مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

الیویا کلمن و دیوید تیولیس سربه‌سر هم می‌گذارند و جوری جملات یکدیگر را به‌راحتی تمام می‌کنند که بلافاصله ما را به یاد همکاری تلویزیونی جدید آن‌ها می‌اندازد. به‌جز این، آن‌ها در زندگی واقعی ازدواج نکرده‌اند و ضمناً مجرمین محکوم به زندان نیستند.

در عوض، الیویا همسر اد سینکلر، نویسنده و خالق سریال کوتاه قاتلین باغچه (Landscapers) از اچ‌بی‌او و اسکای است که دسامبر ۲۰۲۱ پخش شد. کلمن و تیولیس در این مجموعه تلویزیونی چهار اپیزودی نقش یک زوج به‌ظاهر موقر و آرام با رازی تاریک را بازی می‌کنند.

در سال ۲۰۱۴، کریستوفر و سوزان ادواردز برای قتل پاتریشیا و ویلیام ویچرلی، پدر و مادر سوزان که در ۱۹۹۸ در خانه خود در نزدیکی منسفیلد به ضرب گلوله کشته شدند، به زندان افتادند. ادواردزها کمی پس از قتل‌ها به فرانسه گریختند و در آنجا ماندند تا زمانی که پولشان تمام شد. بعد آن‌ها درحالی‌که بیش از یک دهه از جنایت گذشته بود خود را به پلیس بریتانیا تسلیم کردند.

الیویا کلمن و دیوید تیولیس در سریال قاتلین باغچه
الیویا کلمن و دیوید تیولیس در «قاتلین باغچه»

این یک داستان عجیب و غریب است، حتی در بازاری که همین حالا از انبوه درام‌های جنایی واقعی اشباع شده است، اما سینکلر و ویل شارپ، کارگردان سریال به غرابت داستان ادواردز تکیه نمی‌کنند. از نورپردازی شدید و بازگویی‌های دراماتیک تا یک تیراندازی کامل که زوج را مثل کابوی‌های وسترن تصور می‌کند، از همان ابتدا مشخص است که این چیزی متفاوت با یک داستان جنایی واقعی است که تاکنون دیده‌اید.

دیوید درباره رویکرد سبک‌شناختی سینکلر و شارپ می‌گوید: «فکر نمی‌کنم قبلاً چنین کاری انجام شده باشد. سریال دائماً غافلگیرکننده است. شما در هر لحظه هرگز واقعاً نمی‌توانید پیش‌بینی ‌کنید بعد چه اتفاقی می‌افتد. از صحنه‌ای به صحنه دیگر و گاهی اوقات از نمایی به نمای دیگر، فکر می‌کنید، “اوه، قرار است این اتفاق بیفتد” و بعد داستان به جایی کاملاً متفاوت می‌رود. من فکر می‌کنم. این نگاهی کاملاً جدید است، مطمئناً در این ژانر جدید است.»

پاسخ دیوید درست زمانی به پایان می‌رسد که الیویا بعد از این که برای خود نوشیدنی می‌ریزد به صندلی تکیه می‌دهد. او درحالی‌که کفش‌هایش را درمی‌آورد و برای بحث بیشتر درمورد سریال آماده می‌شود، به شوخی می‌گوید: «من با همه‌ چیزهایی که دیوید گفت موافقم.»

او ادامه می‌دهد: «جنایت واقعی خیلی محبوب و پربیننده است. مردم این‌جور داستان‌ها را دوست دارند، اما معلوم شد که می‌توان این کار را به روشی کمی متفاوت انجام داد. در این سریال شما هرگز واقعاً در هیچ لحظه‌ای پیش‌بینی نمی‌کنید بعداً قرار است چه اتفاقی بیفتد.»

کلید این مسئله چیزی است که سینکلر از آن به‌عنوان «میث» یاد می‌کند – جایی که در آن داستان «عادی» به روش‌های عجیب و اغلب غیرمنتظره‌ تغییر می‌کند و در مسیری دیگر می‌افتد، شیوه‌هایی که در نقاط مختلف سریال حتی دیوار چهارم را می‌شکند.

 الیویا کلمن در سریال قاتلین باغچه
الیویا کلمن

دیوید می‌گوید: «نسخه‌ای خیلی جدی از داستان آن‌ها در دسترس بود، نسخه‌ای که دلخراش بود، کاملاً در حوزه رئالیسم می‌گنجید، اما بعد این داستان به قلمرو “میث” نفوذ می‌کند و ناگهان مثل بازی در نقش شخصیت‌های مختلف می‌شود.»

الیویا توضیح می‌دهد: «شما در صحنه زندگی می‌کنید و بعد باید آن فضا را بشکنید» یا با صحبت کردن با پلیس در دوره‌ای متفاوت یا حتی نسخه‌های متفاوت از شخصیت‌های خودشان که رفتار آن با هر شهادت در لحظه، دیکته می‌شود. اساساً، آن‌ها به قول تیولیس «پاپت مستر» بازی می‌کنند.

