتادن از دلیجان بود. دلیل دوم بیماری بود. دلیل سوم راهزنان بودند. بومیان آمریکا ششمین دلیل بودند.

داستان‌های مبتنی بر دلیجان و گله رشته اصلی‌ ژانر وسترن هستند. بین قصه‌های وسترن با موضوع سفر جاده‌ای وسترن کدام یک را بیشتر دوست دارید؟

سریال «لونسام داو» برای من خیلی تأثیرگذار بود. مطلقاً هیچ ایده‌ای نداشتم که قرار است چه کار کنم. همیشه فکر می‌کردم بالاخره در جایی گاوچرانی می‌کنم. قبل از آن فکر می‌کردم شاید به دانشگاه بروم یا در ارتش ثبت نام کنم، اما واقعاً نمی‌خواستم یک نظامی باشم. بعد، دو شب قبل از رفتن به دانشگاه، «لونسام داو» برای اولین بار پخش شد. من کتاب را خوانده بودم و چیزی که آن‌ها فیلمبرداری کردند، چیزی بود که تصور کرده بودم. گفتم: «حالا می‌دانم که می‌خواهم چه کار کنم: می‌خواهم این کار را انجام دهم.»

این نسخه من است؟ نه عامدانه، اما حدس می‌زنم می‌تواند کمک کند. درحالی‌که این داستان قطعاً عناصر رمانتیک و شاعرانه دارد، واقعاً تلاش می‌کنم به مردم نشان دهم اوضاع چگونه بود. بعضی وقت‌ها فوق‌العاده زشت و خطرناک و خشن بود.

هنوز با گاوچران‌ها می‌چرخید. آیا زیاد وسترن تماشا می‌کنند؟

اوه، تنها چیزی است که تماشا می‌کنند. (می‌خندد.) هر گاوچرانی که می‌شناسم یک نسخه از «لونسام داو» را دارد و ۷۰۰ بار آن را دیده است! آن‌ها جز داستان گاوچران‌ها چیزی تماشا نمی‌کنند.

سریال ۱۸۸۳
«۱۸۸۳»

شما کار در هالیوود را به‌عنوان بازیگر در سریال‌هایی مثل «فرزندان آشوب» و «ورونیکا مارس» شروع کردید. وقتی شروع به نوشتن فیلمنامه‌های خود کردید، کسی در آن برنامه‌ها را در قالب مربی در کنار خود داشتید؟

صادقانه بگویم؟ مربی من کورمک مک‌کارتی بود. مربیان من لری مک‌مرتری و تونی موریسون و گابریل گارسیا مارکز و جان اشتاین بک بودند، همه نویسندگانی که من را تحت تأثیر قرار دادند. هیچ‌وقت در زندگی‌ام در کلاس فیلمنامه نویسی شرکت نکرده‌ام. بیشتر کارهای تلویزیونی که انجام دادم خیلی خوب نبودند. هیچ‌وقت یک کارگزار لوکس نداشتم، بنابراین هرگز نتوانستم فیلمنامه‌های واقعاً خوب بخوانم. وقتی بازیگری را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم داستان‌های خودم را تعریف کنم، بیشتر فیلمنامه‌هایی را که برای آن‌ها تست بازیگری داده بودم و تعدادی از آن‌ها را که بازی کرده بودم، در حدوداً چهار روز دوباره خواندم. به خودم گفتم: «اشکال ندارد، نمی‌دانم چگونه این کار را انجام دهم، اما چهار روز فقط به خودم یادآوری کردم چگونه این کار را نکنم.»

از این کار چه برداشتی داشتید؟ با کارتان چه هدفی را دنبال می‌کنید؟

امیدوارم کارم بازتابی صادقانه از دنیا باشد و حسی واقعی را منتقل کند. سعی می‌کنم دیالوگ‌هایی بنویسم که فکر می‌کنم از دهان مردم بیرون می‌آید و باورپذیر است، اما دوست دارم کمی آن را برجسته کنم. تلاش می‌کنم کمی بی‌زمان به نظر برسد. وقتی یک فیلمنامه می‌نویسم سعی می‌کنم یک کتاب بنویسم. وقتی یک برنامه تلویزیونی می‌سازم، تلاش می‌کنم یک فیلم سینمایی بسازم.

ایزابل می در سریال ۱۸۸۳
ایزابل می در «۱۸۸۳»

با توجه به محبوبیت «یلواستون» به این فکر کرده‌اید که تا کجا آن را ادامه بدهید؟

خوب، می‌دانم چگونه به پایان می‌رسد. برای آن پایان می‌نویسم. قبل از این که داستان حرکت خود را از دست بدهد تا حدی زیادی می‌توان دست و پا زد. شما نمی‌توانید یک داستان را فقط به این دلیل که موفق است در حالت خنثی قرار دهید. ممکن است من بتوانم چند سال یک داستان را تعریف کنم، اما شما قرار نیست ۹ فصل آن را ببینید. به‌هیچ‌وجه.

قصد دارید با کارهایی مانند «۱۸۸۳» همچنان در آن دنیا حرکت کنید؟

خودم را محدود نمی‌کنم. من مجذوب پراکندگی غرب هستم، چون بیشتر عمرم را در آنجا گذرانده‌ام. مدتی در نیویورک زندگی کردم. از بودن در آنجا لذت بردم، اما اگر بخواهم درمورد آن بنویسم، از نگاه یک غریبه خواهد بود. دوست دارم در فضای باز باشم. واقعاً دوست دارم از دوربین به‌عنوان یک قلم‌مو استفاده کنم و اعتقاد دارم خیلی کم پیش آمده است وسعت این کشور را ببینید. در حال حاضر این چیزی است که من را بیشتر مجذوب خود می‌کند.

