مجله نماوا، فرهاد خالدی نیک
فیلم «پله» به کارگردانی بن نیکولاس و دیوید تریهورن، مستندی است در ژانر بیوگرافی که به بخشهایی مهم از زندگی اسطوره برزیلی دنیای فوتبال میپردازد. مستندی محصول کشور انگلستان که در ابتدای سال ۲۰۲١ توسط پلتفرم نتفلیکس منتشر شده و حالا با دوبله فارسی در سامانه نماوا در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است. فیلم با صحنههایی از جام جهانی ١٩٧٠ مکزیکوسیتی آغاز میشود. جایی که ادسون آرانتس دوناسیمنتو ملقب به پله، چهارمین جام جهانیاش را پشت سر میگذاشت. کارگردانان فیلم در شروع آن، با تلفیق صحنههایی مستند از مسابقات فوتبال و مبارزات مردم برزیل در برابر دیکتاتوری حاکم، نشان میدهند که قصد ساخت و نمایش یک مستند صرفاً ورزشی را ندارند.
پس از صحنههای اولیه، که درواقع همچون معرفی کوتاهی از حال و هوای حاکم بر فیلم است، پلهی افسانهای را میبینیم که بهوسیله واکر به روی صحنه میآید و روی صندلی خالی مستقر در سالنی بزرگ، مینشیند. پلهای که هر چند چهرهاش آنچنان پیر و شکسته نمینماید ولی حرکاتش از ضعف جسمانیاش در آستانه ٨٠ سالگی حکایت میکند. فیلم با نریشنهایی از زبان پله دنبال میشود. گفتار متنی که ما را به سالهای اولیه زندگی او میبرد. به سالهایی که او فکر میکرده پدرش بهترین بازیکن دنیاست و دلش میخواست مثل پدرش باشد. با این حال فیلم به دوران کودکی پله چندان نمیپردازد و بلافاصله با روزهای معرفی او به باشگاه سانتوس و آغاز دوران ورزشیاش آشنا میشویم. اولین مربی او در باشگاه سانتوس و همبازیهای او در آن باشگاه، توصیفات پله از آن روزها را تکمیل میکنند. توصیفاتی که در راستای شناخت هر چه بیشتر پلهی جوان و نگاه تحسینآمیز فیلمساز به یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان قرار دارد. بخصوص آنجا که پله و همبازیهای قدیمیاش دور هم جمع میشوند و به ذکر خاطرات بامزهای از دوران بازیشان میپردازند. روزگاری که پله، سلطان زمین بود و حتی اگر مصدوم هم بود، بازیکن دیگری پیراهن شماره ده او را میپوشید تا جای خالیاش در زمین، کمتر احساس شود.
پرداختن به جامهای جهانی فوتبال و نقش پله در هر کدام از آنها، بیشترین زمان فیلم را به خود اختصاص داده است. مشخصا صحنههای نابی از چهار جام جهانی ١٩۵٨ سوئد، ١٩۶٢ شیلی، ١٩۶۶ انگلستان و ١٩٧٠ مکزیک را در فیلم شاهد هستیم که میتواند برای دوستداران فوتبال بهشدت جذاب باشد. بخصوص آنکه این تصاویر در دوبله فارسی با گزارش محمدرضا احمدی همراه شده و اطلاعات خوبی را در اختیار مخاطب قرار میدهد. فیلم در عین حال به پخش تصاویری از بازیها و گلهای زیبای پله در باشگاهش سانتوس نیز میپردازد و بهویژه لحظه تاریخی به ثمر رسیدن هزارمین گل او را نشان میدهد که یکی از مهمترین و تماشاییترین صحنههای تاریخ فوتبال است. جایی که همتیمیهای پله در میانه زمین جمع شدهاند و منتظر آن اتفاق بزرگ هستند و پس از به ثمر رسیدن آن گل معروف، به همراه تماشاگران ورزشگاه را روی سرشان میگذراند.
با این همه فیلم هر چه در پرداختن به دوران ورزشی پله موفق نشان میدهد، در نمایش صحنههای مربوط به زندگی شخصی و فعالیتهای خارج از زمین او ناکام مینماید و این بیش از هر چیز به شخصیت خود پله مربوط میشود. اگرچه در بخش زندگی خانوادگی پله با رز، همسر نخست وی آشنا میشویم و داستان ازدواج این دو را از زبان قهرمان فیلم میشنویم و حتی تصاویری مستند از گفتوگوهای مشترک این دو با خبرنگاران تلویزیونی را میبینیم اما با توجه به این که پله شخصیتی به اصطلاح تودار است و همچنان از حاشیهها گریزان است، فیلم در همین حد متوقف میماند و چندان به جزئیات زندگی زناشویی او وارد نمیشود. با این وجود پله که در ابتدای فیلم از اصولی که با آنها بزرگ شده میگوید و از والدینش که آن اصول را به او آموختهاند، تشکر میکند در این بخش به طور ضمنی اعتراف میکند که وفادار ماندن در زندگی زناشویی برایش سخت و دشوار بوده است.
پله حتی در زمینه مسائل سیاسی نیز حرکت قهرمانانهای از خود نشان نمیدهد که مایه مباهات هوادارانش و موجب جذابیت مستندش شود. او در اوج دوران حکومت ژنرال مدیچی، دیکتاتور مشهور برزیل، نه تنها به او و سیاستهایش پشت نمیکند بلکه دعوتش را پاسخ میدهد و درواقع بهنوعی با سیاستهای وی همراهی میکند. این چنین است که یکی از مصاحبهشوندگان از تفاوتهای فاحش او با اسطورهای چون محمدعلی میگوید و او را بهلحاظ سیاسی شخصیتی کاملا خنثی میداند. خودش نیز این حقیقت را میپذیرد و معتقد است که او نه سوپرمن بوده و نه میتوانسته معجزه کند. پله معتقد است که سعی داشته به شیوه خودش و با فوتبالش به مردم کشورش کمک کند تا شاید بتواند اندکی از غم و اندوهی که با آن دست و پنجه نرم میکردند، بکاهد. پله بخصوص آنجا که دروازه ایتالیا را در جام جهانی ١٩٧٠ گشود و دستانش را به علامت پیروزی بالا برد و جام سوم را برای کشورش به ارمغان آورد، به مرد افسانهای برزیلیها تبدیل شد. مردی که با به ثمر رساندن ١٢٨٣ گل در بازيهايش، گلزن برتر تمام دوران فوتبال است و هنوز هیچکس به رکوردش در کسب سه قهرمانی جام جهانی نرسیده است. مردی که هرچند زندگیاش با زندگی سراسر حاشیه دیهگو آرماندو مارادونا قابل قیاس نیست و شاید فیلم مستند زندگی او از جذابیت دراماتیک فیلمهای مارادونایی برخوردار نباشد، ولی آنقدر در دنیای فوتبال بزرگ و تاثیرگذار بوده که حتی لزوم ساخت فیلمهای بیشتری از زندگی او احساس میشود. بخصوص زندگی پس از دوران ورزشیاش و حضورش به عنوان وزیر ورزش برزیل و سفیر افتخاری جام جهانی ٢٠١۴ برزیل. مردی که همچنان به اصول زندگیاش پایبند است، حتی اگر نتواند روی پاهای هنرمندش بایستد!