الیویا هنگام بحث درباره «نسخه‌های روبات‌مانند» شخصیت‌های خود در سریال، به دیوید می‌گوید: «من واقعاً امیدوارم مردم این را بفهمند و فکر نکنند، “اوه، او چرند است.”»

اما هیچ خطری نیست که چنین اتفاقی بیفتد، نه در «قاتلین باغچه» یا هر چیز دیگری که کلمن در آن بازی می‌کند؛ و البته درمورد تیولیس نیز همین‌طور است. این دو برای هر جایزه‌ای، چه در سینما یا تلویزیون، نامزد شده‌اند و معمولاً نیز برنده می‌شوند. آن‌ها به‌جز نامشان، از خانواده سلطنتی بریتانیا هستند و نه‌فقط به این دلیل که هم نقش پادشاهان و هم ملکه‌ها را روی صفحه بازی کرده‌اند.

دیوید تیولیس در سریال قاتلین باغچه
دیوید تیولیس

اما این به آن معنا نیست که موفقیت هر پروژه همیشه تضمین شده است. دیوید می‌گوید: «این یک اتفاق نادر است که وقتی در حال بازی در کاری هستید بدانید که مسلماً، مسلماً خوب از کار درمی‌آید»، اما درباره «قاتلین باغچه»، او و الیویا هر دو می‌دانستند یک چیز خاص است.

دیوید ادامه می‌دهد: «تجربه ساخت این سریال به‌نوعی باعث شادی بود. هر روز که متوجه می‌شدیم در آن روز باید چه کاری انجام بدهیم، همیشه این حس را داشتیم که “من نمی‌توانم برای بازی در این صحنه صبر کنم.” هر صحنه خاص بود.»

حتی هولناک‌ترین لحظه‌های فیلمنامه نیز آرامش این زوج را به هم نمی‌زد. کلمن با لبخند می‌گوید: «وقتی بازی در یک صحنه‌ خیلی سنگین را تمام می‌کنید، با یک جور تخلیه هیجانی روبرو می‌شوید. می‌توانید در لحظه از خود متشکر باشید و گریه کنید و بعد واقعاً احساس می‌کنید، «آه، عالی است. می‌توانید گپ بزنید و بخندید.»

هرچند، این حالت، موضوع جدی سریال را تضعیف نمی‌کند. ادواردزها نه‌تنها برای قتل آماده هستند، بلکه دلایل پشت این کار خیلی قبل از این که کسی بمیرد، به ضربه‌های روحی اشاره دارد. پویایی قدرت این رابطه هم هست که باید در نظر گرفته شود.

در کل سریال «قاتلین باغچه»، کریستوفر و دیگران، سوزان را «شکننده» توصیف می‌کنند که حکایت دارد او نمی‌تواند با واقعیت رنج خود کنار بیاید. درست است که گریز او به فیلم‌های قدیمی کلید بقای اوست، اما نه این معنی که سوزان صرف نظر از اصول اخلاقی پشت کاری که انجام داد، به شیوه خود قوی نیست.

الیویا کلمن و دیوید تیولیس در سریال قاتلین باغچه
الیویا کلمن و دیوید تیولیس

الیویا می‌گوید: «این که آن‌ها به هر شیوه‌ای ۱۵ سال از خود محافظت کردند، خیلی نشان از شکنندگی ندارد. این قدرت فوق‌‌العاده‌ای است که هر روز صبح از خواب بیدار ‌شویم و بگوییم: “خدایا، این اتفاق افتاد.” من فکر می‌کنم هر دوی آن‌ها آرزو می‌کردند هرگز این اتفاق نمی‌افتاد، اما چیزی است که نمی‌توان جبران کرد.»

متأسفانه، به نظر می‌رسد ما هرگز متوجه نمی‌شویم ادواردزها چقدر از کاری که انجام دادند پشیمان هستند. نه دیوید و نه الیویا وقتی خود را برای بازی در نقش‌های خود آماده می‌کردند نتوانستند با این زوج صحبت کنند، اگرچه تیولیس می‌گوید اگر هم این اتفاق می‌افتاد کمک زیادی نمی‌کرد.

او می‌گوید: «همه این‌ها در فیلمنامه هست. مطمئن نیستم که می‌توانست برای ما مفید باشد که آن‌ها را ملاقات کنیم یا رونوشت دادگاه را بخوانیم، یا به ناتینگهام برویم و از خانه‌ای که قتل‌ها در آن اتفاق افتاد دیدن کنیم، یا هر یک از این موارد. بعضی وقت‌ها ممکن است کسی برای تحقیق درمورد چیز دیگری این کار را انجام دهد، اما برای این سریال ضروری نبود، چون همه‌چیز آنجا بود.»

