مجله نماوا، حمید عبدالحسینی

سریال تو بهار منی

سریال‌های کره‌ای بیش از یک دهه‌ است که توانسته‌اند نبض مخاطبان را به دست گیرند و با طراحی المان‌ها و مولفه‌های آشنا برای بیننده، مجموعه‌ای از قالب‌ها و چهارچوب‌های دوست‌داشتنی تماشاگران را به ویژه از حیث داستانی و روایت پیش چشم مخاطبان قرار دهند که سریال تو بهار منی نیز از جمله‌ی همین موارد است.

«تو بهار منی» از نظر گونه، یک درام عاشقانه با مایه‌های فانتزی محسوب می‌شود که خالی از جنبه‌های روانشناسانه نیست و جالب‌تر اینکه عناصر مرتبط با چنین موضوعاتی تا حد قابل قبول در بطن قصه و روایت سریال گنجانده شده‌اند تا مخاطب، خود و پس از دنبال کردن سرنوشت کاراکترها به سایر مفاهیم مرتبط نیز واقف شود و این دقیقا پاشنه آشیل بسیاری از فیلم و سریال‌های ماست که صدور پیام و شعار را در اولویت قرار می‌دهند.

«تو بهار منی» ساخت و پرداخت جذابی هم دارد و شاهد بازی‌های گرم و درگیرکننده‌ای از بازیگرانش به ویژه در لحظات عاطفی و احساسی هستیم که به دلیل تشابهات و اشتراکات فرهنگی با جوامعی همچون ما به اقبال قابل تاملی دست می‌یابد. این سریال و آثاری از این دست شاید از منظر هنری آن‌چنان مورد توجه صاحب‌نظران و منتقدان قرارنگیرند چرا که اساسا با چنین هدفی ساخته نشده‌اند بلکه رویکردشان جذب مخاطبین پرتعداد است؛ ولی این سریال برای این منظور که خود یکی از ابعاد مهم در ساخت آثار نمایشی‌ست از استانداردهای مناسب این مدیوم تبعیت می‌کند؛ درست به مثابه یک کالا که می‌بایست علاوه بر مواد تشکیل‌دهنده به بسته‌بندی و ظاهر نیز به همان نسبت اهمیت و ارزش داد؛ کاری که کره‌ای‌ها به ویژه در دو دهه اخیر آن را به خوبی فراگرفته‌اند و اجرا می‌کنند.

سریال «تو بهار منی» اگر چه در برخی قسمت‌ها با لکنت‌هایی در پیش‌برد قصه مواجه است و به نوعی در جا می‌زند اما به سبب شخصیت‌پردازی و موقعیت‌سازی مناسب آدم‌ها و رودررویی آنها، جذابیت‌هایش را در کلیت حفظ می‌کند و به انتظارات بیننده این قبیل سریال‌ها پاسخ مناسب می‌دهد؛ درواقع ریتم سریال به مدد سایر عناصر پرشمار به وجود آورنده‌ی ضربآهنگ، بالانس و تنظیم می‌شود و مخاطب را با خود همراه می‌کند.

«تو بهار منی» از امید می‌گوید و عشق را به مثابه یک اکسیر نجات‌دهنده و پیش‌برنده معرفی می‌کند؛ چیزی که در دنیای امروز کمیاب و حتی نایاب‌تر از هر زمان دیگری‌ست.

تماشای سریال تو بهار منی در نماوا