مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

کمتر بازیگر زنی می‌تواند مانند الیزابت ماس نقش شخصیت‌هایی را بازی کند که به شیوه‌‌ای غریزی ضربه روحی و روانی را تجربه و درنهایت با آن‌ مقابله می‌کنند؛ چه در نقش زنی به بردگی گرفته شده در چهار فصل سریال «سرگذشت ندیمه» یا در نقش سسیلیا در فیلم «مرد نامرئی»، ماس در ایفای این نوع نقش‌ها عالی است، به‌طوری‌که در پایان می‌خواهیم او را به‌طور مجازی در آغوش بگیریم.

ماس در سریال کوتاه «دختران درخشان» (Shining Girls) اپل تی‌وی پلاس که اقتباسی از یک رمان علمی تخیلی به همین نام نوشته لورن بیوکِس است، بار دیگر به آن سمت رفت. بازیگر ۳۹ ساله لس آنجلسی در مقام تهیه‌کننده اجرایی، یکی از کارگردانان و بازیگر اصلی، دومین فردی بود که پس از سیلکا لوئیزا خالق سریال به این پروژه پیوست، چون داستان را خیلی دوست داشت.

 الیزابت ماس در «دختران درخشان»
الیزابت ماس

کتاب درمورد زنی جوانی در شیکاگو است که از یک حمله وحشیانه جان سالم به دربرده است و سال‌ها بعد با مشاهده موارد مشابه حمله به زنان جوان به این نتیجه می‌رسد که فرد مهاجم همچنان آزادانه در شهر می‌گردد و در گذر زمان این کار را بارها انجام داده است. ماس در سریال نقش کربی را بازی می‌کند، زنی با پیش‌زمینه یکسان، اما مسیری بسیار متفاوت و فعال و سریال هم‌زمان با تلاش کربی برای تعقیب کسی که قصد کشتن او را داشت، دائم نقطه دید این شخصیت را تغییر می‌دهد؛ علاوه بر این، سفر در زمان نسبت به کتاب جلوه‌ای برجسته‌تر دارد.

کربی که در سایه تجربه‌ نزدیک به مرگ خود زندگی می‌کند، در گذر سال‌ها بدون هیچ توضیحی یا برخورد با کسی که بتواند به او اعتماد کند، در زمان جابه‌جا می‌شود تا این که راه او با یک روزنامه‌نگار تحقیقی به نام دن (واگنر مورا) یکی می‌شود. دن برای روزنامه‌ای در شیکاگو در حال تهیه گزارشی درباره یک قاتل زنجیره‌ای است که کربی آن را با داستان خود جفت و جور می‌بیند و دن از او به‌عنوان محقق کمک می‌گیرد. درحالی‌که کربی سرسختانه شواهد و مدارک را دنبال می‌کند، درنهایت با پاسخ‌هایی روبرو می‌شود که مدت‌ها به دنبال آن بود.

ماس می‌گوید هرگز کتاب بیوکس را نخواند، بنابراین نقطه ورود او به داستان، متن لوئیزا برای اپیزود افتتاحیه «دختران درخشان» بود. «هیچ ایده‌ای نداشتم که داستان درباره چیست. چیزی نداشتم، بنابراین بدون هیچ زمینه قبلی آن را خواندم و واقعاً خوشحالم این کار را کردم، چون احساس کردم همان تجربه‌ای را دارم که امیدوارم بیننده داشته باشد؛ و شما فقط یک بار می‌توانید آن را تجربه کنید.»

ماس که تحت تأثیر متن قرار گرفته بود می‌گوید فقط توانست آن را ازنظر ظاهر امر قضاوت کند و بعد با تغییرات عمده‌ای آشنا شد که لوئیزا در اقتباس از کتاب منتشرشده در ۲۰۱۳ برای سریالی در ۲۰۲۲ ایجاد کرد، تغییراتی که جهان‌های موازی، سفر ظریف در زمان و یک داستان جنایی واقعی تلخ را به هم پیوند می‌دهد.