اما اگر روزی به آن‌ها فرصت داده شود که با ادواردزها صحبت کنند، دیوید و الیویا چه خواهند گفت؟ تیولیس می‌خواهد از آن‌ها درمورد حقیقت چیزی که واقعاً اتفاق افتاد سؤال کند و از همه مهم‌تر، چطور با بعد از آن کنار آمدند؟ «آن ۱۵ سال بین قتل‌ها و اعتراف – هر روز صبح حتماً برای شما فوق‌العاده سخت بود. سلامت روانی شما چطور با چنین موقعیتی سازگار می‌شد؟»

کلمن می‌گوید: «سؤالی که من می‌پرسم و می‌دانم واضح است، این است که “هرگز آرزو می‌کنید این اتفاق نمی‌افتاد؟” البته، آن‌ها می‌گویند، بله، اما من واقعاً به این فکر می‌کنم اگر این اتفاق نمی‌افتاد، چه تصوری از زندگی‌شان داشتند.»

دیوید تیولیس در سریال قاتلین باغچه
دیوید تیولیس

فیلمنامه بدون این که خیلی آن را لو بدهیم، در یک نقطه همین سؤال را می‌پرسد و بررسی می‌کند که سوزان چگونه با تخیلش، خود و کریستوفر را آزاد می‌کند زیرا این تنها چیزی است که او وقتی خودشان را تسلیم پلیس می‌کنند واقعاً دارد. وقتی الیویا درباره آن صحنه صحبت می‌کند چشم‌هایش پر از اشک می‌شود و دیوید نیز اذعان می‌کند او هم هنگام فیلمبرداری آن نما که «یکی از زیباترین روزهای فیلمبرداری در تمام عمرم بود.» گریه می‌کرد.

در این لحظه، الیویا با جزئیات بیشتر درباره مشارکت همسرش صحبت می‌کند و دلبستگی او به این «شخصیت‌ها» را توضیح می‌دهد. «اد پنج سال روی این فیلمنامه کار کرد و عاشق داستان عاشقانه آن‌ها بود. او آن را خیلی زیبا نوشت، برای همین گفتن دیالوگ‌ها برای ما واقعاً آسان بود.»

و این هم چیز خوبی است، چون اگر کلمن از نوشته اد خوشش نمی‌آمد، خیلی راحت پاسخ منفی می‌داد. «به او می‌گفتم من در این کار بازی نمی‌کنم.» وقتی از الیویا سؤال می‌کنم هیچ‌وقت وسوسه شد فضولی کند و به فیلمنامه ناتمام اد نگاهی بیندازد، او می‌خندد و می‌گوید: «خیلی خوب است که ما درمورد کار صحبت نمی‌کنیم.»

از سوی دیگر، دیوید از این که همسرش از طریق فیس تایم شاهد صحنه فیلمبرداری بود و او را در حالی‌ می‌دید که یکی از چند کلاه‌گیس کریستوفر در سریال را بر سر داشت، خیلی خوشحال بود. «من چند کلاه‌گیس داشتم. یکی از نقش‌آفرینی‌هایِ پر از کلاه‌گیس من است.»

الیویا و دیوید درباره همه این‌ چیزها محبت‌آمیز و راحت شوخی می‌کنند – «اوه خدای من، آن کلاه‌گیس را دوست داشتم!» – طوری که تصور سریال بدون هر دوی آن‌ها غیرممکن است. یکی از آن‌ها را عوض کنید و «قاتلین باغچه» درست از کار درنمی‌آید، چون شیمی بین ادواردزها کاملاً کلیدی است و همه چیزهای ابزورد را بر پایه نوعی عشق عجیب و غریب، شیرین و تقریباً دنیوی استوار می‌کند.

الیویا کلمن و دیوید تیولیس در سریال قاتلین باغچه
الیویا کلمن و دیوید تیولیس

بنابراین بله، «قاتلین باغچه» در حقیقت یک داستان جنایی واقعی است، اما همان‌طور که احتمالاً تا الان حدس زده‌اید، درواقع بیشتر یک داستان عاشقانه است، البته همراه با مضامین نابهنجار و کاملاً غیر عاشقانه. الیویا می‌گوید: «عشق اشکال مختلفی دارد. این که واقعاً پشت هم باشیم، از هم حمایت کنیم… آن‌ها از این نظر عشق فوق‌العاده‌ای به هم داشتند.»

اما این مهم‌ترین جنبه سریال نیست، نه برای کلمن. بیش از آن عشق یا حتی جنایت‌هایی که آن‌ها مرتکب شده‌اند، الیویا امیدوار است تماشاگران در خانه از کند و کاو سریال درمورد سوء استفاده‌های تاریخی و این که چگونه می‌تواند افراد را در یک دوره زمانی بسیار طولانی تحت تأثیر قرار دهد، چیزی برداشت کنند.

او می‌گوید: «این واقعیت که خب، این اتفاق خیلی وقت پیش افتاد، موضوع این سریال نیست. این چیز وحشتناکی است که تمام زندگی با خود حمل کنید و چه کسی می‌داند چه زمانی منفجر می‌شوید. من فکر می‌کنم برای مردم مهم است که بدانند آدم‌ها واقعاً نیاز به کمک و پرورش دارند و این اتفاق برای هر کسی وحشتناک است.»

منبع: دیجیتال اسپای (دیوید اوپی)

تماشای سریال قاتلین باغچه در نماوا