[animate animation=”fadeInLeft” duration=”3″ delay=”1″]ده فیلم برتر سال 2016 از نظر تاد مککارتی[/animate]
یک مستند هشت ساعته درباره قتل و رقابت در لسآنجلس، یک کمدی سیاه آلمانی، یک فیلم موزیکال هالیوودی، فیلمی با موضوع تجاوز با بهترین ایفای نقش امسال و بیشتر از اینها… فهرستی از فیلمهای منتخب ۲۰۱۶ از نظر تاد مککارتی-منتقد اصلی سایت هالیوود ریپورتر را در ادامه این مطلب بخوانید:
مدتی است مشخصشده است که استودیوهای بزرگ هالیوودی عملاً از ساختن فیلمهای جدی باکیفیت فاصله گرفتهاند، اما امسال درستی این حرف با قاطعیت ثابت شد: از ۱۹ فیلمی که به نظر من برترینهای امسال هستند، فقط یکی از آنها، یعنی فیلم “Silence” از حمایت یک استودیوی بزرگ بهره برده و تنها دلیل آنهم این بود که مارتین اسکورسیزی با ساخت تعداد کافی فیلمهای تبلیغاتی بالاخره توانست پروژه رؤیاییاش را که از ۲۶ سال پیش در سر داشت، شروع کند. بااینوجود بازهم ۲۰ نفر – شاید عدد ۲۰ به نظرتان غیرقابلباور باشد- تهیهکننده و تهیهکننده اجرائی نیاز بود تا برای فیلم سرمایهگذار پیدا کنند. نتیجه این کمبود اعتبار هالیوود کار را برای کارگردانان مستقل خارجی و مستندسازان و یا فیلمسازان گمنام آسان کرده است تا توجهات را به نحوی به سمت خود جلب کنند که تا همین چند سال پیش غیرقابلباور بود. همچنین، اگر یک سال پیش مشخص میشد که نامزدهای پیشتاز برای فیلمهای امسال شامل اسمهایی چون “بری جنکینز” , “رائول پک”,”ازرا ادلمن” و “مارن آد” است، اهالی هالیوود واکنشی جز حیرت نداشتند.
در مقابل، اگر کسی ده ماه پیش به شما میگفت که «نیت پارکر» و فیلم “The Birth of a Nation” او شانسی برای بردن هیچ جایزهای ندارند، امکان نداشت باور کنید. در سه دههای که به فستیوال «ساندنس فیلم» رفتهام تا به حال شاهد اکرانی به پر شوری این فیلم نبودهام که بهدرستی مخاطب را هدف قرار داد و آماده اکران خود در تئاتر دالبی، در تاریخ ۲۶ فوریه بود؛ اما همانطور که میدانید امروز “The Birth of a Nation” فیلمی است که هیچکس نمیخواهد از آن حرف بزند، یا حتی به آن فکر کند.
از ۱۹ انتخاب من همگی بهجز یک فیلم (فیلم “Silence” که دیر هم اکران شد) فیلمهایی هستند که در جشنوارههای سینمایی ارائهشدهاند (۶ تا در کن و ۳ تا در ساندنس) ۴ تای آنها مستند هستند، ۴ فیلم ساخته کارگردانان زن هستند و فقط یکی («لالا لند») در هالیوود فیلمبرداری شده است. ۲ فیلم برتری که من در جشنوارههای امسال دیدم، هنوز تا اکران آنها در سینماهای امریکای شمالی زمان باقی است، فیلم “Graduation” ساخته کریستین منگیو که اوایل سال ۲۰۱۷ اکران خواهد شد و فیلم موردعلاقه من از جشنواره ساندنس ۲۰۱۶، فیلم “Wild” از کارگردان آلمانی، نیکولت کربیتس که به نظر میرسد هنوز پخشکنندهای در آمریکا نیافته است.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۱- O.J.: Made in America
[/animate]چه کسی فکرش را میکرد که ۲۲ سال بعد از جنجالیترین قتل در لسآنجلس و همزمان با شروع سریال جذاب شبکه FX درباره آن موضوع، هنوز هم ناگفتههایی در مورد ماجرای اتهام به قتل «او جی سیمپسون» و مهمترین دادگاه قرن وجود دارد؟ ازرا الدرمن در این مستند شگفتآور هشت ساعته، این جنایت را در مقابل پسزمینههای تاریخی اسفناک در روابط سیاهپوستان و پلیس لسآنجلس طی دههها قرار داده و این سؤالات را قاطعانه پاسخ میدهد.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۲- La La Land
[/animate]یک موزیکال واقعی در دنیای هالیوود امروزی؟ از این عجیبتر هم وجود دارد؟ (خب شاید یک فیلم صامت سیاهوسفید فرانسوی در سال ۲۰۱۱ که همه ما میدانیم چه بازتابی داشت) دیمین چزل، با تنها ۳۱ سال سن، با افزودن ظرافت، زیبایی و عشق و با فیلمبرداری در لسآنجلس که بار دیگر مانند شهر رؤیاها به نظر میرسد، این ژانر رو به مرگ را دوباره احیا کرد.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۳- 13th
[/animate]بعد از کارگردانی دراماتیک فیلم موفق «سلما», آوا دوورنی در جواب نیاز درونیاش و همچنین توجه مردم به مستندسازی روی آورد. به کمک برداشت درست تاریخی و بازگویی صداهایی رسا، آوا دوورنی تحلیلی دقیقی ارائه میدهد که چگونه قانون آزادی بردهها در سیزدهمین متمم قانون اساسی امریکا، با شیوههای قانونی دیگر که برای محدود نگهداشتن آفرقایی-آمریکاییها طراحیشده بودند، جابهجا شد و این موضوع تاکنون هم ادامه داشته است.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۴- Toni Erdmann