الیزابت ماس و واگنر مورا در «دختران درخشان»
الیزابت ماس و واگنر مورا

او ادامه می‌دهد: «من بدون هیچ پشتوانه‌ای از کتاب وارد آن شدم، بدون این فکر که “اوه، اما من این بخش را دوست داشتم؛ و آن بخش دیگر آنجا نیست.” من با نگاهی واقعاً تازه، وارد داستان شدم؛ بنابراین فکر می‌کنم به‌عنوان فردی که باید داستان را از نقطه دید سریال و نه کتاب تعریف می‌کرد، این نکته واقعاً کمک کرد. می‌دانم سیلکا می‌خواست داستان را بیشتر در نقطه دید کربی قرار دهد و تمرکز را در آنجا بگذارد؛ و این یک رمان نیست، بنابراین شما صدها صفحه برای روایت داستان ندارید؛ بنابراین فکر می‌کنم این یک حرکت واقعاً هوشمندانه از طرف او بود.»

پیامدهای ضربه روحی و روانی

لوئیزا با اشاره به تغییرات نسبت به کتاب بیوکس می‌گوید: «برای بردن داستان به تلویزیون، واقعاً می‌خواستم با یک شخصیت بمانم. واقعاً می‌خواستم محور سریال را نقطه دید کربی بگذارم و واقعاً با او باشم و تماشاگران با او ارتباط برقرار کنند، بنابراین شما در این معما با او هستید.»

او ادامه می‌دهد: «همین که این کار را انجام دادم، اسطوره‌شناسی باید تغییر می‌کرد چون احساس ‌کردم می‌خواهم بیشتر درمورد پیامدهای ضربه روحی و روانی صحبت کنم. تمام آن واقعیت در حالِ تغییر حول آن تجربه بنا شده بود.»

برای این که داستان در مسیری جدید قرار گیرد، لوئیزا احساس کرد باید تغییرات دیگری انجام دهد. یکی از آن‌ها بالا بردن سن کربی از زنی بیست و چند ساله بود. «با مسن‌تر کردن کربی و فعال‌تر کردن او در پیشبرد داستان خودش، او دیگر فقط موضوع داستان نیست؛ بلکه نویسنده داستان است و روایت خودش را دارد.»

 الیزابت ماس در «دختران درخشان»

لوئیزا ادامه می‌دهد: «کربی در طول فصل چیزهای زیادی را پشت سر می‌گذارد. بعضی وقت‌ها دو قدم به جلو می‌رود، گاهی اوقات یک قدم به عقب برمی‌دارد. امیدوارم مردم انعطاف‌پذیری او را حس کنند و این که روند بهبودی می‌تواند واقعاً به‌هم‌ریخته باشد و لزومی ندارد یک خط مستقیم باشد. معنایش این نیست که شما روبه‌جلو حرکت نمی‌کنید.»

و درحالی‌که ماس در کارنامه خود با قصه‌‌های علمی تخیلی در فیلم‌هایی نظیر «ما» جردن پیل یا «مرد نامرئی» سر و کار داشته است، عملاً خیلی هم در این ژانر باتجربه نیست و این چیزی است که او را برای بازی در «دختران درخشان» هیجان‌زده کرد. «نمی‌دانم کارهایی که انجام داده‌ام در چه ژانرهایی قرار می‌گیرند یا شما آن‌ها را چطور توصیف می‌کنید. درمورد این کار من بیشتر به کل سریال علاقه‌ داشتم، به همین دلیل می‌خواستم آن را تهیه و کارگردانی کنم. من به تمام کار، نه‌فقط شخصیت خودم علاقه داشتم؛ و من از طرفداران پر و پا قرص کارهایی مانند “گمشدگان” و “بازماندگان” هستم – من از طرفداران پر و پا قرص دیمون لیندلوف هستم؛ بنابراین احساس کردم “دختران درخشان” در فضایی مشابه همان کارها قرار دارد و من عاشق چنین چیزهایی هستم؛ بنابراین می‌خواستم در آن فضا بازی کنم.»

یک راوی غیر قابل اعتماد

شاید یکی از هوشمندانه‌‌ترین تغییرات سریال در مقایسه با کتاب این باشد که کربی جابه‌جا شدن‌های تصادفی را تجربه می‌کند، جایی که در آن واقعیت او ناگهان عوض می‌شود و کل زندگی او را تغییر می‌دهد. مو یا لباس‌های او به شکلی ناگهانی و البته ظریف تغییر می‌کند، اما پیامدهای آن معمولاً به‌ شکلی باورنکردنی ناراحت‌کننده و مخرب هستند که مانع بهبودی واقعی کربی می‌شود. سریال این جابه‌جایی‌ها را به شکل یک معمای بزرگ درمی‌آورد که با حمله به کربی ارتباط دارد و ماس می‌گوید این نگرش، لنگر او برای پیگیری روایت‌های تغییر زمان در سریال بود.