سریال ۱۸۸۳

متن‌های شما مضامین مشترکی دارند. «یلواستون» درباره زمین‌داران قدرتمند است و «اگر سنگ از آسمان ببارد» درباره دو مرد است که به‌زحمت گلیم خود را از آب بیرون می‌کشند، اما هر دو درباره آدم‌هایی هستند که از دست دادن بخشی از میراث خود را وحشتناک می‌دانند. چرا دوست دارید این داستان را ادامه دهید؟

نمی‌دانم این یک ترس کاملاً آمریکایی است یا فقط یک ترس انسانی: این ترس که یک شیوه از زندگی به پایان برسد. زمان کافی را در جای دیگری صرف نکرده‌ام تا بدانم، اما این چیزی است که در حال حاضر سیاست ما را هدایت می‌کند. فکر می‌کنم موضوع بسیار بزرگی است، ترس از دست دادن کسی که دوستش دارید یا مکانی که دوستش دارید. این حس کاملاً جهانی است.

تعجب نمی‌کنید با وجود محبوبیت «یلواستون» بین مردم، مطالب زیادی درباره آن نوشته نمی‌شود؟ سریال شما خیلی در رادار گفتگوهای جوایز یا در لیست منتقدان نیست.

اوه، اهمیتی نمی‌دهم. (می‌خندد.) برایم مهم نیست که منتقدان از آن متنفر باشند و برایم مهم نیست که آن را دوست داشته باشند. دلخور نیستم، فقط اهمیتی نمی‌دهم. من سریال را برای آن‌ها نمی‌سازم، برای مردمی می‌سازم که این زندگی را دارند. «یلواستون» مخاطبان خیلی زیادی دارد چون بسیاری از مردم عاشق وسترن هستند.

فکر می‌کنم یکی از دلایل استقبال نکردن منتقدان از «یلواستون» این است که من قوانین داستانی زیادی را زیر پا می‌گذارم. پی‌رنگ را بدون هیچ دلیل مشخص جز آنچه خودم می‌خواستم و سرگرم‌کننده است، پیش می‌برم. آدم‌هایی که متوجه می‌شوند کار را کاملاً می‌پذیرند و آدم‌هایی که سعی می‌کنند با نگاه انتقادی به سریال نگاه کنند، یک آشفتگی می‌بینند، اما این چیزی است که من درباره «یلواستون» دوست دارم، روشی که از اغراق و تصنع به ملودرام، به درام و به‌ خشونت تبدیل می‌شود. مثل این است که تمام وسترن‌های قدیمی و جدید و سوپ اپراها با هم در مخلوط‌کن ریخته شده‌اند؛ و بله من فکر می‌کنم این باعث عصبانیت و تعجب برخی از کسانی می‌شود که داستان‌سرایی را بررسی می‌کنند. آن‌ها نمی‌فهمند چرا این سریال این‌قدر موفق است. دلیلش این است: نقش‌آفرینی‌ها نامتعارف است و لوکیشن فوق‌العاده است و ما به دنیایی نگاه می‌کنیم که هیچ‌کس واقعاً آن را نمی‌شناسد.

سام الیوت در  سریال ۱۸۸۳
سام الیوت در «۱۸۸۳»

آیا این روزها با در نظر گرفتن توجه دقیق مردم به بازنمایی فرهنگی در رسانه، ساختن کارهای وسترن سخت‌تر است؟ شما مطمئناً از روایت داستان‌هایی درمورد مهاجران و مردم بومی ابایی ندارید.

درنهایت، چیزی که باید پرسید این است: چه داستانی می‌گویید و چرا آن را می‌گویید؟ اگر آینه را رو به دنیا نگه دارید و آن را با دقت منعکس کنید، چه کسی اهمیت می‌دهد دیگران چه فکر می‌کنند؟ شما باید داستان‌هایی را بگویید که برایتان مهم هستند. من این آزادی را دارم که این کار را انجام دهم و بنابراین همین کار را خواهم کرد.

من بدون دستور کار وارد این چیزها می‌شوم و با واکنش‌های هر دو طرف روبرو می‌شوم. بعضی‌ها «یلواستون» را می‌بینند و شکایت دارند این یک سریال با نگاه ایالت‌های قرمز است و بعد اگر یکی از شخصیت‌های من یک فعال حقوق حیوانات باشد، نیمی دیگر فکر می‌کنند من یک کمونیست هستم. برای من، این فقط دنیاست: همین است که هست.

نمی‌توانم تحمل کنم برای چیزی که به من می‌گوید چگونه فکر کنم پول بپردازم یا وقت بگذارم، حتی اگر با آن موافق باشم. بله تغییر اجتماعی از هنر ناشی می‌شود، اما از بحث و گفت‌وگو هم می‌آید. هنر قرار است جرقه گفت‌وگوهایی را بزند که بر تغییر تأثیر می‌گذارد. من سعی می‌کنم نماینده هر دو طرف باشم، حتی طرف‌هایی که با آن‌ها موافق نیستم. ما با وسترن‌ها باید بتوانیم به گذشته‌ خود نگاه کنیم و سؤال کنیم، اما هر چیزی که در ایالات متحده، از اولین باری که یک فرد از اروپای غربی به اینجا رسید، یک تراژدی نیست. از هر طرف که نگاه کنید هم تراژدی‌ها‌ بودند و هم پیروزی‌ها. تاریخ هرگز آن‌طور که ما سعی می‌کنیم در بازگویی‌ها روایت کنیم، تمیز نیست. دوست دارم اجازه بدهم بازگویی من از تاریخ کثیف باشد.

منبع: نیویورک تایمز (نوئل موری)

تماشای سریال «۱۸۸۳» در نماوا