[/animate]ادغامی از کمدی و درام، گذری جسورانه میان پیچیدگی و شرمساری و سورپرایزهایی برخلاف توقعات مرسوم , عجیبتر از این نیستند: یک کمدی سیاه آلمانی که در آن کارگردان «مارن آد» تصویرهای شادی از زنان شاغل، روابط رنجآور میان پدر و دختر و موضوعات دیگری ارائه میدهد که هیچوقت احتمال نمیدادید اینچنین زمینه مناسبی برای کمدی باشند.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۵- I Am Not Your Negro
[/animate]سومین مستند لیست من که با بررسی جنبههای تجربه بردهداری در آمریکا که میان برترینهای امسال است. فیلم روحبخش فیلمساز اهل هایتی «رائول پک» به خوبی ذهن دور از دسترس “جیمز بالدوین”را به بینندگان یادآور میشود و یا به آنان معرفی میکند. هم بهعنوان یک فرد از داخل این جریان (که خاطراتش از “مارتین لوتر کینگ”,”مالکوم ایکس”و “مدگار اورس”گواهی این مسئله است) و همچنین بهعنوان یک نفر خارج این جریان بالدوین با بیان تفسیرهای درست خود که در اینجا جمع شدهاند همه را متحیر میکند.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۶- Elle
[/animate]پس از یک دهه گمگشتگی، پاول ورهوون (کارگردان) با این تریلر ثابت کردد که در ۷۰ سالگیاش به اندازه لوییس بونوئل زیرک و گستاخ است. این تریلر بیشرمانه و شرارتآمیز، واکنش غیرمعمول یک زن پیچیده فرانسوی را پس از مورد تجاوز قرارگرفته به تصویر میکشد. حتی باوجود قرار داشتن کارگردان در بهترین وضعیتش، بدون بازی بهیادماندنی «ایزابل هوپرت» بهعنوان زنی با سورپرایزهای همیشگی که معمولاً شوخ و مبتکرانه هستند و بهترین بازی سال را هم ارائه داد، این فیلم حرفی برای گفتن نداشت.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۷- Manchester by the Sea
[/animate]بعد از خلق نکتهها و نشانههای خوب در فیلمهای قبلش، «کنت لونرگان» سرانجام در این فیلم با بافتی درهمتنیده از تراژدی وحشتناک و ناراحتی عظیم، همه توانش را نشان میدهد. سابقه فیلمنامهنویسی وی را قادر ساخته است تا برخلاف آنچه عموماً در فیلمنامههای آمریکایی مییابیم، عمق و پیچیدگی بیشتری در خلق کاراکترها داشته باشد و همچنین بازی بازیگران آن، کیسی افلک، میشل ویلیامز و لوکاس هجز بسیار خوب از آب در آمده است.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۸- The Handmaiden
[/animate]فیلمی سرشار از ظرافت، آنقدر که اوردوزی از زیبایی به نظر میآید. درام شیطانی پارک چان ووک، متمرکز بر انتقال نیروی شهوانی و شخصی در حلقههای محدود کرهای و ژاپنی در دهه ۱۹۳۰ و احتمالاً منحرفانهترین فیلم عامهپسندی است که من دیدهام. شما بههیچوجه نمیتوانید نیمه دوم متحیرانه فیلم را حدس بزنید. کارگردانی «پارک» که با اعتمادبهنفس کاراکترها و تماشاگران را هدایت میکند مطمئناً این فیلم را خاص و مختص سینما کرده است.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۹- Silence
[/animate]فیلم بینقص نیست، چون این کار تک نفره، با یک گستره محدود دراماتیک پیش میرود، اما مارتین اسکورسیزی با این جستجوی عمیق شخصی درباره ایمان و دیرفهم بودن خستهکننده خدا، باز هم توانسته است اثری خارقالعاده و تحسینبرانگیز خلق کند. با انتخاب یک فضای کلاسیک، بهجای یک فضای بیشازحد پر هیجان، اسکورسیزی به آرامی داستان را به یک پایان متحیرانه، اما روشنگر میرساند. پروژههای رؤیایی همهشان نتیجه خوبی ندارند، اما این حقیقتی است که در رابطه با این فیلم صدق نمیکند.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۱۰- Hell or High Water
[/animate]با اینکه فیلم اصلی یا بزرگی نیست اما این درام که درباره چند مرد مستأصل است، به هر هدفی که میخواهد میرسد و این کار را با اعتمادبهنفسی دستکم گرفتهشده انجام میدهد. فیلمنامه تند و اقتصادی (کمخرج) تیلور شریدن بازیگران را مجاب میکند دیالوگها را جذاب ادا کنند و اين فيلم ساخته «دیوید مکنیز»که قرار است راجع به غرب مدرن باشد حسی شبیه فیلمهای دهه هفتادی پیدا میکند که البته این یک تمجید به شمار میآید.
[animate animation=”fadeIn” duration=”1″ delay=”1″]
۹ فیلم برتر دیگر
[/animate]Moonlight” اثر بری جنکینز، Eye in the Sky اثر گوین هوود,The Edge of Seventeen اثر کلی فرمون کریگ، I, Daniel Blake اثر کن لوچ، Life, Animated اثر راجر راس ویلیام، Aquarius اثرکلبر مندوسا فیلهو، Southside With You اثر ریچارد تن,Certain Women اثر کلی ریچارد و Sunset Song اثر ترنس دیویس.