حیمی بل در «دختران درخشان»
جیمی بل

میشل مک‌لارن تهیه‌کننده و کارگردان دو اپیزود اول درمورد تغییر صحنه‌ها و چگونگی کار در آن چارچوب توضیح می‌دهد: «جابه‌جایی‌های زمانی استعاره‌ای از پیامدهای ضربه روحی و روانی است. ما می‌خواستیم به شیوه‌ای بسیار پایه‌ای، واقع‌گرایانه و بسیار ملموس برای تماشاگر به آن نزدیک شویم. ما داستان را بیشتر از نقطه دید کربی می‌بینیم و او راوی غیر قابل اعتمادی است چون جهان او دائم در حال تغییر است، اما این هم نتیجه ضربه روحی و روانی است، بیانگر آن است.»

درحالی‌که واقعیت کربی تغییر می‌کند، همه آدم‌های او نیز عوض می‌شوند، اما او تنها کسی است که متوجه این موضوع می‌شود. مک‌لارن درباره نحوه نزدیک شدن کربی به دن در آن صحنه‌ها می‌گوید: «کربی یک زندگی فوق‌العاده تنها را سپری می‌کند. او نمی‌تواند به کسی بگوید چه اتفاقاتی می‌افتد چون آن‌ها فکر می‌کنند عقل خود را از دست داده است.»

 مک‌لارن ادامه می‌دهد: «آخرین باری که کربی درد خود را به کسی گفت، او را در یک آسایشگاه گذاشتند؛ بنابراین تا وقتی دن سر راه کربی قرار نگرفته است، او کسی را ندارد که با او صحبت کند، ضمن این که آن‌ها علاقه مشترکی به حل معما و رسیدن به ته قضیه دارند.»

او می‌گوید: «و کربی خیلی سریع متوجه می‌شود این مرد با ضربه روحی و روانی خودش دست و پنجه نرم می‌کند؛ بنابراین کربی چیزی برای از دست دادن ندارد جز این که حقیقت را به او بگوید. دن اولین کسی است که به او گوش می‌دهد و فکر نمی‌کند دیوانه است و سعی می‌کند موقعیت او را درک کند و این برای کربی فوق‌العاده رهایی‌بخش است. فکر می‌کنم این واقعاً به تغییر او کمک می‌کند و کربی از کسی که می‌خواهد فرار کند به کسی که فکر می‌کند، “من به ته قضیه می‌روم. می‌خواهم کنترل زندگی‌ام را پس بگیرم.” تبدیل می‌شود و این رابطه برای تکامل شخصیت او بسیار کلیدی است.»

 الیزابت ماس در «دختران درخشان»

تغییر به شکل پایه‌ای و نه با تکیه بر جلوه‌های تصویری

ماس می‌گوید تغییرات فیزیکی کربی در متن اپیزودها به‌عنوان نشانه‌ای برای او در نظر گرفته شد تا مشخص کند او چگونه با زندگی روزمره‌ خود در تعامل است. «تبدیل به چیزی بسیار واضح شد و راهی برای نشان دادن به تماشاگر که چیزی تغییر کرده است، اما به شکلی پایه‌ای و نه با تکیه بر جلوه‌های تصویری. شما فقط می‌توانید لباس را تغییر دهید، مو را تغییر دهید و واضح است که ما حالا در زمان دیگری هستیم.»

این تکنیکی است که بیننده را وا‌می‌دارد در حین روایت اپیزودها به آن توجه کند و حتی در تماشای مجدد اپیزودها به او پاداش می‌دهد تا سرنخ‌ها را پیدا کند و چیزهایی را که در طول راه متوجه شده‌ است در کنار هم قرار دهد. ماس با خنده می‌گوید: «تا پیش‌ازاین، هرگز در یک پروژه این‌همه ظاهر متفاوت نداشتم. در حالت عادی سر درآوردن از یک ظاهر کار سختی است. این که باید از پنج ظاهر یا بیشتر سر درمی‌آوردم قطعاً کار من را سخت‌تر کرد. یادم می‌آید وقتی به اپیزود هفتم یا هشتم رسیدیم و متن‌ها آماده شدند، از سیلکا پرسیدم، “همین است دیگر، درست است؟ این آخری است. درمورد موهایم هیچ ایده دیگری ندارم!”»

منبع: سای‌فای، تی‌وی فناتیک

تماشای سریال «دختران درخشان» در نماوا